۱۳۸۷ مهر ۱۸, پنجشنبه

چهره ایرانی هیچوقت مخدوش نخواهد شد


ضد فرهنگ بودن خلافت اسلامی، چنان با ظلم و ستمش در آمیخته كه عرصه فرهنگ به راهی برای
مقابله با
سلطه رژیم تبدیل شده است

پس از انقلاب، بر جامعه ایران سركوب‌های فرهنگی زیادی اعمال شده است. ممنوعیت موسیقی، اجبار پوشش اسلامی، جلوگیری از برگزاری جشن‌ها، رقص و پایكوبی، بی‌مهری به آثار باستانی و گاه سعی در تخریب آن‌ها نمونه‌هایی از این سركوب هستند
از سوی دیگر بزرگ كردن اسلام به عنوان ابزار حكومت و رفتارهایی كه باعث شده سردمداران اسلامی «متعرب» خوانده شوند، این سوء‌ظن را دامن می‌‌زند كه رژیم اسلامی سعی در مخدوش كردن هویت ایرانی و جایگزین كردن ارزش‌های اسلامی-عربی دارد
در برابر همین نگرانی‌هاست كه می‌توان روحیه‌ای باستان‌گرا را در جامعه امروز ایران مشاهده كرد. كاركردهای این باستان‌گرایی بیشتر متوجه عرصه فرهنگ بوده است و در عمل به كوشش‌هایی جهت زنده كردن آیین‌های كهن ایرانی همچون جشن سده، مهرگان و اسپندارمذگان منجر شده است
همچنین، با توجه به افزایش چشمگیر بازدیدكنندگان از مكان‌های تاریخی ایران، مانند پاسارگاد، می‌توان حدس زد كه موضوع «هویت ملی» در نظر جامعه ایران، نسبت به سالیان گذشته اولویت بالاتری به خود اختصاص داده است
اكنون به راحتی می‌توان مجسمه‌ها و گردنبندهای با نقش «فروهر» و تابلوهائی با طرح «پاسارگاد» را از فروشگاه‌ها خریداری كرد و حتی در كلاس‌های آموزش زبان پهلوی كه برای عموم برگزار می‌شوند، نام نوشت
امروز، با روی كار آمدن (خلافت) اسلامی، نخستین بار است كه نمایندگان(؟!) دین اسلام بخت حكمرانی بر ایران را یافته‌اند. اگر خلفای اموی و عباسی مجالس شراب‌خواری به پا می‌كردند و توجهی به اسلام نداشتند، سردمداران اسلامی، نه تنها به روشنی خود را نماینده اسلام معرفی می‌كنند، بلكه گرایش‌هایی به سوی فرهنگ «عرب صدر اسلام» نشان می‌دهند كه حساسیت جامعه ایران را برانگیخته است
برای نمونه، (آخوند) مشكینی سال قمری را با فضیلت‌تر از سال خورشیدی می‌دانست، آخوندمطهری آیین چهارشنبه‌سوری را رسم احمق‌ها و آیین سیزده بدر را ننگ می‌خواند!! و آن را روز سمبل خرافه و حماقت می‌دانست
، همچنین در سال‌های پس از انقلاب بارها موضوع كاهش تعطیلات رسمی نوروز از سوی (خلافت) اسلامی با اتكا به دلایل مذهبی مطرح شده است ....همچینن، بی‌مهری به آثار باستانی ایران از سوی خلافت اسلامی و بی‌مسوولیتی سازمان میراث فرهنگی در این مورد و ... سبب ایجاد حساسیت‌هایی مبنی «ضد ایرانی بودن» حاكمان جمهوری اسلامی شده است
این حساسیت‌‌ها، بدون اینكه هویت رژیم اسلامی واقعا موشكافی شود، این گمان را «كه ماهیتی ضد ایرانی دارد» در نزد مردم كوچه و بازار قوت می‌بخشد. در حالی كه حاكم ستم‌پیشه سعی در بی‌ارزش كردن فرهنگ ایرانی دارد، جامعه ستم‌دیده – كه طبیعتا در پی مقابله با ستمگر برمی‌آید - برای ارج نهادن به فرهنگ خویش بیش از پیش مایه می‌گذارد. گویی ضد فرهنگ بودن رژیم اسلامی، چنان با ظلم و ستمش در آمیخته كه عرصه فرهنگ به راهی برای مقابله با سلطه رژیم تبدیل شده است