۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه

افزایش مرتب دعوا های خیابانی در روزگار خلافت اسلامی



ایرانیها (در جامعه ی بهم ریخته و مملو از آزار و درد) هر سال بیشتر از سال پیش، توی خیابان یقه همدیگر را می گیرند!. به گفته رییس اداره اجتماعی حوزه پیشگیری(!) قوه قضاییه، در دو سال گذشته درصد نزاع های غیر عمد به عمد از ۳۰ درصد به ۷۰ درصد افزایش یافته است

در رانندگی و بخصوص موقع تصادف، توی صف و توی مغازه، سر غیرت و ناموس، یا صرفا برای نشان دادن ضرب شست، (بخش وسیعی ) از ایرانیان مثل خروس جنگی به هم می پرند!. زنها هم که زمانی بیشتر شاهد خاموش دعواها بودند، حالا در کوچه و خیابان به جان هم می افتند!!؟

بنا به آمار، تهرانی ها( بخوانید ساکنان تهران) از بقیه دعوایی ترند!. اردبیل، همدان، کرمانشاه و گیلان هم دعواخیزترین استانها هستند. اما سیستان و بلوچستان، بوشهر و خراسان جنوبی کمتر صحنه کتک کاری بوده اند.

بیشتر دعواها را مردهای متاهل راه می اندازند!...

جامعه شناسان می گویند در شرايط بد اقتصادی ، سطح تحمل مردم پایین می آید و فشار عصبی چندبرابر می شود

البته دعوا داریم تا دعوا. گاهی کار به یک کتک کاری مختصر یا مفصل ختم می شود، ولی گاهی هم اولین دعوا آخرین دعواست!!...

دو قهرمان بدنسازی ایران (اسلامی) در نزاع خیابانی و با کارد کشته شدند. رضا قرایی و روح الله داداشی. دعواهای دسته جمعی هم که بیشتر یا سر مسائل به اصطلاح ناموسی است یا برای شاخه و شانه کشیدن.

صاحبان قدرت ( امروزی) که نود و نه درصد شان با شش کلاس درس ابتدائی ، خودشان را دکتر و مهندس و سرتیپ و سرلشگر معرفی میکنند) همیشه دار و دسته های لات و چاقوکش را برای منافعشان به خدمت گرفته اند. اما.....آنچه که در آمار قوه قضائیه نیامده، دعواهایی است که یک طرفش بزن بهادرهای معروف به لباس شخصی اند که از هفت دولت آزادند و هر بلایی سر هر کسی خواستند می آورند. نه به احدی جواب پس می دهند و نه دست قربانیانشان به جایی می رسد.

۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه

آن بهار هستی ام کو .....؟ مایه سرمستی ام کو ...؟



حال ما را " غم " بهتر می شناسد !
خوانساري با صداي گرم و خاطره انگيزش دارد ميخواند
داستاني كه به ليلي و به مجنون گفتند - جمله اي بود ز رازي كه ميان من و توست.
گاهي كه هواي موسيقي و شنيدن صداي خاطره ها به سرم ميزند - سراغ نوار ها و بيشتر در اينترنت به آدرس هائي كه موسيقي اصيل مان را گرد آوري و پخش ميكنند - مراجعه ميكنم الان نوبت به حميرا رسيد - دارد ميخواند كه:
اي بهار نو رسيده - سبزه هاي نو دميده - اي چمن - اي لاله - اي گل - اي غزالان رميده - آن بهار هستي ام كو؟ مايه سرمستي ام كو ؟- آن اميد هستي ام كو ؟- آن بهار هستي ام كو ؟- مايه سرمستي ام كو؟ -
زندگي همين است .... بهاري هست و خزاني و روزگار تلخ و شيريني و در پي اش رفتن و بر قاب خاطره ها نشستن

حال ما را (غم) بهتر مي شناسد ... هم اوست كه ميتواند ما را دريابد ! - افسوس كه وقتي شدت پيدا ميكند - طاقت و توان را ميگيرد .

۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

فروش تسلیحات آمریکائی در سال گذشته سه برابر شد



به‌گزارش کنگره‌ی آمریکا فروش تسلیحات آمریکائی به کشورهای دیگر در سال ۲۰۱۱ سه برابر شده و به بالاترین میزان در تاریخ این کشور رسیده است. احتمال حمله‌ی نظامی به ایران مهم‌ترین دلیل رشد فروش تسلیحات بوده است!؟.
آخرین گزارش تحقیقی کنگره‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا می‌گوید فروش سلاح از سوی آمریکا به کشورهای دیگر در سال ۲۰۱۱، سه برابر رشد داشته است.
فروش بیش از پیش اسلحه به برخی کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس که متحده آمریکا هستند، یکی از دلایل رشد چشمگیر میزان فروش اسلحه از سوی آمریکا اعلام شد.

گزارش کنگره‌ی آمریکا نگرانی ‌از برنامه‌ی اتمی ایران و بالا گرفتن احتمال حمله‌ی نظامی به (خلافت) اسلامی را از مهم‌ترین دلیل فروش بالای اسلحه به متحدان منطقه‌ای دانسته است.
برپایه گزارش روزنامه‌ی "نیویورک تایمز" ایالات متحده‌ی آمریکا در سال ۲۰۱۱ میلادی، مجموعا ۶۶ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار سلاح فروخته است که این رقم در مقایسه با سال ۲۰۱۰ "رشدی فوق‌العاده" را نشان می‌دهد.
این رقم حاکی از آن است که آمریکا به تنهایی فروشنده‌ی یک سوم میزان سلاحی بود که در سال ۲۰۱۱ در سطح جهان به فروش رسیده شده است. به‌نوشته نیویورک تایمز این میزان فروش اسلحه در تاریخ آمریکا "بی‌سابقه" بوده است. روسیه با اختلاف فاحش، با فروش ۴ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار جنگ‌افزار، در رده‌ی دوم قرار گرفته است.
بحران اقتصادی جهانی در سال‌های اخیر، تجارت اسلحه را با رکود مواجه کرد!!. با این‌حال احتمال حمله‌ی نظامی به ایران و بالا گرفتن تنش‌ها و درگیری‌ها در خاورمیانه، بار دیگر این تجارت را رونق بخشیده است.
بازار داغ کشورهای عربی
عربستان سعودی، امارات متحده‌ی عربی و عمان ۳ کشوری هستند که در سال گذشته‌ی میلادی مبالغ هنگفتی اسلحه و مهمات از آمریکا خریداری کرده‌اند. هیچ یک از این سه کشور مرز خاکی مشترک با ایران ندارند و بنابراین بیشتر سلاح‌هایی که خریداری کرده‌اند، موشک‌های دوربرد است که از سلاح‌های معمولی نرخ بیشتری دارند.
بنا به گزارش تفصیلی کنگره‌ی آمریکا، عربستان سعودی در سال گذشته بالگردهای "آپاچه" و "بلک هاوک" نیز از آمریکا خریداری کرده است. مجموع خریدهای این کشور نفت‌خیز خلیج فارس از آمریکا در یک سال بالغ بر ۳۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار است.
امارات متحده‌ی عربی ۳ میلیارد و ۴۹۰ میلیون دلار صرف خرید سپردفاعی ضدموشکی و ۹۳۹ میلیون دلار صرف خرید بالگردهای نظامی پیشرفته کرده است. عمان نیز در سال ۲۰۱۱ مجموعا یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار سلاح جنگی از آمریکا خریده است.
ایالات متحده‌ی آمریکا در سال گذشته‌ی میلادی در چارچوب یک قرارداد پرسود دیگری با هند تاسیسات ضدموشکی با بهای ۴ میلیارد و یکصد میلیون دلار به این کشور فروخته است.
گزارش کنگره‌ی آمریکا می‌گوید این کشور به دنبال این است که دیوار دفاعی مستحکمی در کشورهای متحد خود در خاورمیانه‌ علیه حملات احتمالی (خلافت) اسلامی ایران تشکیل دهد و از شهرها، مخازن و تاسیسات نفتی و پایگاه‌های نظامی در برابر حملات احتمالی ایران، محافظت کند!!؟

********

باین ترتیب این آخوند های به قول خودشان (میهن اسلامی) هستند که عامل بازار داغ فروش اسلحه و در نتیجه غارت سرمایه ها و ثروت مردم (پا برهنه) شده اند و هنوز و همچنان درشعارهای تو خالی شان آمریکا را شیطان بزرگ (توی بوق) میکنند و به در و دیوار می نویسند که (نمیتواند هیچ غلطی بکند!!)؟.

۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

این راه ، تا بیست سال دیگر هم تکمیل نخواهد شد




با گذشت بیست سال ، 121 کیلومتر راه را (خلافت)اسلامی به پایان نبرده است
آزادراه تهران - شمال؛ ۱۲۱ کیلومتر بی‌پایان!؟
حدود دو دهه از تصویب برنامه احداث آزادراه تهران – شمال می‌گذرد. کلنگ این راه که ۱۲۱ کیلومتر بیشتر نیست ۱۶ سال پیش زده شد و اکنون یک نماینده مجلس می‌گوید این پروژه ۲۰ سال دیگر هم افتتاح نمی‌شود.
تا دو روز پیش بنیاد مستضعفان طرف قرارداد وزارت راه و شهرسازی برای ساخت آزادراه تهران شمال بود. این مسیر به چهار بخش تقسیم شده که کار در دو بخش میانی هنوز آغاز نشده است. روز سه‌شنبه، ۳۱ مرداد احمد صادقی، معاون وزیر راه خبر داد "این دو قطعه دیگر در اختیار بنیاد نخواهد بود."
موضوع کنار گذاشتن یا کنار کشیدن بنیاد از این پروژه یا بخش‌هایی از آن از سال‌ها پیش مطرح بوده است. خبرگزاری مهر ۲۰ آبان ۱۳۸۷ از قول یک منبع آگاه نوشت «شرایط کنار گذاشتن بنیاد مستضعفان از مشارکت در این پروژه در حال بررسی است و طبق گفته‌های وزیر راه و ترابری مدیران بنیاد نیز خودشان به این نتیجه رسیده‌اند که راهساز نیستند و باید از این پروژه کنار بروند.»
این راه به سرانجام نمی‌رسد
چهارسال پس از این اظهارات همچنان بنیاد اجرای دو بخش از این پروژه را بر عهده دارد. مهرداد بائوج‌لاهوتی، عضو هیات رئیسه کمیسیون عمران مجلس می‌گوید: اختلاف بنیاد مستضعفان و وزارت راه و شهرسازی نیز در شکل و نوع قرارداد است، از یک سو بنیاد به تکالیف خود عمل نمی‌کند از سوی دیگر منابع مالی دولت نیز محدود است.
سایت خبری فرارو دوم شهریور از قول مهرداد بائوج‌لاهوتی که از مجلس هشتم با معضلات این پروژه آشناست نوشت: با ادامه این روند این پروژه به سرانجام نخواهد رسید، مگر آنکه از بخش خصوصی و یا فاینانس‌های خارجی استفاده شود. او می‌افزاید این پروژه تا ۲۰ سال دیگر هم تکمیل نخواهد شد.
سال ۸۲ یک شرکت چینی برای مشارکت در ساخت قطعه‌ی اول آزادراه تهران شمال قراردادی به ارزش ۲۵۴ میلیون دلار با وزارت راه و بنیاد به امضا رسانده بود. این همکاری به نتیجه‌ای نرسید و شرکت چینی از این پروژه کنار کشید.
«با بنیاد آزادراه ساخته نمی‌شود»
اکبر ترکان، وزیر سابق راه که در دوران خدمتش اجرای این طرح به بنیاد واگذار شد مهرماه سال پیش گفت «من در پیشگاه الهی استغفار می‌کنم که این پروژه مهم را به بنیاد مستضعفان واگذار کردم. از خدا طلب مغفرت می‌کنم؛ عین حقیقت است.»
ترکان ۲۶ مهر ۱۳۹۰ در گفتگو با روزنامه‌ی همشهری اقتصادی گفته است «پروژه آزاد راه تهران- شمال را باید از بنیاد مستضعفان بگیریم، چون تا زمانی که دست این بنیاد باشد، ساخته نخواهد شد و پروژه‌های دیگر هم همین‌گونه است.»
یکی از مشکلات بنیاد مستضعفان با دولت به زمین‌هایی مربوط می‌شود که قرار بوده در طول راه به این نهاد واگذار شود. بنیاد چندی پیش مدعی شد ۵۰ درصد زمین‌هایی که وزارت راه به عنوان سهم خود در این پروژه به این موسسه داده سند معتبر ندارند.
نرخ سوانح رانندگی در ایران ۲۰ برابر میانگین جهانی است
تکمیل ۲۰ کیلومتر، اگر باران نبارد!؟
در کنار ناکارآمدی، سوء مدیریت و سوء استفاده‌هایی که باعث به تاخیر افتادن تکمیل این پروژه شده، کمبود منابع مالی یکی دیگر از معضلات اصلی است. به گزارش خبرگزاری مهر معاون وزیر راه اردیبهشت امسال گفته بود «قطعات دو و سه اين آزاد‌راه حداقل به سه هزار ميليارد تومان اعتبار نياز دارد كه معادل بودجه‌ی يك سال وزارت راه و شهرسازي است.»
احمد صادقی همچنین وعده داده بود بخش چهار این آزادراه که مرزن آباد را به چالوس وصل می‌کند تا شهریورماه افتتاح شود. او ۳۱ مرداد با اشاره به تعویق یک ماهه‌ی این موعد گفت «البته تکمیل نهایی این قطعه مسیر بسته به آب و هوای منطقه دارد.»
عضو کمیسیون عمران مجلس می‌گوید این مسیر تنها ۲۰ کیلومتر است و افتتاح آن به طور قطع نمی‌تواند تاثیری در کنترل ترافیک این محدوده داشته باشد.
آزادراه می‌توانست سال ۶۱ آماده باشد
بررسی‌های اولیه طرح آزادراه تهران شمال سال ۱۳۵۳ آغاز شد و طرح نخستین ساخت آن در میانه‌ی دهه‌ی شصت خورشیدی به تصویب رسید. خبرگزاری مهر ۲۱ اردیبهشت ۸۸ در گزارشی در مورد بلاتکلیف ماندن این طرح نوشت «در سال ۵۶ یک شرکت فرانسوی داوطلب احداث آن با سرمایه خود در طی ۵ سال بود و تنها شرطش وصول عوارض از وسایل نقلیه عبوری در مدت ۱۰ سال پس از بهره ‌برداری از آزاد راه مذکور بود.»
کل هزینه‌ی احداث این جاده‌ی که قرار است غرب تهران را به چالوس متصل کند با احتساب بهره و سود سرمایه در سال ۷۵۰ میلیارد ریال برآورد شده بود. اکنون گمان می‌رود این هزینه بیش از ۵هزار میلیارد تومان باشد.
به گفته‌ی مسئولان وزارت راه و کارشناسان مستقل قظعه‌های دوم و سوم این آزادراه از مناطق کوهستانی می‌گذرد و مشکل‌ترین بخش کار هستند. با توجه به گذشت ۱۷ سال تا آماده سازی احتمالی ۲۰ کیلومتر از این راه، بدبینی عضو کمیسیون عمران در مورد به نتیجه رسیدن این پروژه قابل فهم به نظر می‌رسد


۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه

خواندنی را باید خواند و شنیدنی را باید شنید !


امان از دست روزگار
دکتر صادق زیباکلام از نزدیکان (حاج آقا) رفسنجانی و می‌توان گفت بازتاب دهندۀ منویّات (او)، به‌ویژه در مسائل مربوط به روابط خارجی است. بنابراین تعجبی ندارد اگر این روزها، چون زمزمۀ آشتی با آمریکا از سوی رفسنجانی با واکنش قهرآمیز بیت (بالاتر!) روبرو شده است، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز هدف نیش و نوش و زخم زبان قرار می‌گیرد
.
در گزارشی راجع به سلوک استاد آمده بود که او دل به تدریس نمی‌دهد و در جایی میان فضای رسانه‌ای و محیط دانشگاهی قرار گرفته و از کیفیت حضورش در دانشگاه کاسته شده است.
در همین گزارش، از قول گزارشگری که به کلاس درس زیباکلام سر کشیده نقل شده است که استاد در کلاس چرت می‌زد.
استاد در جواب می‌گوید «در چنین کلاس‌هایی باید هم چرت زد. اساساً شاید با تساهل بتوان گفت دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بهترین جا برای چرت زدن است، چه برای استاد هنگام ارائه دانشجو و چه برای دانشجو میانۀ تدریس استاد!؟»
به‌عبارت دیگر، استاد می‌فرمایند وقتی طرف چَرت می‌گوید بهتر است انسان چُرت بزند. فرق نمی‌کند که طرف استاد باشد یا دانشجو!؟
از طرفی چرت زدن معنی در خود فرو رفتن نیز می‌دهد.
شیخ محمدجعفر آباده‌ای از (آخوند های) دو قرن پیش به حاضرجوابی شهرت داشت و کمتر کسی حریف زبان شیرین ولی گزندۀ او می‌شد.
از او پرسیدند آیا هرگز پیش آمده است که از کسی سخن نیشدار بشنوی و در جواب دربمانی؟
گفت آری، یک روز سحرگاهان از خانه به‌قصد مسجد خارج شدم. شب هنگام باران زیادی باریده، کوچه‌ها پر از گل و لای بود و هوا تاریک. با وجود آن که خیلی احتیاط می‌کردم، پایم در چاله‌ای کم‌عمق اما پر از کثافت و نجاست فرو رفت. در ششدر حیرت، از حرکت، بازمانده و در خود فرو رفته بودم که چه کنم. می‌اندیشیدم که اگر به مسجد بروم، با این پلیدی و نجاست شرعاً جایز نیست و اسباب آبروریزی خواهد بود. اگر به خانه برگردم و تطهیر و تعویض لباس کنم وقت نماز می‌گذرد و مأمومین چشم‌انتظار می‌مانند و نگران می‌شوند. پس چه باید کرد؟ چشم‌ها را بسته، حیران و سرگردان در اندیشۀ کار خود مستغرق بودم که زنی رسید و چون مرا بدان حال دید به‌کنایه گفت: حاج آقا، چرا تو خودتان فرو رفته‌اید؟!؟
آنجا بود که در عین اوقات تلخی، هم خنده‌ام گرفت و هم زبانم از جواب عاجز ماند

kayhanpublishing.uk.com

۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه

۱۳۹۱ مرداد ۲۹, یکشنبه



محمدرضا عالی پیام، شاعر و طنزپرداز منتقد حکومت که به "هالو" تخلص دارد، عصر روز سه شنبه در منزل خود دستگیر شد. بر اساس گزارش ها بازداشت این شاعر مشهور توسط ماموران امنیتی و پس از نشان دادن حکم قضایی صورت گرفته است. ماموران پس از تفتیش منزل و ضبط نوشته‌ها و کامپیوتر شخصی عالی پیام، او را با خود بردند. از محل نگهداری یا اتهامات او هنوز اطلاعی در دست نیست و مسئولان قضایی و امنیتی هم تاکنون توضیحی در این خصوص ارائه نکرده اند.محمدرضا عالی پیام یا هالو در سال های اخیر به دلیل شعرهای طنز و انتقادی خود که اغلب در انجمن ادبی امیرکبیر تهران می خواند، طرفداران زیادی پیدا کرد. اشعار صریح و تند او با تم ملی گرایانه، اغلب روحانیون و مسئولان حکومتی، محمود احمدی نژاد و دیگر مقام های حکومت را نشانه می رفت. وی همچنین اشعار طنز زیادی در مخالفت با گشت ارشاد و حجاب اجباری، خرافات دینی و مذهبی و در نقد اظهارنظرها و عملکرد مسئولان دولتی و امامان جمعه دارد. دفاع از خلیج فارس و فرهنگ باستانی ایران یکی دیگر از محورهای اشعار اوستدستگیری محمدرضا عالی پیام پس از آن صورت گرفت که وی به دنبال زلزله اخیر آذربایجان در صفحه فیسبوک خود از همه ایرانیان خواست "به جبران کم‌کاری رسانه‌های میلی" در خبررسانی زلزله آذربایجان، تا یک هفته از عکس‌ها و نمایه‌های مناسب این واقعه در پروفایل‌های فیسبوک شان استفاده کنند. هالو همچنین یک دوبیتی هم با موضوع عملکرد مجموعه حکومت در ماجرای زلزله آذربایجان بر روی وبلاگ شخصی خود قرار داد: کی گفته که
ما دولت راحت طلبیم؟

در فکر گرفتاری خلق عربیم
این قدر نگویید اهر زلزله شد
فعلا که گرفتار دمشق و حلبیم
او در سال های اخیر چند بار از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی احضار شده و مورد بازجویی و تذکر جدی قرار گرفته است تا اینکه در نهایت دستگیر شد. عالی پیام در حالی دستگیر شد که یک روز پیش از آن در وبلاگ شخصی خود از تعطیلی انجمن ادبی امیرکبیر خبر داده بود.او علت این مسئله را توضیح نداده اما به نظر می آید استقبال گسترده مردم از اشعار افرادی مانند عالی پیام در این انجمن و خوانده شدن اشعار انتقادی تند علیه حکومت در آن، دلیل تعطیلی انجمن ادبی امیرکبیر بوده است.
هم اکنون به جز محمدرضا عالی پیام، مصطفی بادکوبه ای از دیگر شعرای ملی گرای مخالف حکومت در زندان به سر می برد. بادکوبه ای که نویسنده کتاب هایی مانند علل شکست ساسانیان از اعراب و زندگی نامه بسیاری از شعرای بزرگ تاریخ ایران است، پس از انتخابات ۱۳۸۸ به سرودن اشعاری در انتقاد از نظام جمهوری اسلامی، دولت احمدی‌نژاد و حمایت از کسانی که او در شعرهایش از آنان به عنوان "فتنه گران" یاد می کرد، پرداخت.او سپس در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به سه سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از شعرخوانی در انجمن‌ها و سه میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. بادکوبه ای در فروردین ماه سال ۱۳۹۰ در منزلش در تهران توسط مأموران امنیتی دستگیر و روانۀ زندان اوین شد.
هیلا صدیقی دیگر شاعر حامی جنبش سبز بود که پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شد و مدتی را در زندان سپری کرد. علیرضا روشن هم شاعر و روزنامه نگار دیگری بود که به این دلیل محاکمه و محکوم شد

۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

بحران ملی " زمین خواری " در ایران اسلامی

شماری از نمایندگان مجلس (اسلامی)با امضای طرحی خواستار تحقیق و تفحص از سازمان ثبت اسناد و املاک کشور شدند। امضاکنندگان می‌گویند پرونده‌های موجود نشان می‌دهد «سندسازی و زمین‌خواری به یک بحران ملی تبدیل شده است»। طرح تحقیق و تفحص از سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در حاشیه نشست علنی روز چهارشنبه (۱۴ اوت/ ۲۴ مرداد) مجلس شورای اسلامی برای امضا به شماری از نمایندگان ارائه شد।- تا کنون بیش از بیست نفر این طرح را امضاء کرده‌اند و این روند همچنان ادامه دارد।با توجه به تعطیلی مجلس انتظار می‌رود این طرح پس از ۱۹ شهریور در دستور کار قرار گیرد!!। تهیه‌کنندگان طرح حجم بالای پرونده‌های بلاتکلیف زمین‌خواری را از دلایل تدوین آن اعلام کرده‌اند।
تبدیل زمین‌خواری به یک بحران ملی
سرپرست سابق دادسرای ناحیه‌ی ۳ تهران که ویژه‌ی بررسی دعواها و اختلاف‌های ملکی است، زمانی گفته بود در فاصله سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ بیش از ۲ هزار و ۱۰۰ پرونده در این دادسرا گشوده شده که تکلیف یک‌سوم آنها همچنان نامشخص است !
طیف گسترده متهمان به زمین‌خواری
برخلاف نظر طراحان طرح تحقیق و تفحص، زمین‌خواری در ابعاد بسیار بزرگ با استفاده از رانت‌های اطلاعاتی و رابطه با مراکز قدرت صورت می‌گیرد। تا کنون گزارش‌ها و اسناد فراوانی در مورد زمین‌خواری بالاترین مقام‌های حکومتی منتشر شده که تقریبا هیچ‌یک از آنها به مرحله‌ی بازرسی و دادگاه نرسیده‌اند
"فساد سیستمی
"طراحان طرح تحقیق از سازمان ثبت اسناد و املاک کشور می‌گویند گزارش‌های قبلی مرکز پژوهش‌ها و کمیسیون اصل نود مجلس و مستندات نمایندگان مختلف از حوزه انتخابیه خود، محرک آنها در تدوین این طرح بوده است।

dw.de/dw

۱۳۹۱ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

اعزام آخوند به مناطق زلزله زده برای تغذیه روحی حادثه دیدگان!!



تبریز -خبرگزاری مهر : مدیر کل سازمان تبلیغات اسلامی استان آذربایجان شرقی از اعزام روحانیون به مناطق زلزله زده هریس ، اهر، ورزقان و کلیبر خبر داد

حجت الاسلام حمید عظیمی در گفتگو با مهراعلام کرد: از همان ساعات اولیه وقوع زلزله، روحانیون در مناطق زلزله زده مستقر شده اند!!؟ .وی گفت : اداره کل تبلیغات اسلامی استان آذربایجان شرقی، امروز صبح به خاطر کمک(!) به مردم زلزله زده برای مراسم تشییع و تدفین ، تعدادی روحانی به مناطق زلزله زده اعزام نمود.وی در ادامه سخنان خود گفت : روحانیون علاوه بر اینکه به مردم در خصوص تدفین و اقامه نماز میت کمک می کنند می توانند نقش موثری در تغذیه روحی(!!) مردم زلزله زده داشته باشند!؟

خبربعدی

حجت الاسلام والمسلمین(!) حاجی زاده امام جمعه شهرستان اهر در مصاحبه تلفنی با شبکه قرآن ضمن اشـــــــــاره به وقوع زلــــــــزله 6.2 ریشتری در شهرستان های شمال غرب کشور گفت: وقوع زلزله بالای 6 ریشتری در شهرستان های استان آذربایجان شرقی امتحان الهی بود !!؟

۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

در زلزله ۵ /۶ ریشتر یک نفر هم نباید کشته می‌شد



وضعیت شهرها نسبت به روستاها به مراتب بهتر است و خرابی به گستردگی منطقه ورزقان نیست، اینجا وحشتناک است. درحالیکه در اهر وانت‌های پر از آب معدنی و تن ماهی دیده می‌شود اما در روستایی با فاصله ۴۰ دقیقه‌ای این شهر زلزله زدگان گرسنه و تشنه در انتظار کمک هستند

"با اینکه بیش از ۲۰ ساعت از زلزله گذشته اما هنوز نیروهای کمک و امداد به این منطقه نرسیده و روستا (خبرنگاران)راا با پزشکان اشتباه گرفتند

خبرنگار روزنامه شرق که به مناطق زلزله زده رفته گزارش داده است: "هنوز هیچ امکاناتی به مناطق زلزله زده نرسیده و مردم گرسنه هستند.به گفته خبرنگار شرق، از دیشب تا صبح صدای ناله زنی زیر آوار شنیده می شد که نیروهای امداد هیچ وسیله ای برای نجات او نداشتند و به مردم هم اجازه کمک به او ندادند. از امروز ظهر هم دیگر صدای ناله های زن قطع شده است




پدر علم زلزله‌شناسی ایران در گفت‌وگو با دویچه وله علل تخریب گسترده زلزله آذربایجان را بررسی کرده و می‌گوید: «زلزله ۵ /۶ ریشتری نباید حتی یک نفر کشته بدهد.» به گفته او زلزله بالای ۷ ریشتر تهران سال‌هاست تاخیر دارد.
مرکز زلزله ۲ /۶ و ۳ /۶ ریشتری روز شنبه ۲۱ مرداد که با لرزاندن آذربایجان شرقی ایران، باعث کشته ‌شدن چندصد نفر و تخریب صد درصدی بسیاری از روستاها شد، عمق ۱۰ کیلومتری زمین گزارش شده است.
بهرام عکاشه، پدر علم زلزله‌شناسی ایران در گفت‌و‌گو با دویچه وله(خبرگزاری آلمان) به بررسی ویژگی و علل تخریب گسترده زلزله آذربایجان شرقی و همچنین احتمال وقوع زلزله در دیگر مناطق ایران همچون تهران پرداخته است.
آقای عکاشه با اشاره به زلزله آذربایجان، پیش‌بینی می‌کند زلزله بالای ۷ ریشتر تهران در راه است که ممکن است باعث کشته شدن میلیون‌ها نفر شود.

گفت‌وگو با بهرام عکاشه
دویچه وله: ویژگی زلزله ۲ /۶ ریشتری آذربایجان شرقی ایران چیست که باعث این همه تخریب گسترده و کسته شدن چندصد نفر شده است؟
بهرام عکاشه: زلزله در عمق ۱۰ کیلومتری زمین اتفاق افتاده و در نزدیکی گسل هم روستاهای مختلفی وجود داشته که دچار خرابی زیادی شده‌اند. چون عمق زلزله کم بوده، باعث تخریب زیادی شده است.
ولی قاعدتا زلزله ۲ /۶، ۳ /۶ یا ۴ /۶ نباید حتی یک کشته بدهد. این نشان می‌دهد که هم زمین‌شناسی منطقه مسئله دارد، هم ساختمان‌های آن منطقه مسئله دارند و اصول علم سازه و ژئوتکنیک اصلا در آن‌جا رعایت نشده است. در هر حال زلزله‌ ۵/ ۶ ریشتری نباید کشته بدهد.
خوشبختانه زلزله در ساعت پنج بعداز‌ظهر اتفاق افتاده و مردم بیدار بوده‌اند. اگر این زلزله در ساعت پنج صبح اتفاق می‌افتاد، کشته‌ها شاید از هزار و دوهزار هم بیشتر می‌شدند. یادمان نرود که زلزله‌ بم هم ۵/ ۶ ریشتر بیشتر نبود، اما شاهد بودیم که ۲۰ هزار نفر در آن زلزله کشته شدند.
با این حال منطقه آبستن حوادث هست. منظورم منطقه البرز، تهران، شیراز و مناطق دیگر کشور است. این‌ مناطق آبستن حوادث هستند و بایستی انتظار داشته باشیم که زلزله‌ بزرگی هم اتفاق بیافتد ولی نه در جایی که دیروز اتفاق افتاد.
نکته‌ مهم این است که زلزله‌ شش ریشتر نباید کشته بدهد. چون کشته می‌دهد، پس معلوم است که آیین‌نامه وجود ندارد یا رعایت نمی‌شود و سازه‌ها مشکل‌ساز هستند. این مسائل هم کاملا واضح و روشن است.
شما پیش‌ از این به دویچه وله گفتید که برای تهران منتظر زلزله بیش از هفت ریشتر هستید...
چند سال است که دوره‌ بازگشت زلزله‌های هفت و چنددهم ریشتر را ۱۰ سال محاسبه کردم. آخرین زلزله‌ی ۳ /۷ ریشتر در سال ۱۳۷۶، یعنی ۱۵ سال پیش اتفاق افتاد. من دوره بازگشت زلزله را ۱۰ سال حساب می‌کنم. یعنی زلزله‌ بزرگ در ایران، حتی پنج سال هم تاخیر دارد.
ولی گفته‌ من، گفته‌ ریاضی است و رفتار زمین ریاضی نیست. رفتار زمین‌شناسی با رفتار ریاضی - فیزیکی تفاوت دارد. شخصا منتظر زلزله هفت ریشتر در منطقه‌ی البرز و منطقه‌ی شرق ایران منتظر هستم. خدا کند خسارت آن زلزله، برای کشور جبران‌ناپذیر نباشد. مثلا در تهران تقریبا ۱۰، ۱۲ سال پیش، "جایکا" (سازمان همکاری‌های بین‌المللی ژاپن) بر اساس قراردادهایی که با شهرداری تهران داشتند، در مورد تهران مطالعه کردند. سازمان همکاری‌های بین‌المللی ژاپن به این نتیجه رسید که اگر زلزله‌ هفت ریشتر در تهران اتفاق بیافتد، باعث کشته شدن حداقل دو، سه میلیون نفر و زخمی شدن حداقل دو، سه میلیون نفر دیگر خواهد شد.
این یک حقیقت است. همان زمان شهردار وقت (فکر می‌کنم آقای حبیبی بود) با صراحت اعلام کرد نتیجه تحقات نشان می‌دهد اگر زلزله ۷ ریشتر در تهران اتفاق بیافتد، چند میلیون نفر کشته و چند میلیون نفر زخمی خواهند شد و شهر تهران حداقل برای ۱۰ سال تعطیل خواهد شد. این نتیجه‌ای است که ژاپنی‌ها و مهندسین شهرداری تهران به آن رسیدند.
با توجه به گسل‌هایی که در منطقه البرز با هم مرتبط هستند و با توجه به علم زمین‌شناسی، تا چه حد زلزله‌ آذربایجان شرقی، ممکن است روی گسل‌های دیگر منطقه تاثیر گذاشته باشد؟ آیا امکان چنین تاثیری وجود دارد؟
من اعتقاد دارم که تاثیر نگذاشته است. مقداری انرژی تخلیه شده است. دو زلزله آذربایجان شرقی حاکی از این است که منطقه تحت فشار بسیار زیادی است. به ما می‌گوید منطقه آمادگی زلزله‌های بیشتری را دارد و هر لحظه ممکن است در یک نقطه‌ دیگر کشور، حال چه منطقه‌ی خراسان باشد، چه منطقه‌ البرز تهران باشد، چه منطقه‌ زاگرس یا شیراز باشد، زلزله‌ای رخ بدهد.
اگر زلزله‌ هفت ریشتر اتفاق نیافتاده، به این دلیل است که هنوز انرژی کافی برای زلزله‌ای به این بزرگی جمع نشده است. انرژی برای زلزله هفت ریشتر باید کافی باشد. در آذربایجان چون گسل‌ها سطحی بودند، با شش ریشتر انرژی زلزله آزاد شده است. ولی زلزله‌ای که عمق آن ۲۰ کیلومتر باشد، زلزله هفت ریشتر باید انرژی آن را آزاد کند. این همان چیزی است مرا در مورد تهران بسیار بسیار نگران می‌کند که اگر اتفاق بیافتد، برای کل کشور بسیار مسئله‌برانگیز و حادثه‌آفرین خواهد بود.

۱۳۹۱ مرداد ۲۱, شنبه

۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه

ایران (اسلامی) در تولید موش آزمایشگاهی خود کفا شد !!؟

*******************

تولید موش آزمایشگاهی در انستیتو پاستور شعبه آمل به حد انبوه رسید!!.... تولید موش و سایر حیوانات آزمایشگاهی به حدی رسیده است که به گفته سرپرست انستیتو پاستور برای مصارف داخلی و صادرات به کشورهای دیگر کفایت می‌کند!

۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبه

چهارمین رتبه ( طلاق) در دنیا



به گفته دبیر کمیته سلامت شورای تهران، ایران(اسلامی) رتبه چهارم طلاق را در جهان دارد و روزانه ۵۰۰ پرونده طلاق در تهران تشکیل می‌شود. یک عضو شورای شهر علت را در تغییر نگاه زنان و مقاومت آنها در برابر تعدی و ستم می‌داند.
به گفته معصومه آباد دبیر کمیته سلامت شورای شهر تهران، بر اساس آمار قوه قضائيه در تهران روزانه ۲ هزار نفر به مراكز قضايی خانواده مراجعه می‌‌كنند که از اين تعداد مراجعه، ۵۰۰ پرونده قضايی با موضوع طلاق تشكيل می‌‌شود.
خبرگزاری ایلنا گزارش داده است که معصومه آباد در جلسه روز سه‌شنبه ۱۷ مرداد شورای شهر با موضوع "دلايل افزايش طلاق در تهران" گفته است ایران(اسلامی) رتبه چهارم را در عرصه طلاق در جهان دارد و کلان‌شهر تهران نیز بالاترین رتبه طلاق را در کشور کسب کرده است که پس از آن استان خراسان رتبه دوم را دارد.
به گزارش روزنامه "تهران امروز" شماره روز چهارشنبه ۱۸ مرداد، در این جلسه شورای شهر، احمد مسجدجامعی، عضو کمیسیون فرهنگی - اجتماعی این شورا گفته است: «در حال حاضر اقتصاد و وضعیت معیشتی به گونه‌ای شده که تاثیر بسیاری در ازهم پاشیدگی خانواده‌ها دارد
در همین زمینه محمدباقر مازنی، رييس محاكم كرج، نیز روز سه‌شنبه ۱۷ مرداد اعلام کرده است که ۷۰ درصد طلاق‌ها ريشه اقتصادی دارد. رئیس دادگاه‌های عمومی و انقلاب کرج به آمار سال گذشته در کرج اشاره کرد و ریشه بیشتر مشکلات اقتصادی را اعتیاد به مواد مخدر دانست.
آن‌طور که مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مدکاران اجتماعی در ایران(اسلامی)، در جلسه بررسی "دلايل افزايش طلاق در تهران" گفته است، تورم اقتصادی، فقر و گرانی از دلایل بالا رفتن آمار طلاق است. مصطفی اقلیما گفته است اعطای وام شش میلیون تومانی به منظور تشویق جوانان به ازدواج که در سال‌های اخیر رواج یافته سیاست نادرستی است چرا که «شايد بشود با وام شش ميليونی دولت ازدواج كرد اما زمانی كه جوان پولی برای پرداخت هزينه مسكن و افزايش اجاره‌بها نداشته باشد، در نهايت اين زندگی به طلاق منجر می‌‌شود.»‌
تغییر نگاه زنان
با وجود ابراز نگرانی اعضای شورای شهر از افزايش آمار طلاق در ایران(اسلامی)، محمد علی نجفی، دیگر عضو شورای شهر تهران، افزايش آمار طلاق را لزوما منفی ندانسته و گفته است: «افزایش آمار طلاق نشان می‌دهد زنان ما دیگر نگاه با لباس عروس به خانه شوهر بیایم و با کفن سفید بروم، ندارند و حاضر به تحمل هر ظلمی نیستند. متاسفانه بیشتر مسائل و مشکلات زندگی بر دوش زنان است و این اصلا درست نیست
در سال‌های اخیر آمار طلاق در ایران (اسلامی)بالا رفته است. سازمان ثبت احوال، زنان ۲۵ تا ۲۹ ساله را بیشترین متقاضیان طلاق اعلام کرده است. اطلاعات ثبت شده در این سازمان نشان می‌دهد که آمار طلاق سال ۱۳۹۰ در ایران(اسلامی) نسبت به سال پیش از آن افزایش پیدا کرده است


dw.de

۱۳۹۱ مرداد ۱۶, دوشنبه

ترویج فرهنگ چادرنشینان بیابانگرد ، آرزوی عوام فریبان است

مسئولان سازمان بهزیستی از اعطای مجوز تاسیس مهدکودک به طلبه‌های زن، هیات‌های مذهبی و مساجد خبر می‌دهند!!. همزمان هزاران مربی مهد و پیش‌دبستانی در اعتراض به آینده نامعلوم خود برای چندمین‌بار جلوی مجلس تجمع کردند.
بر اساس تفاهم‌نامه‌ای که میان سازمان بهزیستی و "هیات‌های مذهبی بزرگ" منعقد شده است، از این پس هیات‌های مذهبی، مهدکودک با "رویکرد دینی" ایجاد می‌کنند!!؟
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی روز دوشنبه ۱۶ مرداد در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا ادامه گفت: «طلبه‌های زن و هيات‌های مذهبی در اولويت دريافت مجوز ايجاد مهدهای كودک هستند، چرا كه ايجاد مهدهای كودک با رويكرد دينی در اولويت سازمان بهزيستی قرار دارد
اخراج مربیان پیش‌دبستانی
اظهارنظر مسئولان سازمان بهزیستی درباره اعطای مجوز تاسیس مهدکودک به اماکن مذهبی یک روز پس از تجمع هزاران مربی مهدکودک و پیش‌دبستانی مقابل مجلس شورای(!) اسلامی در اعتراض به اخراج‌شان از آموزش و پرورش صورت می‌گیرد. در ماه گذشته این مربیان درچند نوبت مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده بودند
مدیرکل بهزیستی استان تهران ۱۵ فروردین ۱۳۹۱، از برخورد شدید با مهدکودک‌هایی که "برنامه‌های غیراخلاقی از جمله رقص و آواز به کودکان آموزش ‌می‌دهند" خبر داده بود.
سال گذشته نیز، سیاست‌های تفکیک جنسیت(دخترو پسر جدا ازهم) دولت(!) به مهد‌های کودک و دوره‌های پیش‌دبستانی رسید. وزارت آموزش و پرورش با ارسال بخشنامه‌ای اعلام کرد که اختلاط نوآموزان دختر و پسر در کلاس‌های پیش‌دبستانی و مهد‌های کودک ممنوع است!!!؟

۱۳۹۱ مرداد ۱۵, یکشنبه

نمونه ای دیگر از اختلاس مسئولان در خلافت اسلامی


بار دیگر عصر روز پنجشنبه 12 مرداد، (رئیس جمهور! خلافت اسلامی) با تهدید جناح مقابل به افشاگری، ادعا کرد حرفهای ناگفته ای دارد که طرح آنها در شرایط فعلی «به صلاح انقلاب و نظام نیست!». دعوت رقیب به رینگ بوکس همراه با مشت در هوا، از جمله شگردهای 7 ساله ی اوست
وی در سخن پراکنی خود در عصر روز 5 شنبه 12 مرداد گفت:«یک موقع می شود حرفهایی را گفت و گاهی اوقات نیز نمی شود چون مصلحت نیست!؟.»
تهدیدهای (او) برای افشای باندهای رقیب در حکومت در حالی است که خود به طور مرتب مورد بی مهری جناح مقابل قرار می گیرد. (او همین چنین) مدعی شده که اختلاسهای صورت گرفته را پیش بینی کرده بود.
از آن جایی که اختلاسهای صورت گرفته در بالاترین بخش نزدیگان و وابستگاه به قدرت صورت گرفته، می توان نتیجه گرفت همه باندهای حکومتی دستشان به آن آلوده است. بر همین منظر بُرِش بالای هِرَم قدرت در این اختلاسها مشارکت دارند. تا میزانی که باند (آقای رئیس جمهور!) در اختلاسها منافع دارد به مُشت بازی در فضا ادامه خواهد داد.
اختلاس در بنیاد شهید که به جای کمک به قربانیان جنگ، در پروژه های اقتصادی بزرگ شرکت دارد، از جمله اختلاسهایی است که در جدال باندهای حکومتی علنی شده است.
خبرگزاری حکومتی مهر روز شنبه 14 مرداد، از کشف یک اختلاس 15 میلیارد تومانی در «بیناد شهید» خبر داد. بر اساس گزارش روزنامه خراسان، «یکی از مدیران با سابفه این بنیاد متهم است با یند سازی و تقلب 15 میلیارد تومان به جیب زده است.»
بر اساس این گزارشها این اختلاس از بخش «پرداخت حق بیمه افراد تحت پوشش بنیاد»، یعنی قربانیان جنگ، صورت گرفته است


iranpressnews.com

۱۳۹۱ مرداد ۱۴, شنبه

یادی از قمرالملوک وزیری در سالمرگش


قمرالملوک وزیری نخستین کنسرت خود را بدون حجاب برگزار کرد
چهاردهم مرداد، مقارن است با پنجاه و سومین سالروز سکوتِ « هزاردستان آواز ایران، قمرالملوک وزیری.
صدای قمر دارای طنین و ملاحت، قدرت و دامنه‌ای وسیع بود و با تکنیک خاصی که در فرودها داشت از دیگر خوانندگان دوران خود کاملاً متمایز بود.
تنوع تحریرها ، مهارت و احاطۀ قمر در اجرای گوشه‌ها، ردیف‌ها و دستگاه های موسیقی ایران در بین زنان یگانه و حتی در بین مردان کم‌نظیر بود.
قمرخانم سید حسین‌خان - نام شناسنامه ای او - در سال ۱۲۸۴ شمسی، درست یک سال پیش از صدور فرمان مشروطیت زاده شد.
بعدها در سال ۱۳۰۶ که انتخاب نام خانوادگی برای صدور شناسنامه ضروری شد، او نام خانوادگی « وزیری زاده » را برای خود برگزید تا حرمتی نهاده باشد به کلنل علینقی وزیری، موسس مدرسۀ عالی موسیقی که قمر برایش احترام ویژه‌ای قائل بود.
به دنیا که آمد چهار ماهی می‌شد که پدرش درگذشته بود و در حالی که تنها ۱۸ ماه از زندگی‌اش را پُر می کرد، مادر را هم از دست داد. برخی مولد او را محلۀ سنگلج تهران ،عده‌ای کاشان و بعضی دیگر قزوین ذکر کرده‌اند؛ اما آنچه قطعی‌ است پرورش اوست در دامان مادربزرگش «خیرالنّساء» - ملقب به افتخارالذّاکرین - که روضه خوان حرم زنانۀ دربار ناصری بود.
از شوریدگی تا شکوفایی
وقتی سرپرستی قمر بر عهدۀ خیرالنّساء افتاد ،کودک خردسال را با خود به مجالس روضه و مولودی و سفره های زنانه می برد، در این زمان بود که قمر، با نشستن پای روضه مادربزگ، تجربۀ رهاییِ صدای خود را آغاز کرد . چنین افتاد که قمر خردسال به مرور با شنیدن روضه‌ها، مرثیه‌ها و نوحه‌خوانی‌های خیرالنّساء، آهنگ نغمه‌هایی را که اقتباس از برخی گوشه‌های مختلف دستگاه‌های موسیقی ایرانی ( چون گوشۀ حجاز در ابوعطا، یا گوشۀ غم انگیز در آوازدشتی بود) بی آنکه نام‌شان را بداند فرا گرفت و زمزمه کرد.
همین پامنبری‌خوانی ‌های دوران کودکی و نوجوانی، خونسردی و اعتماد به نفس مقابله با جمعیت شنونده را از همان زمان در او به وجود آورد و بعدها هم هیچگاه از خواندن در مقابل جمعیت احساس غربت نداشت. وی در همین باره گفته است:
«من مدیون همان تربیت اولیۀ خودم هستم چرا که همان پامنبری کردن ها به من جرأت خوانندگی داد.»
و در همان زمان بود که شور آواز، پیوند جدایی ناپذیر خود را بر زندگی قمر آغاز کرد .
دخترک در پنج شش سالگی آن قدر شیطان بود که دیگر او را به هیچ مکتبخانه‌ای راه نمی‌دادند، زیرا زیر بار نظم خشک و بی انعطاف مکتبخانه نمی رفت و هر روز با ملا باجی یا بچه‌های مکتبخانه دعوا می کرد. ناچار او را به مدرسۀ دخترانۀ «ناموس» در سنگلج فرستادند.
در یکی از مجالس عروسی، زمانی که همۀ حضار گرم صحبت و خنده و شادی بودند ، قمر که ۱۷ سال داشت نزد تارنواز مجلس می‌رود و از او می‌خواهد برایش آهنگی را بزند تا او بخواند. پس از خواندن آن قطعه، مردی از میان میهمانان پیش می‌آید، شگفت زده تار را از تارزن می‌گیرد و از قمر می‌پرسد که آیا می‌تواند آواز هم بخواند؟ قمر جواب مثبت می دهد. مرد می‌نوازد و قمر می‌خواند:
«جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابُن که خَزَف می شکند بازارش»
مرتضی خان نی داوود، نوازندۀ سرشناس تار که بعدها همیشه و همه جا در کنار قمر بود، درباره او می‌گوید:
«همین که قمر شروع به خواندن کرد پی بردم که صدای این خانم جوان به اندازه ‌ای نیرومند و رساست که باورکردنی نیست، و در عین حال - به قدری گرم - که آنهم باور کردنی نبود. چون صفات « گرم و قوی » بندرت ممکن است در یک نفر جمع شود.هر صدای نیرومندی ممکن نیست خشونتی نداشته باشد، و هر صدای گرمی ضعفی. اما خداشاهد است نه قوی بودن صدای قمر آزار دهنده بود، نه در گرم بودنش ضعفی وجود داشت، منظورم از گرم بودن آن حالت صداست که جذابش می‌کند. و این حالت در صدای قمر فوق‌العاده بود. از صاحبخانه ساز خواستم و شروع به نواختن کردم. به او گفتم صدای فوق‌العاده ای دارید، چیزی که کم دارید آموختن گوشه‌های موسیقی ایرانی است.» (مجله تماشا، سال پنجم، شمارۀ ۲۱۰، اردیبشت ۱۳۵۴)
پیش از این قمر در مجالس و دوره‌های دوستانۀ مجدالصنایع -شوهر دخترخاله‌اش - که از غروب تا پاسی از شب به درازا می‌کشید با هنرمندان و نوازندگان مشهور آن دوران آشنا شده بود. اما لزوم آشنایی با دستگاه های موسیقی ایرانی پای او را به شاگردی مکتب مرتضی خان نی داوود باز کرد.
"تمام شب را به یاد آن جوان بودم. دیگر دلم نمی‌آمد برای کسی تار بزنم. دیگر هیچ صدایی برایم دلنشین نبود و دیگر با علاقه سر کلاس نمی رفتم. آدرسی از او نداشتم. بعدازظهر یکی از روزها توی حیاط قالیچه انداخته بودم و به سازم ورمی‌رفتم که یکمرتبه در حیاط باز شد. دیدم قمر مقابلم ایستاده است. گفت آمده‌ام موسیقی یاد بگیرم."
مرتضی نی داوود
نی داوود می گوید:
«تمام شب را به یاد آن جوان بودم. دیگر دلم نمی‌آمد برای کسی تار بزنم. دیگر هیچ صدایی برایم دلنشین نبود و دیگر با علاقه سر کلاس نمی رفتم. آدرسی از او نداشتم. یک ماهی از پاییز گذشته بود و کلاغ ها بی امان قارقار می کردند. درخت ها تقریباً لخت شده بودند و بوی نم باران و خاک هرچند روز یک بار در شهر می‌پیچید. بعدازظهر یکی از روزها که آفتاب دلنشینی بود توی حیاط قالیچه انداخته بودم و به سازم ورمی‌رفتم که یکمرتبه در حیاط باز شد. دیدم قمر مقابلم ایستاده است. بند دلم پاره شد. هنوز دنبال کلمات می‌گشتم که گفت آمده‌ام موسیقی یاد بگیرم. ازهمان روز شروع کردیم. خیلی با استعداد بود. هنوز من نگفته او تحویل می‌داد. وقتی ردیف‌های موسیقی را یاد گرفت صدایش دلنشین‌تر شد.»
از دیگر کسانی که قمر در مجالس مجدالصنایع با او آشنا شده بود باید از غلامحسین درویش معروف به « درویش خان » نام برد که استاد نی داوود هم بوده است. اتفاقاً بعدها قمر چند تصنیف از ساخته‌های درویش خان را که بیشتر شعرهایش را ملک الشعرا بهار سروده بود خواند که نمونه هایی از آن جزو اولین صفحات گرامافون او به یادگار باقی مانده است.
قمر پس از آنکه مادربزرگش یعنی یگانه حامی و مشوق دوران کودکی خود را از دست داد، نیازمند یک حامی و پشتیبان مقتدر بود. فردی به نام «بحرینی» در این مسیر به او خدمت بزرگی کرد. این مرد که هم دارای مکنت و هم صاحب ذوق هنری بود قمر را با خود به قزوین برد و قمر در آنجا با بزرگان موسیقی آن شهرستان هم آشنا شد. سپس با بحرینی به تهران باز می‌گردد.
به گفته جواد بدیع زاده (خواننده)، قمر با بحرینی به تهران آمد و در بزم‌های شبانه با بزرگانی چون امیرجاهد شاعر و تصنیف ساز مشهور آشنا شد. به گفته بدیع زاده، امیرجاهد از صدای قمر خوشش آمد و همان شب به او گفت که چند سرود میهنی و تصنیف ساخته که حاضر است آنها را به قمر بیاموزد. برحسب اتفاق نمایندۀ کمپانی پلیفون دستگاهی برای تهیۀ صفحۀ گرامافون به تهران آورده بود. امیرجاهد با نمایندۀ این کمپانی مذاکره کرد و موافقت او را برای تهیه چند صفحه از صدای قمر جلب کرد.
قمر با ارکستر کوچکی که امیرجاهد از نوازندگان آن زمان ترتیب داده بود تمرین کرد و برای اولین بار چند سرود و ترانه را در صفحه ضبط کرد.
گفته می‌شود بر روی هم تعداد۴۲۶ صفحه از صدای قمر پُر شده که تنها یک سوم از آن ها باقی مانده است.
ساسان سپنتا در کتاب « چشم انداز موسیقی ایران» از زنان خوانندۀ پیش از قمر تعدادی را نام می‌برد از جمله: سلطان خانم و سکینه خانم ( از شاگردان آقاعلی اکبر)، زینت شاگرد محمدصادق خان، زیور سلطان خواهر سماع حضور، زری و تعدادی دیگر.
اینان پیشگامان خوانندگی زنان در ایران بوده اند که با وجود تمام ممانعت ها، تحقیرها و توهین‌های جامعه‌ای که خواندن زنان را برنمی‌تافت و از آنان به لفظ تحقیرآمیز «مطرب» یاد می‌کرد، زمینه را برای بروز و حضور استعدادهای زنان فراهم کردند.
آوازها و تصنیف های قمر ازجنبۀ ارزش های ادبی نیز درخور توجه است. شاعران تصنیف‌ها و آوازهای قمر بزرگانی چون علی اکبرخان شیدا، میرزادۀ عشقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، پژمان بختیاری، وحیددستگردی، موید ثابتی، ملک الشعرابهار و امیر جاهد بوده اند .
نخستین کنسرت، بی حجاب
نخستین کنسرت قمر در سال ۱۳۰۳ در گراندهتل خیابان لاله زار اجرا شد. بانوی جوان بدون حجاب به روی صحنه رفت، او برای نخستین بار تصنیف «مرغ سحر» از سروده‌های ملک الشعرا بهار را در دستگاه ماهوربه همراه غزلی از ایرج میرزا خواند:
فقیهِ شهر به رفعِ حجاب مایل نیست،
چراکه هرچه کند حیله، در حجاب کند
نقاب بر رخِ زن سد باب معرفت است،
کجاست دستِ حقیقت که فتحِ باب کند.
خود در این باره گفته است:
«پس از خاتمۀ کنسرت ترس مرموزی بر من مستولی شد. حدود چندهزار نفر در خیابان لاله زار جمع شده بودند. در بازگشت بیم آن داشتم که عده ای قصد جان مرا داشته باشند چون اخباری از این قبیل به من رسیده بود و بیشتر مرا به توهم می‌انداخت. سرانجام با مراقبت مأموران انتظامی از بین مردم که برخی قیافه‌های عصبی و ناراحت هم بین آنها دیده می‌شد گذشتم و قضیه به خیر و خوشی گذشت.»
قمر از عواید نخستین کنسرت خود چیزی دریافت نکرد و کلیۀ پول حاصل را در اختیار ادیب السلطنه گذاشت که میان نوازندگان تقسیم کند. او زنی بخشنده، مهربان و مردم دوست شد؛ کنسرت می‌داد و برخی عواید کنسرت هایش را برای امور خیریه مصرف می‌کرد.
قمر از نخستین کسانی بود که برای بزرگداشت یک هنرمند ازکار افتاده و به نفع او کنسرت داد. او در سال ۱۳۰۶ شمسی به افتخار شکرالله قهرمانی، نوازندۀ قدیمی کنسرتی ترتیب داد و تمام بلیت‌ها پیش فروش شد.
قمر در ۱۵ سالگی به ازدواج یک صاحب منصب در آمد و پس از یک ماه طلاق گرفت. بعدها که ۳۰ ساله بود، به عقد امین‌التجار درآمد و محدودیت زندگی زناشویی او را از محافل موسیقی دور کرد. پیوند آنها دیری نپایید و مرغ خوشخوان موسیقی ایران به بوستان بازگشت. دیگر کار قمر بالا گرفته بود و مرتب کنسرت‌هایی در شهرهای بزرگ ایران چون مشهد، همدان و ...اجرا می‌کرد.
با افتتاح رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ قمر هم به همکاری با رادیو دعوت شد. دستمزد رادیو کفاف هزینه‌های زندگی و دستگیری‌های او از مستمندان را نمی‌داد، این بود که وی در سال ۱۳۲۹ ناچار شد در ازای مبلغی ناچیز در کافه متروپل لاله‌زار بخواند.
قمرالملوک وزیری در سال ۱۳۳۰در فیلم سینمایی «مادر » به کارگردانی اسماعیل کوشان حضور یافت و دقایقی با همراهی ویلون ناصر زرآبادی به خواندن غزلی از سعدی پرداخت و درآمد دوهزار تومانی حاصل از آن را به بیمارستان مسلولان شاه آباد اهدا کرد. نسخه‌های این فیلم که دلکش هم در آن بازی داشت در آتش سوزی استودیو پارس فیلم در سال ۱۳۳۱ از بین رفت.
سال‌های واپسین عمر قمر در عُسرت و تنگدستی گذشت. رادیو ایران مستمری‌اش را قطع کرده بود و قمر که با درد سیاتیک دست و پنجه نرم می کرد، با سکتۀ پی آمد آن، قدرت تکلم را نیز از دست داد و سه سال آخر عمرش را زمین‌گیر و خانه نشین شد.
به اهتمام و پیگیری‌های « بدیع الزمان فروزانفر» ادیب، سناتور و رییس دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران مبلغی مستمری ماهیانه برای سال های آخر عمر قمر اختصاص داده شد.
قمر، مرغ خوشخوان موسیقی ایران که دیگر قدرت تکلم را هم از دست داده بود در چنین روزی در سال ۱۳۳۸ در اوج تنهایی و به دور از هیاهوی صدا و دوست، چشم از جهان فرو بست
.

۱۳۹۱ مرداد ۱۳, جمعه

کشاورزان و کشاورزی ایران درروزگار(خلافت اسلامی ایران) در حال فرو پاشی و ورشکستگی است



بنار گزارش‌ها واردات بی‌رویه محصولات کشاورزی و عدم حمایت دولت بسیاری از کشاورزان ایران را متضرر و گروهی را ورشکسته کرده است. یک نماینده مجلس می‌گوید بخش کشاورزی "جدا بیمار" و در حال ورشکستگی است.



نقش سیاست‌های دولت(!؟) در کاهش تولید محصولات کشاورزی در ایران موضوعی است که در سال‌های اخیر فراوان به بحث گذاشته شده و انتقادهای تندی را متوجه رئیس! و همکارانش کرده است.
احمد توکلی رئیس وقت مرکز پژوهش‌های مجلس سال گذشته با استناد به آمار رسمی دولت نتیجه گرفت، میزان وابستگی ایـــــــــــران( اسلامی) به واردات محصولات کشاورزی در پنج سال نخست دولت احمدی‌نژاد از ۳۵ به ۷۵ درصد افزایش یافته است


پایگاه اینترنتی کلمه در روز ۱۳ مرداد از قول رئیس اتحادیه سیب‌زمینی‌کاران نوشت در چند استان کشور بیش از ۱۰۰ تن سیب‌زمینی از بین رفته است. بنابر این گزارش یکی از فعالان حوزه کشاورزی در استان گلستان(گرگان) می‌گوید دولت اگر سیب‌زمینی را کیلویی ۲۰۰ تومان هم بخرد کشاورزان در هر هکتار دو میلیون تومان ضرر می‌کنند. او می‌پرسد «چرا کسی باور نمی‌کند کشاورزی در حال از بین رفتن است

۱۳۹۱ مرداد ۱۱, چهارشنبه

از دزدی شعر تا مصاحبه ساختگی!؟



شعر دزدی، در زمانی که وسایل طبع و نشر گسترش نیافته بود، امری رایج بود به‌طوری‌که شعرای بنام نیز گاهی به سرقت شعر دیگران متهم می‌شدند. شاعری در شعری خصمانه راجع به وحشی و برادرش اهلی چنین سروده است:
وحشی و برادرش چو خلوت کردند
در مُلک سخن ترک خصومت کردند
هر شعر که در کهنه‌کتابی دیدند
بردند و برادرانه قسمت کردند
اما گاه کسانی پیدا می‌شدند که به‌ سرقت شعر اکتفا نمی‌کردند، نام و نشان شاعر را هم به‌سرقت می‌بردند.
شاعری به‌شهری رسید. شخصی را دید که شعری از او در جمع می‌خواند. پرسید این شعر از کیست. گفت از خودم. گفت اما من شنیده‌ام که این شعر از فلانی است. گفت درست شنیده‌ای، من همانم! گفت ما شعر دزدی شنیده بودیم، اما شاعردزدی نشنیده بودیم!
در سایۀ تربیت حاکمانی که خود تربیت‌یافتۀ مکتب جعل حدیث و روایت‌اند و از قول پیغمبر و امام چیزی نمانده که جعل نکرده باشند، جعل خبر و نشر اخبار مجعول از سوی وسایل ارتباط جمعی در ایران آخوندزده به‌صورت امری عادی و جاری درآمده است. هرکس هرچه دلش می‌خواهد به‌هم می‌بافد و از قول مرده و زنده نشر می‌دهد. اما این بار، خبرگزاری فارس پا را از جعل خبر فراتر نهاده و با انتشار یک مصاحبۀ مجعول، در عرصۀ دروغ و دغل رکورد شکسته است
خواندید که محمد مُرسی رئیس جمهوری جدید مصر قصد دارد از خبرگزاری فارس شکایت کند، زیرا این خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران (خلافت) اسلامی، با جعل یک مصاحبه و پخش صدای مجعول مصاحبه‌شونده، هرچه دلش خواسته بر زبان او گذاشته و از زبان وی به گوش جهان و جهانیان رسانده است
رژیم فقاهتی تهران از روزی که «اخوان‌المسلمین» برای پنجه درافکندن با فرماندهان نظامی و سپهبد احمد شفیق، کاندیدای مورد علاقۀ آنها، پشت سر محمد مُرسی جبهه گرفت و میدان التحریر (آزادی) قاهره را به نبردگاه سیاسی تبدیل کرد، به‌فکر مصادرۀ انقلاب مصر افتاد. سخنگویان رژیم در بوق تبلیغات دمیدند که مصریان، خط امام را پی گرفتند و انقلاب اسلامی از ایران به مصر صادر شد.
تا اینجا، کسی به این حرف‌ها اهمیت نمی‌داد. از امتیازات دیوانگی این است که به دیوانه حق می‌دهد هرچه می‌خواهد بگوید و مسؤول گفته‌های خود نباشد. سخنگویان جمهوری اسلامی، از رسمی و غیررسمی و معمم و غیر معمم و نظامی و غیرنظامی از چنین امتیازی برخوردارند ولی این دیگر یک نوبرانه بود که نه تنها مصاحبه، مصاحبه‌کننده را هم جعل کنند.
با انتشار «نخستین مصاحبۀ اختصاصی نخستین رئیس جمهوری انقلاب اسلامی مصر» از سوی خبرگزاری فارس، در سراسر جهان کلّه‌ها سوت کشید و جهانیان انگشت حیرت به دندان گزیدند که: چگونه است محمد مُرسی، حتی پیش از ادای سوگند، امتیاز اولین مصاحبۀ اختصاصی خود را به این خبرگزاری داده و چنین حرف‌ها زده است درحالی که رابطۀ سیاسی بین ایران و مصر تجدید نشده است.
یاسر علی، سخنگوی مُرسی به این سؤال چنین پاسخ می‌دهد: «محمد مُرسی با خبرگزاری فارس مصاحبه‌ای نکرده و مطالبی که خبرگزاری فارس انتشار داده سراپا ساختگی است»
اینجا .
دفتر رئیس جمهوری مصر نیز اعلام کرده است که وی قصد دارد از این خبرگزاری شکایت کند.
اما شکایت از کی و به کجا؟


khaandaniha.com