۱۳۸۷ آبان ۱۰, جمعه

فرودگاه " دبی " - تفنیش بدنی شرم آور از 152 مسافر ایرانی




یکی از 3 دختری که هنگام بازرسی بدنی از ناحیه...... مجروح شده بود
برای اثبات موضوع به پزشکی قانونی اعزام شد



ماموران فرودگاه دبی به بهانه دریافت گزارشی مبنی بر احتمال حمل مواد مخدر توسط یکی از مسافران ایرانی پرواز تهران – دبی در پرواز پنجشنبه 14 شهریور رفتار شرم آوری با ما مسافران داشتند که آن را می نویسم تا منعکس کنید
پلیس عرب و داشداشه به تن فرودگاه ضمن رفتاری بسیار خشن 152 زن و مرد مسافر ایرانی این پرواز را لخت کرده و تفتیش بدنی کرد

این تفتیش و کنترل 4 ساعت در فرودگاه دبی طول کشید. ما را پس از کنترل گذرنامه ها به سالن شماره 2 برای بازرسی ویژه بردند و به همه ما اعم از زن و مرد و کودک دستوردادند همه لباس هایمان را در آوریم. اکثر مسافران خانواده های ایرانی بودند و برای کنترل زنان چنان وقاحتی از خود نشان دادند که از نوشتن آن خجالت می کشم

حتی در فرو بردن دست در آلت تناسلی بانوان و دختران هم کوتاهی نکردند. فریاد و گریه زنان و دختران تمام فضای سالن شماره 2 فرودگاه دبی را پر کرده بود

زنان و دختران را پس از بازرسی بدنی وحشیانه از سالن بازرسی به سوی سالن خروجی فرودگاه دبی هدایت میکردند در حالی که به آنها حتی فرصت نداده بودند لباس های خود را بپوشند، بطوری که زن ها ودخترها گریه کنان و درحالیکه لباس های خود را در دست داشتند وارد سالن شماره 2 می شدند
یکی از مسافران زن این پرواز گفت که بر اثر برخورد وحشیانه و خشن پلیس دبی در حال بازرسی بدنی از مسافران دختر، چنان بی شرمانه بود که با فریادها و گریه های این دختران و زنان توام شد و بدنبال اعتراض شوهران و پدران و دیگر ایرانیان حاضر در سالن بازرسی پلیس فرودگاه با باتوم به معترضان حمله ور شد
در نهایت، بعد از 3 ساعت از بازرسی ویژه بدنی تک تک مسافران ایرانی مشخص شد که هیچ یک از آنها، هیچ مورد خلافی به همراه نداشته اند و ماموران فرودگاه دبی عمدا و فقط به خاطر ارعاب و تحقیر ایرانیان عازم دبی این حرکت زشت و بدور از انسانیت را انجام داده اند
________________

بادیه نشین ها و شتر سواران دیروز که از برکت بهم ریزی ها و آشفتگی ها و ناتوانی های دست اندرکاران خلافت اسلامی که بیشترشان همواره ملبس به رادی تازیان هستند (درسالهای اخیر) به آب و علوفی رسیدند و با دلار های وارداتی جاه و جلالی یافتند. این چنین به مردمی که تا قبل از انقلاب سرور و آقایشان بودند . چنگ و دندان نشان میدهند ورفتار توهین و تحقیر آمیز دارند


اینها چهره ایرانی را در همه جای جهان . خدشه دار کردند



۱۳۸۷ آبان ۸, چهارشنبه

خلافت اسلامی بیشترین آمار اعدام کودکان را در کارنامه مشعشع! خود دارد



قوه قضائیه <خلافت> اسلامی در اکثر قریب به اتفاق در اینگونه موارد حکم قصاص را پیش از رسیدن این کودکان به سن قانونی صادر می‌کند؛ اما در مواردی که بازماندگان مقتول از خونخواهی چشم پوشی نکنند، حکم قصاص را پس از رسیدن مجرم به سن ۱۸ سال اجرا می‌کند


اما موردی چون محمد حسن‌زاده متولد سال ۱۳۷۰ هم هست که در ۱۵ سالگی در روستایی از توابع شهرستان کامیاران مرتکب قتل شده بود و خبر اعدام او در خرداد ماه امسال در آستانه ۱۷ سالگی در سنندج، مخالفان اجرای مجارات اعدام برای کودکان را در ایران وجهان غافلگیر کرد و اعتراض آنان را برانگیخت


محمد مصطفايی وکيل دادگستری و دبير کميسيون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری، يکی از سرشناس‌ترين چهره های فعال حقوق کودکان در ايران است که در وبلاگ خود به نام «دفاع از بی دفاع » خود را اين گونه معرفی می‌کند

از سال ۱۳۸۰ د رکسوت حرفه وکالت دادگستری در حد بضاعت و توانائيم ، مشغول خدمت به هموطنان خود شدم. در اين مدت بی‌عدالتی‌های فراوانی را به عينه ديده و سعی کردم دفاع از مظلومانی که در شرايط بحرانی قرار دارند را پيشه خود سازم

آقای مصطفايی که تا به حال وکالت نزديک به ۳۰ نفر ازکودکان محکوم به اعدام را به عهده داشته است ، پيشتر از اين روی پرونده زنان محکوم به سنگسار کار می‌کرد

اخيراً سخنگوی قوه قضاييه گفته است که در ايران ، کودکان زير ۱۸ سال اعدام نمی‌شوند ، آيا اين ادعا درست است و حکمی برای اعدام کودکان درايران وجود ندارد؟
ما اعدام کودکان زير ۱۸ سال داريم، منتها مفهوم مورد نظر سخنگوی قوه قضاييه و خيلی از مسئولين ديگر اين است که موضوع اعدام را از موضوع قصاص نفس جدا می‌دانند!!، چرا که می‌خواهند عملکرد نادرست قوه قضاييه را توجيه کنند
اين در صورتی است که اعدام يک مفهوم کلی برای مجازات مرگ است و قصاص نفس هم همين معنا را دارد

اما متأسفانه برای اين که به اين عمل جنبه و وجهه قانونی داده شود و بگويند که «اعدام کودکان زير ۱۸ سال در ايران وجود ندارد» اين بحث را عنوان می‌کنند که اساساً به نظر من بحث غلطی است
نظر من اين است که احکام اعدام کودکان صادر شده و اجرا می‌شود و ما داريم اجرای اين احکام را می‌بينيم. به عنوان نمونه در يکسال گذشته شاهد اعدام محمد حسن‌زاده در سنندج بوديم که در سن ۱۶ سال و ۱۱ ماهگی، حکم او اجرا شد

در ساير کشورها، اطفال زير ۱۸ سال اعدام نمی‌شوند، برای اين که به این نتيجه رسيده‌اند که آنها در زمان ارتکاب جرم رشد عقلانی کافی را نداشته‌اند به همين دليل است که در کشور ما کودکان زير ۱۸ سال حق معامله را ندارند و تا همين چند سال پيش نيز دارای حق رأی نبودند در اين شرايط چطور می‌توانيم برای آنها کيفری به شدت و حدت در نظر بگيريم و بخواهيم جان آنها را بگيريم ؟

ایراد بزرگ اين است که در مورد صدور حکم برای اطفال دقت کافی نمی‌شود، بايد قضاتی که در مورد اطفال قضاوت می‌کنند در امور مربوط به کودکان تخصص داشته باشند

دنيا امروز می داند که در ايران چه افرادی به اعدام محکوم می شوند د ر حالی که پيش از اين حساسيتی در اين مورد وجود نداشت اما خوشبختانه امروزه به خاطر گسترش ارتباطات<و بخصوص افراط کاری های ظاهرا مذهبی> و نقش رسانه‌های گروهی اين موضوع انعکاس يافته و اين امر باعث شده است که بتوانيم بيشتر در اين مورد کار کنيم


کینه ورزان . متعصب ها . کور و کر ها . و.... نگاه کنند



این زن مسلمان را ببینند که چگونه آزاد و مقتدر در بلاد غرب" انگلستان" حجاب بر سر می کند و می شود پلیس و نگهبان یک کشور غیر اسلامی

مشخص است که (عقب مانده های تاریخ) و نان خور های دور وبرشان دانسته و ندانسته جرات ندارند تا
اعتراف و اقرار کنند که چسبیدن به الگوی بیابان گردان و شتر سواران . نمیتواند و نباید که بتواند - در روزگار امروز معنا و مفهومی جز زور گوئی و اختناق و سرکوب و به بدبختی و عقب ماندگی کشاندن یک ملت . اثر و ثمری داشته باشد


نماینده! مجلس ملا ها اخیرا گفته است " اینترنت " مثل یک " سگ هار " است

چنین موجودی! ، که نمونه اکثریت کور های متعصب و کینه ورز است ، چگونه ممکن است قادر به درک مفاهیم احترام به باور دیگران باشد و آزادی اندیشه را که متعلق به انسانهاست به معنای واقعی، بشناسد و باور کند؟

۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه

كاهش بهاي نفت و سفره خالي مردم



زباله جمع کن ها در پناه گونی های بزرگ مملو از زباله ، سفره ای روی آسفالت پیاده رو پهن کرده اند. هرچه به بساط نان و پنیرشان نگاه کردم اثری از بشکه ای، دبه ای، استکانی یا حتی قطره ای نفت هم نیافتم!!. همان که سه سال قبل احمدی نژاد قولش را داده بود تا بر سفره! ایرانیان بیاورد
دستش را که فرو برد ، بوی { تعفن} توی سرم پیچید. جوانکی شانزده، هفده ساله بود و با لباس هایی ممزوج با چرک و عفونت درون مخزن جمع آوری زباله را می جست تا شاید نان خشکی، تکه مقوایی، پلاستیک پاره ای بیابد

این روزها بر سر هر یکي از {ظروف جمع آوری زباله،} که جلوي منازل و بيشتر آپارتمان هاي شهر تهران قرار گرفته ، انبوهی از کودکان ، جوانان و پیران در حال رزمند!!- تا شاید روزی خويش بیابند

پدیده ای که گستردگی ابعادش تا سه ، چهار سال پیش هرگز قابل تصور نبود

بچه که بودم به تصاویر تلویزیون سیاه و سفید کوچکمان خیره می شدم ، وقتی مردمان گرفتار آمده در جنگ دوم جهانی را نمایش می داد که عاجزانه درون زباله دانی ها را می کاویدند ، شاید تکه نانی ، میوه گندیده ای بیابند تا از گرسنگی نمیرند.اکنون که جنگی در کار نیست روزانه بارها و بارها شاهد زیر و رو کردن زباله ها توسط خیل عظیمی هستیم تا با فروش آن به زباله خرهای! اطراف تهران ، لقمه نانی به کف آورند

حالا هرچه می گذرد آثار دهشتناک تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد بر پیکر نحیف اقتصاد ایران عریان تر از پیش خودنمایی می کند. چهار قطعنامه الزام آور شورای امنیت از مقامات ایران خواسته است تا از غنی سازی اورانیوم دست بردارند و یا با تحریم های گسترده مواجه شوند. همان ها که محمود احمدی نژاد کاغذ پاره !!توصیفشان کرده

بر اساس آمار رسمی نرخ تورم در ایران به حدود ۳۰ درصد رسیده و بر اساس اظهارات اخیر محمد جهرمی، وزير کار و امور اجتماعی ، بيش از ۲٥۰هزار نفر در شش ماه نخست سال جاری بيکار شده اند و نرخ بيکاری باز هم افزايش خواهد يافت. وی پیشتر از بیکاری دو میلیون و ششصد هزار نفر در کشور خبر داده بود.این درحالیست که در پی کاهش بهای نفت در روزهای اخیر، کارشناسان مسائل اقتصادی آینده وخیم تری برای اقتصاد ایران متصور هستند. بهای نفت از حدود ۱٤٧دلار در بشکه در تیرماه سال جاری اکنون به نصف رسیده است، به طوری که نفت اوپک مابین شصت تا هفتاد دلار در بشکه به فروش می رسد

صاحبنظران اقتصادی دولت محمود احمدی نژاد را به فرصت سوزی و استفاده نا صحیح از درآمد هنگفت نفت طی سه سال اخیر متهم می کنند چرا که با تزریق نقدینگی به بازار و واردات بی‌رویه آن سرمایه عظیم را هدر داده است

درآمد نفتی ایران که چهارمین صادرکننده بزرگ نفت دنیاست، در سال گذشته شمسی هفتاد میلیارد دلار اعلام شد. هرچند ارقام بانک مرکزی نشان می دهد که واردات ایران در سال ۱۳٨۶به پنجاه وشش میلیارد و ششصد میلیون دلار رسید که نسبت به سال قبل از آن حدود سیزده درصد رشد نشان می دهد. این روند در سال جاری نیز ادامه یافته است. گمرک ایران اخیرا گزارش داد که واردات کالا در شش ماه اول سال جاری به مرز سی میلیارد دلار رسیده که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود نه میلیارد دلار افزایش نشان می دهد.اما با تداوم روند کاهشی قیمت نفت تا پایان سال جاری، آن طور که محمود بهمنی،رئیس تازه بانک مرکزی ایران، گفته : درآمد ارزی کشور حداقل 54 میلیارد دلار کاهش خواهد یافت

یکی از مهمترین پیامدهای کاهش بهای نفت در ایران کسری بودجه خواهد بود. پیش از این صندوق بین المللی پول طی گزارشی اعلام کرده بود چنانچه قیمت نفت خام ایران به کمتر از 75 دلار کاهش یابد، این کشور دچار کسری بودجه خواهد شد. سایت داخلی شهاب نیوز در این باره هشدار می دهد : با توجه به افزایش وابستگی به نفت طی سه سال گذشته و رشد فزاینده نیاز به درآمدهای نفتی در کشور، وضعیت کنونی قیمت نفت که بین شصت تا هفتاد دلار در هر بشکه در نوسان است ، یک زنگ خطر کاملاً‌ پرطنین محسوب می‌شود

زباله جمع کن ها در پناه گونی های بزرگ مملو از زباله ، سفره ای روی آسفالت پیاده رو پهن کرده اند. هرچه به بساط نان و پنیرشان نگاه کردم اثری از بشکه ای، دبه ای، استکانی یا حتی قطره ای نفت هم نیافتم!!. همان که سه سال قبل {رئيس جمهور!} قولش را داده بود تا برسر سفره ایرانیان بیاورد


۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه

در روزگاری که روضه خوان . رئیس و استاد دانشگاه هست . مرده کشی هم تجملی میشود





وقتي پاي تجملات به قبرستان هم کشيده مي‌شود


گريه کن‌هاي با تجربه و مداحان يک ميليون توماني بر سر قبر مردگان
حق الزحمه‌اي که خانواده‌هاي متوفي به عنوان دستمزد به مداحان، واعظان و قرآن خواناني که براي اين گونه مراسم دعوت مي‌شوند، مي‌دهند با توجه به شهرت و توانايي او در تغيير فضاي مجلس متغيير است، بر اين اساس دستمزد اين افراد براي هر 45 دقيقه تا يک ساعت مبلغي بين 20 هزار تومان تا يک ميليون تومان!! و بيشتر برآورد مي شود


پيروي از تشريفات بي‌پايه و اساس اين روزها بشدت در ميان خانواده‌هاي تهراني(؟!!) رواج پيدا کرده است. صرف هزينه هاي چند ميليون توماني براي برگزاري مراسم هايي مثل عروسي و سوگواري نمونه هايي که به وفور شنيده يا ديده مي شود
چندي قبل که فيلم سينمايي "چند ميگيري گريه کني" با بازي (زنده یاد) "منوچهر نوذري"روی پرده سینما آمد. مخاطبان با فعاليت افرادی آشنا شدند که با حضور در مجالس عزاداري چند ميليوني و گرم کردن مجلس با گريه و زاري درامدهاي خوبي را کسب مي کردند

فعاليت‌هاي اين افراد در آن فيلم طوري به تصوير کشيده شده بود که لبخند را بر لبان مخاطبان ماندگار مي کرد و عده بسياري از مخاطبان اين فعاليت را واقعي ندانستند.(در حالیکه فیلم نامه حکایت از واقعیت تلخی میکرد که امروز در اوج خود شاهدیم) اما در حال حاضر تعداد بسياري مداح، گريه کن!! و... در پايتخت و(حتما در سایر شهرهای شلوغ) فعاليت مي کنند که عده اي(!) از آنها تنها به خانواده هاي پر درآمد و طبقات مرفه جامعه خدمات(!!!) ارائه مي دهند

بنا بر گزارش برنا، حق الزحمه اي که خانواده هاي متوفي به عنوان دستمزد به مداحان، واعظان و قرآن خواناني که براي اين گونه مراسم دعوت مي شوند، مي دهند با توجه به شهرت و توانايي آنها در تغيير فضاي مجلس(!) متغيير است

بر اين اساس دستمزد اين افراد براي هر 45 دقيقه تا يک ساعت مبلغي بين 20 هزار تومان تا يک ميليون تومان!! و بيشتر برآورد مي شود
مشاهدات خبرنگار برنا از فعاليت هاي گروه‌ها و افرادي که در برگزاري مجالس ترحيم دست دارند حاکي از اين است که مداحان زن هر چقدر توانايي برگزاري مراسم را داشته باشند بدليل محدوديت هاي(!!) که در اجراي مراسم وجود دارد در مقايسه با مداحان مرد دستمزد کمتري دريافت مي كنند. البته شنيده ها حاکي است که بعضي از مداحان و نوحه خوانان زن با اتکا بر وجود همين محدوديت ها(!) دو برابر نوحه خوانان مرد دستمزد طلب مي کنند که براين اساس پايه دريافتي آنها از ساعتي 50 هزار تومان شروع مي شود
همچنين پيگيري هاي خبرنگار برنا نشان مي دهد اگر خانواده متوفي بستگان و آشنايان زيادي نداشته باشند که در مراسم ترحيم متوفي شان شرکت کرده و گريه کنند و يا هنگامي که خانواده هاي متوفي نمي خواهد خودشان با براي مرده شان آه و فغان کنند(!!) با استخدام افرادي که تبحر خوبي در گريه کردن و گرم کردن مراسم دارند اين مشکل را حل(!) مي کنند
البته در اين موضوع هم افراد گريه کن بر اساس شايستگي و توانايي و سوابقشان دستمزد طلب مي کنند که اين حق الزحمه براي هر ساعت گريه کردن براي افراد مبتدي(!) از 15 هزارتومان شروع شده و به دستمزد 70 هزار تومان هم براي گريه کن هاي باسابقه(!) مي رسد
بنا بر گزارش برنا، سمبليک(!) و مادي برگزار شدن مراسم هاي سوگواري پرخرج در حالي با تشريفات ريز و درشت در ميان (متظاهرین ) رواج پيدا کرده است که به اعتقاد بسياري از کارشناسان مذهبي(یعنی ملاها) خانواده هاي متوفي در بيشتر موارد از انجام کاري که موجب آمرزش(!) متوفي باشد، غافل هستند
و

۱۳۸۷ مهر ۲۸, یکشنبه

سیاست های آمریکا و کمک به بروز انقلاب 1357





لوس آنجلس تايمز از گزارش تازه اي از عمليات محرمانه خبر ميدهد



يک گزارش جديد بر مبناي اسناد محرمانه نشان مي دهد که دولت هاي نيکسون و فورد شرايطي را ايجاد کردند که به ‏بي ثباتي ايران در اواخر دهۀ 1970 کمک کرد و باعث پيدايش انقلاب اسلامي شد


در اين گزارش که قرار است ‏امروز در شمارۀ پاييز ميدل ايست ژورنال چاپ شود، آمده است، رونوشت ها، يادداشت ها و ساير مکاتبات حاکي از ‏اختلافات شديد ميان دولت هاي جمهوريخواه آمريکا و محمدرضا شاه پهلوي در اواسط دهۀ 1970 بر سر افزايش بهاي ‏نفت هستند.‏
اين گزارش، که حاصل دو سال تحقيق اندرو اسکات کوپر است، بر نقش سياست گذاران کاخ سفيد – از جمله دونالد ‏رامسفلد مشاور وقت رئيس جمهور فورد – تکيه مي کند که به پايين آوردن بهاي نفت و مهار بلندپروازي هاي شاه ‏اميدوار بودند. از سوي ديگر، هنري کيسينجر وزير امور خارجۀ وقت آمريکا هشدار داده بود که چنين اقدامي احتمالا ً ‏باعث روي کار آمدن يک "رژيم راديکال" در ايران خواهد شد.‏
در اين گزارش آمده است، در گفتگوي اوت 1974 کيسينجر به فورد، که در حال بررسي گزينه ها به منظور تحت ‏فشار گذاشتن شاه ايران براي پايين آوردن بهاي نفت بود، هشدار داد، "شاه آدم سرسخت و پستي است، اما دوست واقعي ‏ماست. ما نمي توانيم بدون شکستن او از پسش برآييم."

تحليلگران و مورخان اغلب مدعي هستند که رئيس جمهور کارتر، عضو حزب دموکرات، با ايران کلنجار رفت و در ‏نهايت باعث شد اين کشور به يکي از حريفان اصلي آمريکا در منطقه تبديل شود. اما اين گزارش نشان مي دهد که ‏رؤساي جمهور قبل از کارتر از حزب جمهوريخواه نه تنها در سقوط شاه نقش داشتند، بلکه به سمت عربستان سعودي ‏بعنوان متحد اصلي آمريکا در خليج فارس تغيير جهت دادند.‏
کوپر مي گويد، شرايط اقتصادي ايران درست قبل از انقلاب مانند وضعيت فعلي ايران بود، با اين تفاوت که اين بار احمدي نژاد روي بهاي بالاي نفت براي حفظ قدرت خود حساب مي کند. کوپر معتقد است، "در زماني که ‏نرخ تورم ايران حدود 30 درصد و کسري بودجۀ اين کشور حدود 12 ميليارد دلار است – بگذريم از بيکاري شديد – ‏ولخرجي مالي احمدي نژاد به طرز وحشتناکي يادآور ولخرجي شاه(؟!) است."‏
اين گزارش، که اساسا ً بر مبناي اسناد جمع آوري شده در کتابخانۀ رياست جمهوري جرالد فورد است، دري بسوي يک ‏دورۀ نامشخص30 ساله که باعث پيدايش انقلاب اسلامي ايران شد، مي گشايد


اسناد موجود نشان مي دهد که بهاي ‏بالاي نفت در اوايل دهۀ 1970 که باعث بحران اقتصادي آمريکا شد، واشنگتن را بر آن داشت با ايران سر ناسازگاري ‏بگذارد. پس از اينکه تحريم نفتي واشنگتن بخاطر حمايت آمريکا از اسرائيل در ماه مارس 1974 پايان يافت، مقامات ‏آمريکا شاه را مقصر اصلي بهاي بالاي نفت دانستند و از او خواستند دست از اين کار بردارد. حتي يکبار رامسفلد به ‏تيمسار حسن طوفانيان از مقامات اصلي تدارکاتي تسليحات ايران هشدار داد که تهران دارد دوستان خود را در واشنگتن ‏از دست مي دهد.‏
همانطور که در گزارش کوپر نيز آمده است، سي سال قبل روزنامۀ واشنگتن پست از قول رامسفلد خطاب به تيمسار ‏طوفانيان چنين نوشت، "سعي نکن من را دور بزني. يادت باشد که کيسينجر و من بايد همۀ صادرات تسليحات را تأييد ‏کنيم."‏
از جمله کساني که حامي اصلي اعمال فشار بر ايران بودند، ويليام سيمون وزير دارائي و وزير انرژي آمريکا در دولت ‏هاي نيکسون و فورد بود. او شاه را بخاطر افزايش بهاي نفت مقصر مي دانست و از آمريکا خواست از فروش ‏تسليحات به ايران بعنوان يک اهرم استفاده کند


سيمون در ژوئيه 1974 دربارۀ شاه ايران به رئيس جمهور نيکسون ‏گفت، "او، در کنار ونزوئلا، حلقۀ اصلي بهاي نفت است. آيا ممکن است به شاه فشار بياوريم؟"‏
کيسينجر سال ها از رويکرد دوستانه تر در قبال شاه و ايران حمايت کرد. گزارش ياد شده نشان مي دهد که کيسينجر ‏شناخت خاصي نسبت به بي ثباتي ايران داشته است. تا اواخر سال 1976 شاه در مشکلات اقتصادي غوطه ور شد. او ‏از اپک (سازمان کشورهاي صادر کنندۀ نفت) خواست بهاي نفت را تا 25 درصد افزايش دهد، اما آمريکا با اين اقدام ‏مخالفت کرد.‏
در آرشيو اسناد آمده است، رئيس جمهور فورد در دسامبر 1976 به اردشير زاهدي سفير ايران گفت، "همۀ مشاوران ‏من در اين باره اتفاق نظر دارند که اقتصاد جهان در شرايط خوبي نيست. هر گونه افزايش بهاي نفت تأثير جدي بر ‏ساختار مالي جهان خواهد داشت."
اما مقامات آمريکا، به ويژه سيون، با همکاري مقامات سعودي و دور از چشم شاه تلاش کردند در ازاي حمايت سياسي ‏و نظامي از عربستان، به پايين آمدن بهاي نفت کمک کنند. سعودي ها در نشست ماه دسامبر در دوحۀ قطر با اعلام ‏اينکه توليد خود را از 8.6 ميليون بشکه در روز به 11.6 ميليون بشکه افزايش خواهند داد، اقدامي که باعث کاهش ‏بهاي نفت شد، اعضاي اپک را شوکه کردند. ‏
اما ثابت شد که اين اقدام، برد بدتر از باخت بود. ايران که بيشتر ذخائر مالي خود را صرف برنامه هاي تمدن عظيم شاه ‏و خريد تسليحات آمريکا کرده بود، به شدت در مضيقه بود. شاه آس و پاس شد. کاهش درآمدهاي نفتي در ميان افزايش ‏تورم، او را مجبور کرد برنامه هاي جاه طلبانۀ مدرنيزه کردن کشور را رها کند. ‏
کوپر در گزارش خود مي نويسد، "شکست نشست دوحه و تصميم سعودي ها براي کاهش بهاي نفت خام و افزايش توليد ‏خود، اقتصاد ايران را به لبۀ پرتگاه برد


" دولت شاه که بخاطر کاهش درآمدهاي نفتي متزلزل شده بود، بودجۀ سختي را ‏تحميل کرد که باعث بيکار شدن هزاران نفر، از بين رفتن اعتماد سرمايه گذاران و همچنين هراس اقشار متوسط جامعه ‏شد. بيکاري و هرج و مرج اقتصادي بلافاصله در کشور گسترش يافت. ظرف يک سال از برگزاري نشست دوحه، ‏اولين تظاهرات مردمي!! که منجر به پيدايش انقلاب شد، در خيابان هاي تهران ظاهر گشت




منبع: لوس آنجلس تايمز، 17 اکتبر‏

۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبه

آماده باش دائمی !.... سه بار خلوت عاشقانه با شوهر در روز


در روز های اخیر باردیگر برخی از رسانه های (خاص خلافت اسلامی!) از گنجاندن ماده 23 در
لایحه حمایت از خانواده خبر دادند

درتاریخ 20 مهرماه خبرگزاری مهر به نقل از یکی ازنمایندگان مجلس بنام سلمان ذاکر نوشت: در ماده 23 لایحه حمایت از خانواده که حذف شد، عین خواسته اسلام مطرح بود و مجلس قصد داشت با تطبیق نظر اسلام!! برخی مشکلات فعلی زنان وجامعه را حل کند
دو روز پیش از اعلام این خبر، درتاریخ 18 مهرماه روزنامه کیهان در مقاله ای تحت عنوان "زيباترين روش شوهرداري معيارهاي همسر نيكو از نگاه قرآن" به ارائه روشهای نیکو ودرست شوهر داری از نگاه قرآن واسلام مورد نظر نمایندگان پرداخت و از جمله نوشت؛ مردان بیش از آنکه به جا ومکان و غذا اهمیت دهند،!! به مسائل جنسی اهمیت می دهند
کل این مطلب بلند بالای کیهان که جا به جا به قرآن مستند شده تا حربه ای جهت تحمیل سکوت به معترضان باشد ، تاکید بر این نکته است که زن وشوهر باید سه وعده در روز خلوت کنند و این خلوت راهم به روابط جنسی محدود کرده است ، و اینکه زن باید خود را همواره در حوزه مسائل جنسی آماده نشان دهد!! . بعد هم نتیجه گرفته ؛ این هم همان حسن نیکوی زن محسوب میشود! که مورد نطر اسلام! است
معنای ساده این استدلال که معلوم نیست 14 قرن پیش بر چه پایه و استدلالی در منطقه جغرافیائی خشک و گرم عربستان مطرح شده است ، و اینکه اساسا چنین توصیه ای به چه درد جامعه امروزی میخورد، برای این است که نویسنده و همفکران او در مجلس و خارج از مجلس بگویند: زن وسیله ای برای پاسخگویی به تمایلات جنسی مرد و بعد هم بچه زائیدن و بزرگ کردن آنهاست
من اگر از زنان فراکسیون بسیار کم شمار و محجبه مجلس هشتم بودم ، رودربایستی را کنار گذاشته و در همان مجلس و برای خجالت زده کردن آنها که از چنین لوایح ( لایحه حمایت از خانواده) و استدلال هائی ، بجای طرح مشکلات مردم در مجلس ، حمایت می کنند تقاضای ملاقات با همسرانشان را میکردم تا بپرسم که شوهر نماینده شما که حامی اینگونه نظرات است، اساسا تمایل جنسی دارد؟
از اینجا شروع می کردم تا برسم به اینجا که مردم نان ندارند بخورند که نای راه رفتن داشته باشند
این مهملات چیست که مطرح می کنید؟

محدودیت دانشگاهی تصویب می کنید، به بهانه حجاب درخیابان به آنها حمله می کنید، فعالان حقوق زنان را زندانی می کنید، به بهانه حفظ محیط خانه و تربیت بچه ساعات کار زنان کارمند را نیمه وقت اعلام میکنید، و لابد فردا لایحه محدودیت شرکت آنها در انتخابات را هم تنظیم می کنید
آیا این همه به هدف خانه نشین کردن زنها نیست؟ اما غافلید !غافل از آن که آب رفته به جوی باز نخواهد گشت آیا حضور زنان از طیف های مختلف فکری و عقیدتی را در عرصه های گوناگون فرهنگی و اجتماعی و سیاسی نمی بینید؟ آیا نمی دانید که حتی در خانه آیت الله ها و مذهبی ترین اقشار اجتماعی و حکومتی چه اتفاقی افتاده است ؟ سری به خانه امثال( ملای مرده ) خلخالی بزنید، سری به جماران بزنید، سری به خانه دیگر روحانیون وبزرگان مذهبی ( شیعه و سنی) بزنید تا به چشم ببینید و باور کنید که آب رفته به جوی باز نمی گردد.
طرح مجدد اینگونه مسائل، باردیگر نگاه عقب مانده و واپسگرای جناح حاکم در جمهوری اسلامی را به نمایش می گذارد که زن را خانه نشین و در خدمت پاسخگویی به نیازهای جنسی مرد و خانه نشین خواهد و تلاش دارد با میان کشیدن چنین نظراتی از سویی تلاش های پیگیرانه زنانی را که با ائتلاف علیه لایحه حمایت خانواده توانستند به موفقیت هایی برسند و زمینه های حذف ماده چندهمسری مردان را از کلیات لایحه فراهم کنند؛ به سخره بگیرد و از سوی دیگر آن بخش از جامعه مردان را که حامی حرکات برابری خواهانه زنان هستند تحقیر و تضعیف کند

برای مرور مشروح مقاله باین آدرس مراجعه کنید
tahieh.net

خال کوبی به سبک داش مشتی های امروز ایرانی

خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته است. بدان می خندم








*

۱۳۸۷ مهر ۲۵, پنجشنبه

آنها ما را مرده میخواهند




از اینکه می بینم برخی از دوستانم ، در مقابل تحقیری که میشوند سکوت اختیار میکنند - رنج میبرم

سر خم کردن در برابر ظالم و زیر بار توهین و تحقیر یک مشت افراد " محقر" و متحجر رفتن ، ثمره اش همین " آشی " هست که برایمان پخته اند

حداقل عکس العمل یک انسان آزاده ... در برابر " بیداد " و در مقابل توهین و تحقیر بر آوردن " فریاد " است .... فریادی که ( حتما) در قالب نوشتن و انتقاد کردن و آگاه نمودن* ، میتواند اثر گذار باشد و نیز حس آزاده طلبی و آزادگی را در انسان بیدار و همچنان زنده نگاه دارد

۱۳۸۷ مهر ۲۰, شنبه

۱۳۸۷ مهر ۱۸, پنجشنبه

چهره ایرانی هیچوقت مخدوش نخواهد شد


ضد فرهنگ بودن خلافت اسلامی، چنان با ظلم و ستمش در آمیخته كه عرصه فرهنگ به راهی برای
مقابله با
سلطه رژیم تبدیل شده است

پس از انقلاب، بر جامعه ایران سركوب‌های فرهنگی زیادی اعمال شده است. ممنوعیت موسیقی، اجبار پوشش اسلامی، جلوگیری از برگزاری جشن‌ها، رقص و پایكوبی، بی‌مهری به آثار باستانی و گاه سعی در تخریب آن‌ها نمونه‌هایی از این سركوب هستند
از سوی دیگر بزرگ كردن اسلام به عنوان ابزار حكومت و رفتارهایی كه باعث شده سردمداران اسلامی «متعرب» خوانده شوند، این سوء‌ظن را دامن می‌‌زند كه رژیم اسلامی سعی در مخدوش كردن هویت ایرانی و جایگزین كردن ارزش‌های اسلامی-عربی دارد
در برابر همین نگرانی‌هاست كه می‌توان روحیه‌ای باستان‌گرا را در جامعه امروز ایران مشاهده كرد. كاركردهای این باستان‌گرایی بیشتر متوجه عرصه فرهنگ بوده است و در عمل به كوشش‌هایی جهت زنده كردن آیین‌های كهن ایرانی همچون جشن سده، مهرگان و اسپندارمذگان منجر شده است
همچنین، با توجه به افزایش چشمگیر بازدیدكنندگان از مكان‌های تاریخی ایران، مانند پاسارگاد، می‌توان حدس زد كه موضوع «هویت ملی» در نظر جامعه ایران، نسبت به سالیان گذشته اولویت بالاتری به خود اختصاص داده است
اكنون به راحتی می‌توان مجسمه‌ها و گردنبندهای با نقش «فروهر» و تابلوهائی با طرح «پاسارگاد» را از فروشگاه‌ها خریداری كرد و حتی در كلاس‌های آموزش زبان پهلوی كه برای عموم برگزار می‌شوند، نام نوشت
امروز، با روی كار آمدن (خلافت) اسلامی، نخستین بار است كه نمایندگان(؟!) دین اسلام بخت حكمرانی بر ایران را یافته‌اند. اگر خلفای اموی و عباسی مجالس شراب‌خواری به پا می‌كردند و توجهی به اسلام نداشتند، سردمداران اسلامی، نه تنها به روشنی خود را نماینده اسلام معرفی می‌كنند، بلكه گرایش‌هایی به سوی فرهنگ «عرب صدر اسلام» نشان می‌دهند كه حساسیت جامعه ایران را برانگیخته است
برای نمونه، (آخوند) مشكینی سال قمری را با فضیلت‌تر از سال خورشیدی می‌دانست، آخوندمطهری آیین چهارشنبه‌سوری را رسم احمق‌ها و آیین سیزده بدر را ننگ می‌خواند!! و آن را روز سمبل خرافه و حماقت می‌دانست
، همچنین در سال‌های پس از انقلاب بارها موضوع كاهش تعطیلات رسمی نوروز از سوی (خلافت) اسلامی با اتكا به دلایل مذهبی مطرح شده است ....همچینن، بی‌مهری به آثار باستانی ایران از سوی خلافت اسلامی و بی‌مسوولیتی سازمان میراث فرهنگی در این مورد و ... سبب ایجاد حساسیت‌هایی مبنی «ضد ایرانی بودن» حاكمان جمهوری اسلامی شده است
این حساسیت‌‌ها، بدون اینكه هویت رژیم اسلامی واقعا موشكافی شود، این گمان را «كه ماهیتی ضد ایرانی دارد» در نزد مردم كوچه و بازار قوت می‌بخشد. در حالی كه حاكم ستم‌پیشه سعی در بی‌ارزش كردن فرهنگ ایرانی دارد، جامعه ستم‌دیده – كه طبیعتا در پی مقابله با ستمگر برمی‌آید - برای ارج نهادن به فرهنگ خویش بیش از پیش مایه می‌گذارد. گویی ضد فرهنگ بودن رژیم اسلامی، چنان با ظلم و ستمش در آمیخته كه عرصه فرهنگ به راهی برای مقابله با سلطه رژیم تبدیل شده است


۱۳۸۷ مهر ۱۶, سه‌شنبه

قاچاق زنان ایرانی همچنان ادامه دارد




حراج دختران ایرانی در هندوستان با درآمد شبی دومیلیون تومان از جمله اخباری است که اطلاع‌رسانی شفاف درمورد آن صورت نگرفت


علاوه بر فقر فرهنگی و فقر مالی، برخی دختران از خانواده‌های ثروتمند و گاه رده بالای حکومتی در میان دختران تن‌فروش در هند دیده شده و علت فرار خود از خانواده و سردرآوردن از باندهای فساد را خفقان حاکم بر خانواده‌های‌شان اعلام کرده‌اند

این خبر نشان می‌دهد وضعیت قاچاق زنان از ایران به کشورهای خلیج‌فارس تغییر نکرده و قانون موجود در کشور نتوانسته از تکرار این پدیده قرن بیست و یکمی جلوگیری کند

متلاشی شدن چهار باند دختران فراری به کشورهای خلیج فارس، از ادامه این پدیده در کشور خبر می‌دهد.رئیس پلیس فرودگاه‌های کشور اعلام کرد در شش ماه نخست سال جاری چهار باند دختران فراری به کشورهای حاشیه خلیج فارس متلاشی شده و به دستگاه قضایی تحویل داده شده‌اند

.خبر متلاشی شدن یک باند قاچاق دختران و دستگیری 15 زن خارجی و 10 مرد ایرانی به عنوان هدایت‌کنندگان این باند در نوع خود خبر بی‌سابقه‌ای بود که پلیس شهریور سال پیش اعلام کرد.به گفته پلیس، سرکردگان این باند ایران را به بارانداز فعالیت‌های شبکه‌ای خود تبدیل کرده بودند و در شش ماه نخست سال یک‌صد زن و دختر از آسیای میانه را برای انجام اعمال غیراخلاقی و فساد به عمان، دوبی، شارجه و قطر منتقل کردند



۱۳۸۷ مهر ۱۱, پنجشنبه

چه آسان يکديگر را راهي قبرستان مي‌کنيم



شوخي نيست که يک ملت هر ساله حدود سيصد هزار نفر از افراد خود را کشته يا مجروح کند چون دارد به سر کار، مهماني، خريد و يا مسافرت مي‌رود!!. تنها در سالهای پس از انقلاب!، لااقل 700 هزار قبر براي کشته‌هاي رانندگي حفر شده!! و دست کم 15 ميليون نفر مجروح شده‌اند!! که تعدادي از آنان بايد باقي عمر را بر روي تخت و يا ويلچر بگذرانند


به راستي ما را چه شده است که يکي از بي فرهنگ ترين مردم دنيا در رانندگي از آب درآمده ايم به طوري که در کنار معرفي جاذبه‌هاي گردشگري در ايران، «هشدار جدي نسبت به رانندگي خطرناک ايرانيان» يکي از بخش‌هاي جدايي ناپذير کتابچه‌هاي راهنماي جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگي مي‌کنيم که فيلم رانندگي و نيز نحوه عبور عابران در ايران، تبديل به يکي از انواع کليپهاي پربيننده و خنده‌دار در اينترنت با صدها هزار بيننده شده و آبروي «شيعه» و «ايراني» را يکجا به حراج گذاشته‌ايم؟

tabnak.ir


***********

همین مردم بی فرهنگ امروز که به یمن وجود دست اندرکاران سرشار از فرهنگ بیابان گردی و شتر سواری این چنین عاری از رعایت ابتدائی ترین شرایط رانندگی شده اند- قبل از بهمن 1357 همانند بیشتر کشور های توسعه یافته از شرایط مناسب و آبرومند راهنمائی و رانندگی برخوردار بودند و بخصوص هیچ کدام شان با فروش دو راس گاو و یا چهار - پنج تا گوسفند پیکان نخریده بودند و یکباره از الاغ و دوچرخه و موتور سیکلت -پشت فرمان اتومبیل ننشسته بودند و خیلی خوب یاد گرفته بودند تا در برابر بر قراری نظم با مامورین راهنمائی و پلیس راه حد اکثر همکاری را داشته باشند
* نود درصد آنها که امروز در تهران و در دیگر شهر های ایران رانندگی و مسافر کشی میکنند . مهاجرین زحمت کش روستا ها و بخش های کشاورزی وطن مان هستند که در سالهای (پربرکت انقلاب!!!) ناچار به ترک خانه و کاشانه شده اند و آمده اند تا در جهنم ترافیک نانی به کف آرند و ناخواسته بی فرهنگ ترین ترافیک دنیا را در کنار مصائب و بهم ریختگی های اجتماعی دیگر تحمل کنند


۱۳۸۷ مهر ۱۰, چهارشنبه

پول نفتی که قرار بود سر سفره صاحبانش بیاید - خرج بیگانه میشود


امروز سه شنبه 9 مهر سال 87 است و اینجا خیابان جمهوری! (خیابان شاه) تهران هست

دارد زباله ها را زیر و رو میکند تا شاید چیز بدرد بخوری پیدا کند!- این تصویر تلخی است - یک جوان ایرانی در جامعه ( خیلی خیلی اسلامی) این چنین میخواهد شکمش را سیر کند
البته هنوز از یادمان نرفته که شعار دهندگان فریبکار آمدن و آوردن پول نفت را بر سر سفره صاحبان آن وعده میدادند!!!! " نتیجه ": نه تنها نفتی نیامد بلکه همون سفره معمولی و مرسوم اکثریت زحمت کش و قانع نیز با این تورم سرسام آور و با این وضع اقتصادی و این گرانی وحشتناک - آنقدر کوچک و کوچکتر شده که امروز و فردا باید بکل جمع اش کنند