نشان دادن چهره دروغين مدعيان راستي با ارائه اسنادي كه به وفور ميتوان صورت بدتركيب اين مدعيان را نشان داد- به باور من كمترين كاري است كه بعهده ما گذاشته شده است
۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه
چرا ......؟؟
اين پا برهنه هاي معصوم، نونهالان ايراني هستند
حسن نصرالله، رهبر حزب الله در آستانه سفر احمدی نژاد به لبنان گفته که لبنانی ها باید از(خلافت)اسلامی تجلیل کند. چرا که (خلافت) اسلامی از "جنبش های مقاومت منطقه" حمایت می کند
وی گفت، این پول ها از کجا آمد؟ فکر می کنید پول خیریه بود؟ ...خیر، باید صریحا گفت که (خلافت) اسلامی پرداخته است.
.حزب الله لبنان کمک های (خلافت) اسلامی را حدود یک میلیارد دلار برآورد کرده است
ــــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــــ
چراغي كه به خانه رواست ، به مسجد ( حرام) است
۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه
کشف نسخهای تازه از فیلم دیدار رضاشاه بزرگ و آتاتورک
در این فیلم که روز ۲۶ خرداد ۱۳۱۳ گرفته شده دیده میشود که این دو سیاستمدار تعارفات اولیه را به زبان ترکی انجام میدهند و سپس به بازدید از مراسم مختلف میروند.
رضاشاه، ۱۲ خرداد ۱۳۱۳، در رأس یک هیأت ۱۷ نفره که اکثرشان نظامی بودند وارد آنکارا شد. در این سفر ۳۸ روزه که تنها سفر خارجی رضاشاه بود دو پیمان دوستی و امنیت و رفع اختلاف مرزی در آنکارا بین دو کشور به امضا رسید
۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه
۱۳۸۹ آبان ۴, سهشنبه
علم و آزادی ، اولین قربانیان "جنگ نرم "!؟
همایش ملی "مقابله با جنگ نرم" روز دوشنبه سوم آبان در تهران آغاز شد. دکتر رسول نفیسی، استاد جامعهشناسی، میگوید که (خلافت آخوندی) در مقابله با«جنگ نرم» به محدودسازی گردش اطلاعات و دشمنی با علوم انسانی روی آوره است
دویچهوله: آقای دکتر نفیسی! چندی است که اصطلاح جنگ نرم بسیار در ادبیات سیاسی ایران مورد استفاده قرار میگیرد. به نظر شما مفهومی که دولتمردان (خلافت آخوندی) از این واژه استنباط میکنند چیست؟
دکتر رسول نفیسی: اجازه دهید در ابتدا بگویم که برداشت (خلافت آخوندی) از جنگ نرم در دو سطح صورت میگیرد. سطح اول مقابله با تکنولوژیهای آزادیبخش است، مثل اینترنت، که اینها باعث میشوند مردم به هم و به اخبار دسترسی داشته باشند و آگاهی بگیرند و آگاهی دهند.
پس در یک سطح (خلافت آخوندی) در مقابله با تکنولوژیآزادیبخش اینترنت برخاسته است. در سطح دیگر در کل مسئلهای که با غرب دارد و غرب را قادر به درگیری نظامی با خودش نمیبیند و معتقد است، و تا حدی هم به نظر من این اعتقاد درست است، که غرب از رسانهها و غیره استفاده میکند برای این که ریشههای رژیم را سست کند.
بنابراین دولت اسلامی دو هدف را در نظر دارد، هدف اول این است که در مقابل تکنولوژیهای آزادیبخش مقاومت کند و در قسمت دوم این که به طور کلی کشور را به طرف سیستمی شبیه به سیستمهای توتالیتر قدیمی و حتی جدید مثل دولت کره شمالی ولی با محتوای مذهبی ببرد و حتی ما میبینیم که مبارزه با دانشگاه با شدت در جریان است.
آقای خامنهای به طور مشخص گفته که با علوم انسانی مخالف است و این حرکت کلی که دارد انجام میشود، به طرف محدودکردن فکر و محدودکردن آزادی است
. پس وقتی گفته میشود جنگ نرم، در واقع یک طیف بسیار وسیع را دربرمیگیرد که از اینترنت شروع میشود تا اساتید دانشگاه و علوم انسانی و غیره و تمام اینها از نظر «خلافت آخوندی» دشمن بهحساب میآیند و باید با تمام اینها مقابله شود و سیستم جدیدی جاانداخته شود که در این سیستم فقط یک برداشت محدود و مشخص از مذهب شیعه و تفکر شیعی و زندگی شیعی در ایران رواج پیدا کند.
استفادهی مکرر از واژهی دشمن، جنگ، مقابله در ادبیات سیاسی ایران در این سیسال گذشته خیلی رایج بوده و در این یکسال اخیر بسیار زیادتر شده است. از نقطه نظر جامعه شناسی استفادهی مکرر از این گونهواژهها، چه تأثیری بر گروه مخاطبان میتواند بگذارد؟ آیا واقعاً جامعهی امروز ایران جامعهای است که تحت تأثیر این گونه سخنان قرار گیرد و آن ترس و وحشتی را که بهکاربرندگان این واژهها میخواهند، در دل مردم ایجاد شود؟
این اشاره به دشمن البته ویژهی آقای خامنهای است که یکنوع مسئلهی روانی نسبت به دشمن و دشمنان دارد که فکر میکرده و همیشه فکر میکند که تحت محاصرهی دشمنان است و چون این مسئلهی مورد نظراوست ، بقیه هم این امر را تکرار میکنند. ولی ما دیدیم که مفهوم "دشمن" بهخصوص از انتخابات ریاست جمهوری گذشته تا امروز طیف بسیاری را دربرگرفته و تقریباً کسانی که قبلاً توسط آقای خامنهای غیرخودی گفته میشدند، الان اینها تحت عنوان دشمن معرفی میشوند.
بنابراین (خلافت آخوندی)بیش از این که علاقه داشته باشد خودش را در نزد ایران به طور کلی و در نزد جامعه ایران محبوب کند، نظرش به آن گروهی است که به قول آقای خامنهای به آن گفته میشود خواص و این خواص اصولاً در حول و حوش همین بسیج و کسانی هستند که به طور مشخص به دولت (آخوندی) سرسپردگی دارند.
کاربرد سیاسی بهکارگیری این واژهها و برگزاری چنین همایشهایی چه میتواند باشد؟ وقتی که مثلا معاون رئیس جمهور! میگوید یکی از اهداف جنگ نرم زیر سئوال بردن کارآمدی نظام است، این چه کاربردی میتواند داشته باشد برای هرچه بیشتر در تنگنا قراردادن مخالفان؟
ما دقیقاً دیدیم که نسبت به دانشگاه چه رفتاری شد و میشود. بنابراین این یک نمونه یا مشتی از خروار است. یعنی این که از این به بعد هر نوع صدایی را که کوچکترین اختلافی با سیاستهای رهبری داشته باشد، اینها میخواهند خاموش کنند. فرضاً من شنیدم که یکی از اساتید دانشکدهی علوم سیاسی دانشگاه تهران را اخیراً برای مدت کوتاهی دستگیر کردهاند و نسبت به او توهین و تهدید و کتک اعمال شده است که برای من واقعاً قابل تعجب بود. چون ایشان فردی است بسیار محافظهکار و حتی میشود گفت رسماً طرفدار آقای خامنهای بود. پس وقتی که کار به اینجا رسیده، نشان میدهد که دولت اصولاً در نظر دارد کسانی را که خارج تحصیل کردهاند، بهخصوص تحصیلکردههای آمریکا را محروم کند و اصولاً درصدد این است که یک جامعهی هرچه بستهتر و نزدیک به جوامعی مثل کره شمالی یا عربستان را ایجاد کند و در این جریان عظیم با کمال تأسف علم و آزادی از اولین قربانیان چنین جامعهی نظامیـ مذهبی بهحساب خواهند آمد.
dw-world.de/dw
۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه
نابودی نظام آموزشی
کیهان آنلاین- سرانجام پس از مقدمه چینی های نظری رهبر مذهبی و سیاسی (خلافت) اسلامی و پس از مقدمه چینی های عملی از تأسیس پنجاه هزار مدرسه قرآن گرفته تا سپردن مدیریت مدارس به حوزه های علمیه و باز گذاشتن دست طلبه و آخوند ها در نظام آموزشی کشور، نام یازده رشته از دوازه رشته دانشگاهی که از نظر محتوا باید تغییر کنند تا با نظام دینی ایران همخوانی یابند، اعلام شد.
حسنی مدیر کل دفتر گسترش وزارت علوم و آموزش عالی(!) در گفتگو با خبرگزاری مهر از توقف تحصیل در رشته های حقوق، مطالعات زنان، حقوق بشر، مدیریت، مدیریت فرهنگی و هنری، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، فلسفه، روانشناسی، علوم تربیتی و علوم سیاسی خبر داد و به این ترتیب خبر نابودی آنها را در هماهنگی نظام آموزشی کشور با نظام ولایت مطلقه فقیه خبر داد.
حسنی گفت: تا هفتاد درصد محتوای این دروس بر اساس منابع بومی و دینی مورد بازنگری قرار گیرد.
وی گفت محتوای این رشته ها بیشتر غربی است که با فرهنگ و عقاید بومی و دین محور ما همخوانی ندارد!. خبرگزاری ایسنا در گفتگوی خود با حسنی از رشته هایی که پیش از این توسط خبرگزاری مهر منتشر شده بود، نامی نبرده است.
۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه
۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه
جزئیاتی از اسناد جنگ آمریکا در عراق
رسانههای گوناگون با بررسی این اسناد ۴۰۰ هزار صفحهای مطالب مرتبط با ایران را در لابلای این اسناد چنین گزارش میکنند:
«ایران؛ متهم به طراحی حمله به منطقه سبز بغداد»
روزنامه بریتانیایی گاردین مینویسد: بررسیهای گاردین از گزارشهای منتشر شده توسط ویکیلیکس نشان میدهد که عوامل ایران اقدام به آموزش، تسلیح و هدایت جوخههای مرگ در عراق کردهاند و هدف این جوخهها هم کشتن سیاستمداران عراقی و ضربه زدن به عملیاتهای نظامیان بریتانیایی و آمریکایی در عراق بودهاست.
یک ارزیابیهای نظامی ذکر کردهاست که راکتهایی که ایران بهدست عوامل عراقی داده حاوی مواد ایجادکننده فلج اعصاب بودهاند و گزارشی دیگر هشدار دادهاست که یک خودروی زرهی حامل گازهای شیمیایی برای یک حمله گسترده به منطقه سبز بغداد که مقر سفارتخانههای آمریکا و بریتانیا و ساختمانهای اصلی دولتی عراق است در حال آماده شدن بودهاست.
یک گزارش طبقهبندی شده ارتش آمریکا در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۰۵ مینویسد که سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران «ترور افراد را در بصره هدایت میکند.»
به گفته این گزارش، سپاه پاسداران به شبه نظامیان مختلف دستور دادهاست تا افراد مشخصی را بکشند و نحوه کشتن آنها را هم تشریح کردهاست. این گزارش میگوید در دستورالعملهای سپاه پاسداران برای ترور افراد، مشخص شدهاست که تیراندازی باید به کدام قسمت از بدن صورت بگیرد و در مورد هر فرد مقتول نوع شلیکها باید تغییر میکرده تا اینگونه به نظر بیاید که این افراد در خشونتهای تصادفی و مختلف کشته شدهاند.
البته چند فقره از این گزارشها اذعان میکنند که منابع خود را محک نزدهاند و در برخی موارد از صحت آن اطمینان کامل ندارند.
«آموزش تروریست در اطراف قم»
روزنامه نیویورک تایمز پس از بررسی جزئیات اسناد منتشر شده در ویکیلیکس مینویسد: گزارشهای سرویس اطلاعاتی ارتش آمریکا حاکی است یکی از شبه نظامیان عراقی به نام «ازهر الدُلَیمی» که ربودن مقامهای وزارت آموزش عالی عراق را بر عهده داشته و برای گروگان گرفتن سربازان آمریکایی برنامهریزی میکرده در ایران آموزش دیدهاست.
بنا به هشدار محرمانه مقامهای نظامی آمریکایی در بغداد که در تاریخ ۲۲ دسامبر ۲۰۰۶ صادر شده، الدلیمی در یکی از پایگاههای حزبالله که توسط سپاه قدس سپاه پاسداران در اطراف قم در ایران مدیریت میشود آموزش دیدهبود.
بخشهای دیگری از اسناد ویکیلیکس نشانگر این است که شبه نظامیان دستگیر شده در عراق اعتراف کردهاند که ایران به آنها راکت، بمب مغناطیسی، بمبهای کنار جادهای و سلاحهای دیگری دادهاست تا از آنها علیه آمریکاییان استفاده کنند. دفتر یادداشت روزانه شبه نظامیان بازداشت شده و انبارهای مهمات کشف شده نیز این موارد را تأیید کردهاند.
بنا بر این گزارشها، نیروی قدس سپاه پاسداران به آموزش تکتیراندازهای عراقی در ایران اقدام کرده و آنها را ترغیب کردهاست تا دست به ترور مقامهای عراقی بزنند.
اسناد منتشر شده در ویکیلیکس نشان میدهد که مبارزه مرگبار میان شبه نظامیان حمایت شده از سوی ایران و نیروهای آمریکایی در زمان باراک اوباما و پس از اعلام سیاست درهای باز اوباما به سوی ایران نیز ادامه یافتهاست.
«پرواز ناخواسته» بالنهای آمریکایی به سوی ایران
روزنامه بریتانیایی گاردین مینویسد: «گم کردن بادکنک معمولاً باعث گریه میشود اما وقتی یک بالن حاوی دوربینهای پیشرفته در آسمان رها شود و به سمت ایران برود اشک صاحب آن را حسابی در میآورد.»
این روزنامه در ادامه مینویسد که بررسی گزارشهای ویکیلیکس حاکی است که در تاریخ ۲۴ آوریل ۲۰۰۶ یک بالن «جیلنز» آمریکایی در بصره به خاطر باد شدید از پایه خود رها شده و به سوی ایران رفتهاست.
بالن جیلنز (نام اختصاری برای «حسگر مشترک مشبک هوارو») توانایی ردیابی موشکهای کروز را دارد و از آنجا که ایران چنین موشکهایی ندارد ولی آمریکا دارد، مزایایی که بهدست آوردن چنین بالنی برای جمهوری اسلامی دارد مانند روز روشن است.
گزارش دیگری در تاریخ ۵ مه ۲۰۰۶ نشان میدهد که مجدداً یک بالن جیلنز دیگر در اردوگاه ابوناجی عماره از پایه خود رها شده و به سوی ایران رفتهاست. بنا به این گزارش، یک جنگنده اف-۱۸ سعی کرد تا این بالن را پیش از رسیدن به آسمان ایران هدف قرار بدهد ولی به نوشته این گزارش از سرنوشت این جیلنز اطلاعی در دست نیست.
یک گزارش دیگر حاکی است که در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۶ یک هواپیمای بدون سرنشین «پردِتور» در بصره از کنترل خارج شده و داخل مرز ایران میشود. بعد از اینکه این هواپیما به مدت هشت دقیقه در ایران پرواز کرد مسئولان دوباره موفق به بازیابی کنترل شده و «پردتور» را دوباره به خاک به عراق هدایت میکنند.
یک گزارش از آوریل ۲۰۰۶ میگوید زمانی که دستهای از نیروهای بریتانیایی در این تاریخ سوار بر بالگردی با درهای باز بر فراز بغداد در پرواز بودند جعبههای حاوی اسناد و کدهای محرمانه آنها به بیرون میافتد و در خیابانها پخش میشود.
«سه آمریکایی، در خاک عراق دستگیر شدهاند»
خبرگزاری فرانسه با بررسی بخشی از اسناد ۴۰۰ هزار صفحهای سایت ویکیلیکس مینویسد: یکی از گزارشهای محرمانه ارتش ایالات متحده حاکی است سه آمریکایی که به اتهام ورود غیر قانونی به ایران در ژوئیه ۲۰۰۹ بازداشت شدهاند به هنگام دستگیری در خاک عراق بودهاند.
این گزارش که در ۳۱ ژوئیه یعنی در همان روز بازداشت سارا شورد، جاش فتال و شین باوئر نوشته شده میافزاید که این سه تن به هشدارهای احتیاطی بیتوجهی کردهبودند، البته این گزارش قید نکرده که این هشدارها از سوی چه منبعی داده شدهبودهاست.
سارا شورد هماینک آزاد شده و به آمریکا بازگشتهاست اما جاش فتال و شین باوئر هنوز در حبساند و به گفته مقامات جمهوری اسلامی محاکمه آنها به جرم جاسوسی نزدیک است. گزارش منتشر شده در ویکیلیکس حدس زدهبوده که ایران این افراد را به جاسوسی متهم خواهد کرد
۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه
عمل وحشیانه .... یا اجرای حدود الهی !!؟؟
محمد ذوقی، دادستان(!) مشهد، اعلام کرد که دست یک زندانی در زندان این شهر قطع شد و تاکید کرد که اين آخرين حكم نيست كه اجرا میشود و در آينده نيز دست سارقانی كه «شرايط سرقت مستوجب قطع يد را داشته باشند»، قطع خواهدشد!!؟.
ذوقی در یک نشست خبری در مشهد گفت که این حکم در مقابل تعدادی از زندانیانی اجرا شده است که مرتکب سرقت شدهاند «تا آنها نیز عبرت بگیرند.»
به گفته دادستان مشهد، فردی که دستش قطع شده است، با همدستی فرد دیگری شبانه وارد مغازهای شدهاند و با شكستن گاو صندوق اسناد، مدارک و پولها را سرقت كردهاند. در یک مورد دیگر این دو فرد با ورود به خانهای، صاحبخانه را تهديد به قتل میكنند و پس از بستن دست و پای صاحبخانه و همسرش، با اتومبيل وی وسايل را سرقت میکنند.
مواردی از قطع دست پیش از این نیز در(خلافت اسلامی) ایران گزارش شده است؛ تیرماه امسال دادستان همدان از قطع دست پنج «سارق سابقهدار» به اتهام سرقت خبر داده بود.
پیش از رسانهای شدن اجرای حکم قطع دست در کشوراصغر جعفری، رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی، از آمادگی پلیس برای «اجرای حد الهی!!!» خبرداده بود.
به گفته رئیس پلیس آگاهی(خلافت اسلامی) «اگر حدود الهی(!!!) در كشور اجرا شود بيش از 90 درصد جرائمی كه در حوزه سرقت اتفاق میافتد ديگر رخ نخواهد داد و اين به نفع مردم، امنيت كشور و اعتبار(خلافت)اسلامی است
این در شرایطی است که غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندانهای کشور گفته است که جرم حدود 20 درصد کل زندانیان کشور، سرقت بوده است.
دادستان مشهد نیز گفته است که در ماههای اخیر چهار هزار زندانی به زندان مشهد افزوده شده و تعداد این زندانیان 11 هزار نفر است.
تیرماه 88 علی شاهرخی، رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس خبرداد که «برای رعایت مصلحت نظام!!» قرار است نمایندگان!! مجلس به حذف حدود «ارتداد» و «قطع دست» و حذف «مجازات سنگسار» در لایحه جدید مجازات اسلامی رای بدهند
سازمانهای بینالمللی و داخلی مدافع حقوق بشر بارها از(خلافت اسلامی)خواستهاند تا از اجرای احکام(وحشیانه)، مانند قطع اعضای بدن خودداری کند. تحلیلگران و جامعهشناسان بسیاری معتقدند خشونتهایی نظیر اعدام یا قطع عضو که به صورت گستردهای در دورههای تاریخی مختلف در جهان اجرا میشد، از مقدار جرایم نمیکاهد، بلکه خشونت را گسترش میدهد.
اجرای حدود در کشورهای اسلامی
براساس گزارشی که عفو بینالملل 10 سپتامبر 2010 منتشر کرد در پنج سال گذشته شش نفر در ایران سنگسار شدهاند.
به گفته عفو بینالملل این حکم اسلامی در سالهای اخیر در عربستان سعودی اجرا نشده است اما طالبان در افغانستان و «شباب» در سومالی که دو گروه شورشی اسلامی هستند، حکم سنگسار را درمورد زنان متهم به زنا اجرا کردهاند.
همچنین «قتلهای ناموسی» در کشورهای اسلامی پاکستان و عراق و کشور غیراسلامی هند اجرا شده است.
سنگسار در (خلافت اسلامی)، عربستان سعودی، سودان، پاکستان، یمن، امارات عربی متحده و 12 ایالت مسلماننشین شمال نیجریه اجرا میشود.
براساس گزارش عفو بینالملل (خلافت اسلامی)، بدنامترین کشور مسلمان در زمینه اجرای سنگسار است.
همچنین براساس گزارشی که دیدهبان حقوق بشر دهم اکتبر 2010 منتشر کرد . ( خلافت اسلامی ایران) ، عربستان سعودی و سودان تنها کشورهایی هستند که به موجب قانون شریعت نوجوانان زیر 18 سال را در سال 2010 اعدام کردهاند.
زنی بنام مارگوت کیسمان- Margot Käßmann
همین چند ماه پیش بود که برای نخستین بار در تاریخ کلیسای پروتستان در آلمان (و شاید جهان) زنی بعنوان بزرگترین مقام مذهبی کشور برگزیده شد. یکی از کشیشان زن از شهر هانوفر، از کلیسای مارکوس .
چند روز پیش این زن بهنگام رانندگی از چراغ قرمز چهارراهی عبور میکند و پلیس او را متوقف کرده و از او تست الکل میگیرد. اندکی الکل نیز در خون او یافت میگردد:1.25 درصد.
طبق قوانین رانندگی آلمان کسی اجازه ندارد با نوشیدن نوشابههای الکلی رانندگی کند. فرق نمیکند که این میزان کم یا زیاد باشد.
فردای همان روز، او بعنوان انتقاد از خودش که با نوشیدن مشروب و گذشتن از چراغ قرمز، جان دیگر شهروندان را به خطر انداخته است، داوطلبانه از بزرگترین مقام مذهبی کشور آلمان استعفا داد. او این را بعنوان جریمۀ "خطای سنگین" خود انتخاب کرد. و تاوان عملش را خودخواسته پرداخت با گفتن اینکه: هر چقدر هم که سقوط کنی، در دستان خدا خواهی افتاد.
وقتی بیاد خودمان میافتم و با این زن مقایسه میکنم بغضم میگیرد که این زن بدون آسیب رساندن به کسی و فقط به صرف اینکه: کار من میتوانست به دیگران آسیب بزند، خود را مجازات میکند.
شاید در غرب این رفتارها چندان جلوه ننماید اما برای من و ما، این رفتار چیزیست دور از دسترس، مانند رویاها و تخیلات.
به احترام او باید از جا برخاست و کلاه از سر برداشت.
۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه
رده بندی آزادی مطبوعات در خلافت اسلامی
سازمان گزارشگران بدون مرز که از سال ۲۰۰۲ تاکنون گزارش خود را در مورد وضعیت آزادی مطبوعات در سراسر جهان به طور سالانه منتشر میکند، اینبار نیز فهرستی از ردهبندی کشورها از لحاظ آزادی مطبوعات ارائه کرده است که در این ردهبندی، خلافت اسلامی در میان ۱۷۸ کشور، در مقام ۱۷۵ و پیش از ترکمنستان، کره شمالی و اریتره قرار دارد!!؟.
این در حالی است که در ردهبندی سال ۲۰۰۹ این سازمان که در زمینه دفاع از آزادی مطبوعات در جهان فعالیت میکند، ایران در میان ۱۷۵ کشور، در مقام ۱۷۲ قرار داشت.
در این جدول که کشور فنلاند صدرنشین آن است، چهار کشور نهایی این فهرست، همانند سال گذشته به ترتیب ایران، کره شمالی، ترکمنستان و اریتره هستند که با توجه به مقیاسهای اندازهگیری این سازمان تمامی آنها نسبت به سال گذشته وضعیتشان رو به وخامت گذاشته است.
در گزارش این سازمان از وضعیت مطبوعات در خاورمیانه، آمده است که " خلافت اسلامی " همانند سالهای گذشته، جایگاه خود در بخش انتهایی جدول را حفظ کرده است.
این گزارش اشاره میکند که سرکوب روزنامهنگاران و شهروندان اینترنتی در "خلافت اسلامی ایران " که به گفته این سازمان به دنبال انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد، در سال ۲۰۱۰ با روند شدیدتری ادامه دارد.
بر اساس گزارشهای سالانه این سازمان، وضعیت آزادی مطبوعات در ایران از سال ۲۰۰۲ تاکنون همواره تنزل پیدا کرده است. این تنزل در سال ۲۰۰۵، (روی کار آمدن دولت! فعلی) به طرز قابل توجهی مشهود است. ایران در سال ۲۰۰۴ در میان ۱۶۷ کشور مقام ۱۵۸ را دارا بود و این در حالی است که جایگاه ایران در این جدول در سال ۲۰۰۵، به مقام ۱۶۴ در میان ۱۶۷ کشور تنزل پیدا کرد.
radiofarda.
۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه
۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه
بیشتر از جنگ هشت ساله ، کشته داده ایم !؟
سالی 30 هزار نفر در جاده های ایران کشته می شوند.بین 5 تا 54 هزار نفر بر اثر آلودگی شهرهای بزرگ، بخصوص در تهران جان خود را از دست می دهند[در این دومحور، آمار اول دنیا، به نسبت جمعیت سرانه، به ایران تعلق دارد
در سوانح هوایی، (خلافت) اسلامی در رده اول است. مدتی ست حوادث تروریستی نیز در گوشه و کنار هر روز قربانی می گیرد؛ - درگیری در استان های مرزی همچنان ادامه دارد، از "کولبر" کرد تا کودک بلوچ که هنگام حمل کالای قاچاق کشته می شوند؛ بلایای طبیعی هم که مرتب قربانی می گیرد... کشته شدگان حوادث پس از انتخابات نیز هر روز نام شان بیشتر مشخص می شود...کسی حساب این تعداد کشته را دارد؟
بر اساس یک گزارش مستند از جنگ 8 ساله ایران و عراق که از شبکه یک تلویزیون در هفته جنگ پخش شد، ایران به طور متوسط روزانه 100 شهید در جریان جنگ داشت؛یعنی سالی 365هزار شهید ودر طول هشت سال رقمی بالغ بر 300هزار نفر. اما اینک با یک جمع سر دستی، و با همین آمارهای ارائه شده، در ایران (اسلامی) سالانه فقط بیش از 30هزار بر اثر سوانح رانندگی، آلودگی هوا، سوانح هوایی.... جان خود را از دست می دهند. آیا این یک جنگ پنهان نیست؟
اما این کشتار خاموش در کشور، در جبهه های دیگری نیز قربانی می گیرد
:موارد امنیتی وحوادث تروریستی؛حوادثی که در 5سال گذشته آمار آن به صورت معنا داری بالارفته و تقریبا هر یک ماه در ایران تکرار می شود. وبلاگ "مجمع دیوانگان" با کنار هم قرار دادن آمارهای همین یک سال گذشته به نتیجه گیری پرمعنایی رسیده است: "انفجار انتحاری زاهدان: بیش از 75 کشته و زخمی گروگانگیری جندالله در چابهار: دست کم مرگ یک گروگان بمب گزاری مهاباد: دست کم 10 کشته تیراندازی در سنندج: دست کم 14 کشته و زخمی انفجار در پادگان سپاه: حدود 40 کشته و مجروح. این فهرست شامل درگیری های مسلحانه پراکنده با شورشیان مسلح در غرب و یا جنوب شرق کشور نیست و ترورهای تک چهره ها نظیر «انفجار برای ترور دکتر علی محمدی» و همچنین ترور دو پزشک در کمتر از یک هفته را نادیده گرفته است
. به مسایلی جزیی نظیر ادعای جندالله در ربودن کارمند هسته ای هم نمی پردازد اما همچنان به نظر می رسد با توان و درایت مسوولین نظام در تشخیص «دشمن!!» و حفظ «امنیت ملی!!»، بدون هیچ گونه حمله نظامی، در ناامنی و انفجار، به زودی گوی سبقت را از عراق خواهیم ربود
روز آنلاین
۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه
صدور حكم قطع دست براي يك متهم به سرقت از قنادي !!؟
دادگاهی در تهران برای يک جوان بيست و يكساله که متهم است در خرداد سال جاری از يک قنادی در تهران پول و شکلات سرقت کرده، حکم قطع دست صادر کرده است!!؟
محاکمه سرباز آمریکائی به اتهام قتل غیر نظامیان افغان، در دادگاه نظامی
اولین سرباز از مجموع دوازده سرباز آمریکایی که به آزار و اذیت غیرنظامیان افغانستان متهم هستند، قرار است به اتهام قتل و چند جرم دیگر، در یک دادگاه نظامی در ایالت واشنگتن محاکمه شود.
این پرونده توجه گسترده رسانه ها را به همراه داشته زیرا سرجوخه جرمی مورلاک و همقطاران او عکس های وحشتناکی از اجساد گرفته بودند و قطعات بدن کشته شدگان را به عنوان نشان پیروزی در جنگ، از اجساد جدا کرده بودند.
وکیل آقای مورلاک گفته که غیرنظامیان افغان، قربانی اقدامات اعضای یک گروه نظامی خودسر بودند که مردم را می کشتند و موکل او اگرچه در محل حاضر بود، باعث مرگ هیچ کس نشده است.
سرجوخه جرمی مورلاک یکی از پنج سربازی است که به قتل برنامه ریزی شده سه غیرنظامی افغان در آغاز سال جاری میلادی متهم شده است.
هر پنج نفر این اتهام را رد کرده اند. هفت سرباز دیگر همین واحد نظامی نیز به همدستی در پنهان نگه داشتن قتل ها متهم هستند.
ارتش آمریکا می گوید که اگر سرجوخه مورلاک مقصر شناخته شود، ممکن است حداکثر به حبس ابد محکوم شود.
سرگرد کاتلین ترنر، از سخنگویان ارتش آمریکا گفت که اتهام قتل برنامه ریزی شده می تواند احتمال محکومیت اعدام را در پی داشته باشد اما ارتش تصمیم گرفته که چنین محکومیتی را دنبال نکند.
بنابر گزارش ها، این قتل ها در فاصله زمانی ژانویه تا مه امسال که واحد سرجوخه مورلاک در قندهار واقع در جنوب افغانستان مستقر بود، رخ داد.
بر اساس گزارش های دریافتی، پنج سربازی که به ارتکاب قتل متهم هستند، بدون آن که به آنها حمله شده باشد، به سوی غیرنظامیان نارنجک پرتاب کرده و آنان را هدف آتش گلوله قرار دادند. هفت نفر دیگر نیز به مثله کردن اجساد قربانیان و جمع آوری قطعات بدن آنها متهم هستند.
bbc.co.uk
۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه
۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه
مقایسه خلافت اسلامی با شیلی - نجات معدنچیان از اعماق زمین
به گزارش خبرگزاری رویترز عملیات نجات ۳۳ کارگر معدن گرفتار شده در اعماق ۶۲۲ مترى زیر زمین، با استفاده از کپسول ویژهاى انجام شد که تنها گنجایش یک نفر را داشت.
کار بالا کشیدن هر یک از معدنچیان از اعماق زمین با استفاده از این کپسول که قطر آن تنها ۵۴ سانتىمتر است، ۱۵ دقیقه زمان مىبرد.
این درحالى است که پیشتر اعلام شده بود، نجات معدنچیان ممکن است ۴۸ ساعت به طول انجامد.
عملیات نجات معدنچیان شیلیایى که حدود دو ماه پیش به دنبال ریزش بخشهایى از معدن طلا و مس سنخوزه واقع در صحراى آتاکاما واقع در شمال شیلى، در زیر زمین گرفتار شده بودند، به طور زنده از شبکههاى مهم تلویزیونى جهان پخش شده است.
حدود ۱۵۰۰ خبرنگار از سراسر جهان براى مخابره خبر نجات معدنچیان شیلیایى، در محل حضور یافته بودند.
به دنبال نجات هر یک از معدنچیان، انبوه حاضران در اطراف معدن با سر دادن شعارهاى ملى، ابراز شادى مىکردند.
******
سياههى بلند بى تفاوتى
دهها ايرانى در كوههاى داخل كشور گم شده و يخ زدهاند و هيچ سازمان دولتى براى نجات آنها اقدام نكرده است. سالانه صدها نفر در سواحل درياهاى كشور غرق مى شوند و اصولا دولت خود را مسئول نجات جان آنها نمى داند. (تنها در تابستان ۱۳۸۸ در چهار استان گلستان، گيلان، مازندران و خوزستان در مجموع ۲۶۵ نفر بر اثر غرق شدگى جان خود را از دست دادند: محمدحسن عابدى، رئيس سازمان پزشكى قانونى كشور تابناك، ۱۲ مهر ۱۳۸۸) سالانه دهها ماهيگير ايرانى در دريا گم مى شدند (در دههى شصت و پيش از مجهز شدن قايقها به تجهيزات راهيابى) و هيچ كس براى كمك آنها اقدام نمى كرد. چندين دانش آموز در پارك شهر در مركز ام القراى جهان اسلام به آب افتادند و همه يكسره غرق شدند. جادههاى ايران به سلاح كشتار جمعى تبديل شدهاند (سالانه به طور متوسط حدود سى هزار نفر) و دولت هيچ تلاشى براى نجات جان مسافران نمى كند. در انفجار قطار در نيشابور يا سيل شميران و غيره نيز كسى عمليات نجات به ياد نمى آورد.
مقامات (خلافت) اسلامى كه عاشق عكسهاى يادگارى هستند چند بار با افراد نجات يافته عكس گرفتهاند؟
همچنين سالانه دهها فاجعهى انسانى در دنيا رخ مى دهد كه در عمليات نجات نامى از (خلافت) اسلامى شنيده نمى شود. در سونامى سواحل شرق آسيا، طوفان كاترينا، زلزلهى هاييتى و حتى در سيل پاكستان كه كشورى دوست، همسايه و مسلمان است اثرى از تلاش (خلافت) اسلامى براى نجات جان انسانها ديده نشد (در سيل پاكستان اندكى كمك مالى صورت گرفت).
در برخى از بلاياى طبيعى مثل سونامى شرق آسيا مقامات ايرانى به جاى كمك از فرو آمدن خشم خدا بر بى دينان سخن گفتند و ابراز شادمانى كردند. در مقابل، مقامات (خلافت) اسلامى در هر منطقهاى كه بحران و آتش افروزى در كار باشد حضور پيدا كرده و با دخالت خود تلف شدن جان انسانها را تشديد مى كنند.
منابع ايران در برنامههاى ترور، جنگ داخلى، سركوب و بمبگذارى در سراسر دنيا به خوبى مصرف مى شود. در كمكهاى خارجى ايران بيشتر ميزان اسلحه و موشك و مهمات ارسال شده جلب توجه مى كند تا ميزان دارو و گندم براى بيماران ايدز و گرسنگان آفريقا.
همدلى، از قبيلهاى و مذهبى و ملى تا انسانى
انسان ها در دوران زندگى قبيله ای بر اساس پيوندهاى خونى و قبيلهاى به يارى يكديگر مى شتافتند و غم يكديگر را مى خوردند. با ظهور مذاهب و اديان، پيوندهاى مذهبى نيز در كنار پيوندهاى قبيلگى در شرايط فاجعه و دشوارى موثر واقع مى شدند. پس از آن با ظهور دولت ملتها، پيوندهاى ملى به قوى ترين عناصر پيوند و غمخوارى اجتماعى تبديل شدند.
اتفاقى كه امروز با گسترش رسانهها و ارتباطات در حال رخ دادن است جهانى شدن غمخوارى و همدلى بر اساس پيوندهاى انسانى است. هنگامى كه رسانههاى همگانى و سايتهاى اينترنتى گير افتادن معدنچيان شيليايى را براى بيش از دو ماه پوشش مى دهند ديگر قبيله و دين و مليت به عناصرى حاشيهاى تبديل شده و صرفا انسان بودن اين معدنچيان باعث آرزوى جهانى جهت خلاصى آنها مى شود.
لحظهى آزادى اولين معدنچى شيليايى را صدها ميليون نفر در سراسر دنيا در تلويزيونها و سايتهاى اينترنتى مشاهده كردند. تنها در ايالات متحده بيش از ۱۵ ميليون نفر بالا آمدن اولين معدنچى را از شبكههاى خبرى سى ان ان، فاكس نيوز، سى ان بى سى، و اى بى سى به طور زنده تماشا كردند. شبكههاى اروپايى از جمله بى بى سى اين رويداد را به طور زنده پخش كردند. اخبار مربوط به اين افراد نيز در سراسر دنيا گزارش شده است. همين ارتباط لحظه به لحظه جامعهى جهانى را به صورت يك جامعه ى به هم پيوسته در آورده است.
كميابى همدلى در (خلافت) اسلامى
اما در ايران همدلى در قاموس دولتمردان نه تنها در سطوح جهانى و ملى قابل مشاهده نيست بلكه در چارچوب دينى نيز مورد توجه قرار نمى گيرد. تنها عنصر همدلى از منظر حاكمان (خلافت) اسلامى پيوندهاى ايدئولوژيك از نوع اسلامگرايانهى نظامى گرا و موعودگراست.
حاكمان (خلافت) اسلامى با ميليونها ايرانى خارج كشور كاملا قهر هستند، آنها را ضد انقلاب و بى دين مى دانند و از اين جهت بنا ندارند در شرايط استيصال به آنها كمك كنند. تقريبا هيچ ايرانى در خارج كشور براى گرفتن كمك به سفارتخانهى كشورش مراجعه نمى كند چون مى داند حكومت با ايرانيان غير خودى (تقريبا عموم ايرنيان) همدلى ندارد.
رفتار حكومت با ايرانيان داخل كشور بهتر از اين نيست. در فصل سرما روزانه دهها نفر بى خانمان در خيابانهاى شهرهاى بزرگ كشور از سرماى شبهاى سرد جان مى دهند و نهادى نيست كه به آنها كمك نمايد. فقر و اعتياد و ايدز در ايران كشتار مى كنند و مقامات (خلافت) در حال شمردن كسانى هستند كه در سفرهاى داخلى و خارجى آنان به پيشوازشان مى روند.
اصرار در بى خبرى
سالانه دهها معدنچى ايرانى جان خود را در معادن كشور از دست مى دهند (فصلنامهى سنگ و معدن، پاييز ۱۳۸۷) و اصولا خبر آنها در اختيار عموم گذاشته نمى شود. علت بى خبرى عمومى نيز آن است كه اين معادن در نقاط دور افتادهى كشور هستند و بر خلاف غرق شدن افراد در دريا رسانههاى كشور از آنها خبردار نمى شوند.!!؟
حتى در مورد غرق شدن افراد در دريا صرفا آمارها كه وجه انسانى و عاطفى مستقيم ندارند ماهها بعد عرضه مى شوند، آن هم به طور اتفاقى. هدف از انتشار آمار غرق شدگان نيز دادن اخطار به مردم براى شنا در سواحلى است كه جداسازى شدهاند تا مبادا چشم نا محرم به بدن زنى بيفتد. در موارد از كف رفتن انسانها اصولا ضايعه به شكلى كه تراژدى براى خانواده و دوستان احساس شده در رسانههاى دولتى منعكس نمى شود.
بستن مجارى همدلى
كشورى كه در انزوا به سر مى برد و هر روز در حال دشمن تراشى است طبعا مجارى كمك رسانى ديگر كشورها (دولت يا نهادهاى مدنى) در شرايط فاجعه را نيز بسته يا تنگ كرده است. همچنين براى عدم تحريك عواطف انسانى، رسانه هاى دولتى ايران عمليات نجات در كشورهاى ديگر را به طور زنده پوشش نمى دهند.
در روزهاى پس از زلزلهى بم دهها امريكايى با سگهاى تربيت شده شان منتظر صدور ويزا بودند و بسيارى از آنها نتوانستند به موقع به بم رفته و به همنوعان خود يارى برسانند.
(خلافت) اسلامى راه را براى سرازير شدن همدلى به ايران و از ايران به ديگر كشورها در شرايط فاجعه و نياز به كمك بسته است: هم با ايدئولوژى قبيله مدارانهى اسلامگرايى و هم با سياستهاى آتش افروزانه و مخرب خود در منطقه و جهان.
۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه
وزیر بهداشت خلافت اسلامی : ممکن است با آتش فشانی از بیماری " ایدز " روبرو شویم
وی که در حاشیه نشست با مدیر اجرایی برنامه مشترک سازمان ملل متحد در زمینه مبازره با ایدز در تهران سخن میگفت با بیان این که ۲۲ هزار نفر از مبتلایان به این بیماری شناسایی شدهاند، گفته است: «بیش از ۸۰ هزار فرد مبتلا به ایدز در کشور وجود دارد که یک چهارم آنها شناسایی شدهاند که البته این میزان نسبت به فرهنگ( اسلامی!) کشور آمار بالایی است.»
معتادان تزریقی یکی از بزرگترین گروههای آلوده به بیماری ایدز در ایران به شمار میآیند که در این میان استفاده از وسایل تزریقی آلوده به طور مشترک در میان معتادان به شیوع هر چه بیشتر این بیماری در این منجر شده است.
همچنین بر اساس اعلام وزارت بهداشت ، درحالی که در بیش از ۶۹ درصد موارد علت انتقال بیماری ایدز استفاده از وسایل مشترک مانند سرنگ آلوده در میان معتادان است، در بیش از هشت درصد موارد نیز رابطه جنسی به انتقال این بیماری منجر میشود.
بر اساس آمارهای غیررسمی بیش از دو میلیون نفر در ایران به تریاک و هرویین معتاد هستند که در این میان استتفاده از سرنگ آلوده در میان معتادان هرویین بیشتر است.
در این میان مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت ، در این باره گفته است: «شیوع بیماری ایدز در معتادان تزریقی زندانی از سه و هشت دهم درصد به یک و چهار دهم درصد کاهش یافته!! که میتوان این رقم را به صفر درصد کاهش داد.»
وزیر بهداشت همچنین درباره راه دیگر انتقال بیماری ایدز گفته است: «خطر ارتباطات جنسی غیرقانونی و غیراخلاقی میتواند افراد را به شدت در معرض ابتلا به ایدز قرار دهد و بررسیها نشان داده که بسیاری از افراد خیابانی(بخوانید صیغه کردن های یکساعته یا بیشتر) مبتلا به ایدز هستند که میتوانند دیگران را نیز درگیر این بیماری کنند.»
مرضیه وحید دستجردی با بیان این که هفت درصد از مبتلایان به ایدز «در معرض خطر مسایل اخلاقی و رفتاری» قرار دارند، افزوده است: «با افزایش رفتارهای پرخطر در آینده ممکن است با آتشفشانی از بیماری ایدز در کشور روبرو شویم، بنابراین لازم است در این زمینه اطلاع رسانی لازم به مردم صورت گیرد.»
اظهارات وزیر بهداشت ا در خصوص خطر گسترش شدید بیماری ایدز در ایران در حالی بیان شده است که معمولاً مقامهای خلافت اسلامی در بیان آمار و میزان شیوع این بیماری در کشور بسیار محتاطانه عمل میکنند.
ویروس اچآىوى كه عامل بروز بیمارى ایدز به شمار میآید، سیستم ایمنى فرد مبتلا را ضعیف كرده و در نهایت به دلیل فقدان درمان قطعى، سبب مرگ ناقل آن مىشود.
۱۳۸۹ مهر ۲۰, سهشنبه
تعداد " گرسنگان دنیا " به بیش از یک میلیارد نفر رسید
با وجود اینکه بین سالهای 1990 و 2006 از شمار گرسنگان جهان کاسته شد اما در سال های اخیر بار دیگر به تدریج بر تعداد آنها افزوده شده است، به طوری که تازه ترین آمار به دست آمده در سال جاری نشان می دهد که بیش از یک میلیارد انسان گرسنه در جهان وجود دارد.
در گزارش شاخص جهانی گرسنگی نوشته شده است که در بیست و نه کشور جهان که اکثرا از آفریقای سیاه و جنوب آسیا هستند، گرسنگی به میزان هشدار دهنده ای رسیده است.
بحران کمبود مواد غذایی و رکود اقتصادی جهان در افزایش میزان گرسنگی در جهان تاثیر داشته است.
براساس استاندارد سازمان خوار و بار سازمان ملل متحد، گرسنگی به مصرف روزانه كمتر از 1800 كالری تعریف شده است. این میزان کالری برای سلامت بدن و توانایی کار انسان ها ضروری است.
از دیگر معیارهای در نظرگرفته شده میزان مرگ و میر در بین کودکان کمتر از پنج سال و پائین بودن وزن کودکان در اثر گرسنگی است و بیشترین خطر در کمین کودکان زیر دو سال است زیرا سوء تغذیه در این سن شدیدا بر رشد ذهنی و جسمی کودک اثر می گذارد و آسیب های جبران ناپذیری بر جای می گذارد که آثار آن تا پایان عمر باقی می ماند.
نویسندگان تازه ترین گزارش شاخص جهانی گرسنگی به این موضوع اشاره می کنند که بهبود تغذیه کودکان در جهان بیشترین تاثیر را بر کاهش میزان گرسنگی در جهان خواهد داشت و چنین پیش بینی می کنند که با بهبود وضع سلامت و بهداشت کودکان و زنان در دوران بارداری و شیردهی می توان سوء تغذیه در بین کودکان را تا سه درصد در سطح جهان کاهش داد.
کاهش شمار گرسنگان جهان تاثیر قابل توجهی بر پیشرفت، تولید و وضع اقتصادی کشورهای جهان خواهد داشت.
۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه
تصاویر سخن میگویند
۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه
آثار شکست بزرگ اقتصادی
یک هفته بعد از آخرین تحریم آمریکا علیه (خلافت) اسلامی، که روزنامه های هوادار دولت و صدا و سیما کوشیدند آن را یک شوخی بی حاصل نشان دهند، دولت (!) در حالی که دست به چاپ اسکناس زده به فکر اعزام خیل جوانان بیکار ایرانی به کشورهای همسایه افتاده قصد دارد فعلا اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها را متوقف کند.
در این حال چین تنها روزنه امیدی است که دولت با اعزام یک هیات نشان داد که همچنان دروازه های خود را به روی کالاهایش می گشاید تا جلو پدید آمدن قحطی و کمبود را بگیرد.
خبرها حاکی است دولت که در جریان موج گرانی ارز، از محل فروش ارز به قیمت بالاتر از هفته گذشته، چند صد میلیارد تومان برای صندوق دولت پول ساخت، آماده شده است که با ریختن پول های بی ارزش به حساب مردم آن ها را توجیه کند بدون آن که فعلا در صدد اجرای قانون باشد.
وحشت از قطع یارانه ها و تن دادن به موج اعتراضات مردمی از هنگامی شدت گرفته که (رئیس دولت!)در دیدار با نمایندگان هوادار خود در مجلس از زبان آن ها شنید که هیچ قولی نمی دهند که با افزایش اعتراض ها و نارضائی ها همچنان هوادار دولت بمانند.
این جلسه که بعد از سفر (او) به آمریکا برگزار شد، با تمام تلاش ها و مقدمات و در حالی که بعد از آخرین سخنرانی وی در سازمان ملل، جناح اصولگرا ناگزیر شد به حمایت از وی برخیزد، فقط با صد نماینده برگزار شد و هیچ یک از(دیگر)مجلسیان حاضر نبودند. و همان جا (او)از احتمال دست داشتن مخالفان دولت در فتنه های علیه هدفمند کردن یارانه ها گفت.
کارشناسان معتقدند آن چه "فتنه اقتصادی!" خوانده می شد، برای دولتمردانی! که تصور می کردند با دستگیری صدها دولتمرد، روزنامه نگار، دانشجو و فعال مدنی جنبش را مهار کرده اند، درگیر موج تازه ای شده اند که از بدنه اجتماع بیرون آمده است
۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه
افزایش مخالفت با مجازات اعدام
در آستانه "روز جهانی پیکار با اعدام" در سراسر جهان سازمانهای دولتی و نهادهای مدنی خواستار منع مجازات اعدام شدند. امروز در عمل تنها در ۱۸ کشور جهان مجازات اعدام همچنان جریان دارد. آمریکا و ( خلافت اسلامی ایران) در شمار این کشورها هستند
به نظر "عفو بینالملل" در کشورهای آمریکا، چین، ایران، عراق، عربستان سعودی و یمن همچنان مجازات اعدام جریان دارد. در جامعه جهانی ۱۳۹ کشور مجازات اعدام را لغو کردهاند. تنها در ۵۸ کشور مجازات اعدام همچنان اعتبار دارد، اما در سال ۲۰۰۹ در عمل تنها در ۱۸ کشور بود که این مجازات اعمال شد. گفته میشود که سال گذشته، سوای چین، بیش از ۷۱۴ نفر مشمول مجازات اعدام شدند.
دولت چین از موارد اعدام آمار رسمی منتشر نمیکند. انتشار هر خبری درباره اعدام شهروندان چینی جزو "اسرار دولتی" به شمار میرود و مجازات سنگینی به دنبال دارد. آماری که از منابع پراکنده فراهم آمده است نشان میدهد که سال گذشته در چین بیش از ۴ هزار نفر اعدام شدهاند.
پس از چین ، ( خلافت اسلامی ایران) کشوری است که در آن بیشترین احکام اعدام صادر میشود. به گفته منابع بینالمللی طی سال گذشته، در ایران دستکم ۳۸۸ نفر اعدام شدند. "عفو بینالملل" تا کنون چندین بار اعمال مجازات اعدام در ایران اسلامی را محکوم کرده است. به نظر این سازمان مدافع حقوق بشر شمار واقعی اعدامها در ایران اسلامی از آمار رسمی فراتر است.
به گفته مقامات قضایی جمهوری(!) اسلامی اکثر اعدامشدگان در ایران اسلامی به خاطر اتهاماتی مانند شرکت در جرایم مربوط به مواد مخدر یا "فساد و فحشا" بوده است. گروههای مدافع حقوق بشر دولت ایران اسلامی را متهم میکنند که هویت برخی از افراد اعدامشده را مخفی نگه میدارد و در مواردی متهمان از حق محاکمهی عادلانه و دفاع شایسته محروم هستند. به علاوه در ایران اسلامی احکامی "وحشیانه" مانند سنگسار به اجرا گذاشته میشود.
در آمریکا "غرب وحشی" ادامه دارد! ؟
به مناسبت "روز جهانی پیکار با مجازات اعدام" (۱۰ اکتبر) سازمان "عفو بینالملل" از آمریکا خواست که "قتل حکومتی" را متوقف سازد. به نظر این سازمان مدافع حقوق بشر روشن شده که در آمریکا بسیاری از موارد مجازات اعدام، به خطا صورت گرفته است. در برخی از موارد متهمان به وکیل مدافع دسترسی ندارند یا این که قربانی تعصبات نژادی میشوند.
در جهان غرب، ایالات متحده یکی از نادر کشورهایی است که هنوز به مجازات اعدام پایبند است. به نظر "عفو بینالملل" از سال ۱۹۷۷ که مجازات اعدام مجددا در آمریکا رواج یافت تا کنون بیش از ۱۲۰۰ نفر اعدام شدهاند. در ۱۳۸ مورد، مقامات قضایی به خاطر نبودن دلایل محکمهپسند، محکومان به اعدام را آزاد کردهاند. به گفته "عفو بینالملل" از آغاز سال جاری بیش از ۴۰ نفر به مجازات مرگ محکوم شدهاند که بیشتر آنها قرار است با آمپول سمی اعدام شوند.
به نظر کارشناسان حقوقی "عفو بینالملل"، در دادگاههای آمریکایی بر مسائلی تکیه میشود که به خود جرم هیچ ارتباطی ندارند. در موارد بسیاری رأی دادگاه و صدور حکم به نحوه دفاع وکیل مدافع متهمان بستگی دارد و افرادی که وکیل تسخیری داشته باشند، به سختی میتوانند حکمی عادلانه انتظار داشته باشند. مسائل نژادی نیز در روند دادرسی مؤثر است، مثلا دادگاهها معمولا برای مجازات سیاهان قاطعیت و بیرحمی بیشتری نشان میدهند.
۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه
آمارها در " خلافت اسلامی " دروغ میگویند
شاید باید عددها را برای همیشه از مضمون خبرها حذف کرد!، یا آنکه باید به همه هشدار داد که اعداد و ارقام را بشنوید اما باور نکنید! و شاید هم باید قانونی تصویب کرد که هیچ دولتمرد و کارشناسی بدون تأمین وثیقه برای تضمین راستگویی خود، حق اعلام آمار نداشته باشد!؟.
برای آشفتهبازاری که در دنیای آمار و اطلاعات در (خلافت اسلامی ایران) حاکم شده، نظیر و سابقه نمیتوان پیدا کرد. نه بین مسئولان مختلف دولتی در این زمینه هماهنگی دیده میشود، نه صدای یکسانی از مراکز رسمی برآورد و گزارشدهی به گوش میرسد و نه کسی از طرفهای اختلاف نظر در آمار و اطلاعات، در برابر تکذیب دیگری کوتاه میآید و سکوت میکند
هیچکس عدد و رقم دیگری را قبول ندارد، بلکه کمتر کسی حتی به چیزی غیر از تعریف منحصر به فرد خود از مفاهیم و متغیرهای مورد سنجش راضی میشود!؟
نمونهها فراوان است. آخرین مورد، مصاحبه بعد ازظهر یک کارشناس مسکن است که در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، فاش میکند تبلیغات مراسم افتتاح مسکن مهر در هشتگرد یکسره دروغ بوده و نه تنها رقمهای 960 هزار بافت فرسوده و 400 هزار ساخت و ساز جدید را باید فراموش کرد، بلکه ادعای ساخت 300 هزار واحد مسکونی هم غیرواقعی و تبلیغاتی است.
مورد قبلی، ادعای قبل ازظهر وزیر کار درباره رسیدن نرخ بیکاری در آینده نزدیک به هدفگذاری برنامه چهارم توسعه یعنی هفت درصد است. نرخ بیکاری که طبق گزارش سه ماه قبل مرکز آمار، دو رقمی و رو به افزایش بوده و دو ماه قبل هم اکونومیست گزارش داده بود از 11 درصد به 14 درصد رسیده است. این تفاوتها البته جدا از اختلاف در تعریف بیکاری است که گستره آن از اشتغال کمتر از دو روز تا اشتغال کمتر از دو ساعت در هفته، پایین و بالا میشود!!؟.
مورد دیگر، سخن صریح وزیر مسکن در سفر استانی دولت به استان گلستان بود که میگفت قیمت زمین و مسکن هیچ افزایشی نداشته است؛ حال آنکه دقیقا دو روز قبل، مرکز آمار ایران از افزایش 37 درصدی قیمت زمین، افزایش 19 درصدی قیمت آپارتمان و افزایش 21 درصدی نرخ اجاره خانه در تهران خبر میداد.
درباره نرخ تورم هم تاکنون بارها اختلاف رقمها در حد دو تا سه برابر بالا و پایین رفته؛ و نیز باید از اطلاعات و آمارهای وزارت بازرگانی گفت که سه ماه پیش به دعوای لفظی در مجلس منجر شد، یا گزارشهای آماری وزارت صنایع که در یک ماه اخیر بارها به محل بحث رسانهای دولت و منتقدان بدل شده است.
آمار گردشگران ورودی به کشور، آمار سفرهای نوروزی، رقم واقعی معتادان و آمار مصرف مواد مخدر هم از جمله دیگر مواردی که توافقی درباره صحت آنها وجود ندارد. این آخری همین چهارشنبه (14 مهر) در جلسه مجلس، موضوع بحث ناطق میاندستور و رئیس جلسه قرار گرفت.
اما تفاوت آمار در ایران فقط مربوط به وعدههای دولت و تکذیبهای کارشناسان، یا گزارشهای تبلیغاتی دولت و انکار منتقدان نیست؛ اطلاعات دخل و خرجهای دولت هم همیشه محل اختلاف است و میزان درآمد حاصل از فروش نفت، رفت و برگشت بودجه دستگاههای دولتی و به تازگی تفاوت برآورد حجم صادرات و واردات کشور، بارها اختلاف عدد و رقمها را علنی کرده و به رسانهها کشانده است.
شاید بدبینها تصور کنند اختلاف آمار در موارد اخیر ناشی از آن است که درآمدها و اعتبارات در این وسط گم میشود تا حساب یا جیب کسی را پر کند. اما مشکل اینجاست که اختلاف آمارها فقط مربوط به درآمدها و مخارج نیست و غیر از پول، چیزهای دیگری هم در ایران گم میشود!!؟.
مجموعه اینها را که کنار هم بگذاریم، ترجیح میدهیم که اصلا قید آمار را بزنیم و هرگونه ارتباط معنادار بین آمار و واقعیت را انکار کنیم. حتی اگر این انبوه اختلافات آماری هم ما را برای کنار گذاشتن اعداد و ارقام و جدا کردن واقعیات از ریاضیات برای همیشه قانع نکند، سخنان اخیر مجری تلویزیونی محبوب (!؟) در خصوص «کامنتهای» میلیاردی پای خبر سخنرانی ها در سایت فرانس24 ، حجت را بر همه ما تمام میکند که یقین کنیم عددهای دور و برمان، دیگر بهره چندانی از واقعیت ندارند؛ بلکه شاید بد نباشد آنها را برساختههای خلاقانه ذهنهای خیالپرور بدانیم که کمترین هنرشان، جلو و عقب کردن صفرهاست
mardomak.org
۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه
مصرف ماهیانه ده ها (تن) مواد مخدر در خلافت اسلامی
روزنامه مردمسالاری: نماينده کبودرآهنگ با بيان اينکه نيروي انتظامي بايد در مورد گسترش مصرف مواد مخدر صنعتي پاسخگو باشد، گفت: مصرف مخدرهاي صنعتي مشکلي جدي براي امنيت ملي ما است. به گزارش خانه ملت "عيسي جعفري" نطق ميان دستور خود با انتقاد از طرح مسائل حاشيه اي گفت: اين روزها متاسفانه در بازار داغ مناقشات بيهوده و اظهارنظرهاي بي فايده، بسياري از مشکلات اساسي کشور ازجمله معضلات فرهنگي، بيکاري جوانان و اعتياد در حاشيه مانده است. نماينده کبودرآهنگ با سرسام آور خواندن ميزان مصرف مواد مخدر در کشور، افزود: متاسفانه مصرف روزانه چند تن مواد مخدر، فقط در کلانشهر تهران، آمار وحشت آوري است که بايد با زنگ خطر مهيب آن، تمام مسئولان کشور بيدار شوند و به دنبال چاره کار باشند، چرا که اين رقم با يک حساب سرانگشتي، مصرف ده ها تن مواد مخدر در عرض يک ماه در تهران را نشان مي دهد که اگر به اين رقم، ميزان مصرف مواد مخدر ساير استان ها را اضافه کنيم، با ارقام نجومي و سرسام آوري مواجه خواهيم بود
...مسئولان امر بايد پاسخگو باشند که اين مقدار کلان مواد مخدر از کجا وارد کشور مي شود و به چه شيوه اي؟ آيا اين تناژ بالاي مواد مخدر مصرفي در تهران به وسيله کيف دستي و جاسازي در صندلي ماشين وارد تهران مي شود يا با کاميون و کانتينر؟ / حتي در دور افتاده ترين روستاهاي ما که جاده درست و حسابي و امکانات اوليه زندگي به طور کامل فراهم نيست، افراد به مواد مخدر دسترسي دارند.
۱۳۸۹ مهر ۱۴, چهارشنبه
شیر میدهند !!؟
۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه
زنان کارمند یا " صیغه " های روسا ؟؟
در سفری که به نیویورک داشتم، زنی به سویم آمد و مرا به اسم خواند، با عینک آفتابی بزرگ و کلاهی تابستانی که نیمی از صورتش را پوشانده بود. در مقابل نگاه ناآشنای من خودش را معرفی کرد و بلافاصله گفت: «این سر و ریخت برای این است که من در ایران زندگی می کنم و نمی خواهم شناخته شوم». و بعد شروع به دردل کرد.؛ مثل بیشتر ایرانی هایی که از ایران می آیند و به دیدن یکی از اهالی قلم سر درددلشان باز می شود و از رنج ها و نابسامانی ها در ایران می گویند
او از شرایط ناهنجار زنانی برایم گفت که با هزار و یک بدبختی از مرزهای تبعیض ناشی از حکومتی تک مذهبی گذشته و کار و شغلی گرفته اند و آنگاه در محیط اداری نیز از شر این تبعیض آلوده به فساد آسوده نیستند
شهلا ...، آن طور که می گفت، تحصیلاتش را در علوم اداری در انگلستان به پایان رسانده، و پس از ازدواج با پسر یکی از روحانیون به نام، در دوره د" آقای خاتمی " در بخش اداری یکی از دانشگاه های تهران مشغول به کار شده است. می گفت:« در ادارات برخلاف همه چیز که زنانه ـ مردانه است، چند سالی است که انتخاب و استخدام مشاغل فقط با مردها است». می گفت که زن های متقاضی شغل، گذشته از این که باید در امتحان ورودی نشان دهند که حجاب شان سفت و سخت است، لازم است «زیبا و طناز» هم باشند و مسئول امور مربوطه که با آن ها باصطلاح مصاحبه می کند آن ها را تایید کند
می گفت: «وقتی من استخدام شدم وضع به این بدی نبود. در عين حال، چون من تازه از انگلیس برگشته بودم و پدر شوهرم هم مورد احترام دستگاه بود کاری به کار من نداشتند و من هم سرم به کار خودم بود ـ ارزیابی مدارک تحصیلی متقاضیان استخدام و مصاحبه با آنها. در اواخر دوره ی دوم آقای خاتمی اما کار مرا محدود کردند و بخش مصاحبه را از من گرفتند که البته خیلی هم خوشحال بودم چون انتخاب چند تن از میان هزارها متقاضی در جامعه ای که همیشه مشکل بیکاری وجود دارد از نظر عاطفی برایم سخت بود. اما به مرور متوجه شدم که حتی ارزيابی مدارک متقاضیان زن را برای من نمی فرستند و اين مدارک به بخشی می رود که همه شان مرد هستند. کم کم متوجه شدم که ارزيابی مدارک تحصیلی جای خود را به ارزیابی زیبایی و طنازی زن های متقاضی داده است».
شهلا می گفت که در بخشی که او کار می کند ظرف سه سال گذشته حتی یک زن ازدواج کرده استخدام نشده است. می گفت: «به جرات می توانم بگویم که در حال حاضر زن ها در بیشتر ادارات نه به عنوان کارمند که به عنوان صیغه ی روسا استخدام می شوند». می گفت این زن ها و دخترها تا وقتی استخدام نشده اند معمولاً نمی دانند ماجرا چیست؛ و تازه وقتی از مرحله ی اول استخدام می گذرند متوجه این بدبختی می شوند. البته در آن زمان هم اگر کسی معترض باشد، یا کارش را از دست می دهد و يا با تهمت های دروغ کارش به دادگاه و احتمالاً زندان می کشد.
حرف های تاسف آور و دردناک شهلا البته برای من تازگی نداشت، زنان و دختران جوان مرتب اینگونه مطالب را، نه تنها از ادارات دولتی که از موسسات خصوصی، و بويژه کارخانه ها و کارگاه هایی که زنان کم درآمد و بی پناه در آن کار می کنند، برایم می نویسند. اما شنیدن آن از زبان شاهدی که خود از خانواده ای مذهبی و تقریباً وابسته به حکومت می آمد نشانه ی روشنی از این واقعیت بود که سلطه ی قوانین مذهبی بر زندگی زنان ایران، علاوه بر تحقیر شخصیت زن و تنزل او از یک انسان مساوی به یک وسیله ی لذت، یا نهایتاً یک وسیله ی تولید مثل، در متوقف کردن حرکت جامعه ی ایران به سوی یک زندگی متمدنانه نیز نقش زیادی داشته است
جامعه ای که بالای شصت در صد از تحصیل کرده های دانشگاهی اش زن ها هستند، با شيوع این نوع فساد در سیستم های اداری آن، و مورد آزارهای جنسیتی یا سوء استفاده های جنسی قرار دادن این قشر عظیم تحصیل کرده و متخصص، در واقع جز عقب راندن این قشر و خانه نشین کردن نیمی از جمعیت کارآی جامعه نتیجه ای نداشته و ندارد، و بار دیگر نشان می دهد که تا وقتی قوانین تبعیض آلود و مردسالارانه ی قرون وسطایی بر زندگی ما سایه انداخته اند، تنها تکیه دادن بر تعداد دانشگاه رفته های زن نمی تواند دلیلی بر توفیق اجتماعی زنان ایران باشد.
تا وقتی که مردها، به خصوص قشر وابسته به حکومت، به هر زن و دختر کارمندشان به چشم صیغه نگاه می کنند و این را شرعی و حق خودشان می دانند، یا زنان را همقد و اندازه خود نمی بینند و با آن ها به عنوان رعیت خودشان رفتار می کنند، حضور زنان در جامعه به معنای صاحب حق بودن یا مساوی بودن با مرد نیست.
و من همچنان بر این باور هستم که جنبش زنان ایران، پس از سی و یک سال تجربه و به کار بردن انواع وسایل برای تثبيت ساده ترین حقوق انسانی خويش، و نداشتن حتی اندکی از آن، اکنون هیچ راهی جز رویارویی با قوانین زن ستیز " امروز ایران" برایش باقی نمانده است؛ چرا که بدون خواستن ايجاد تغییر در قوانین و ساختارهای آن، حاصل کار همچنان از دست دادن است و از دست دادن و بس.
iranpressnews.com