۱۳۸۴ تیر ۹, پنجشنبه

برگي از تاريخ معاصر ايران (3)0

من يكسره در مورد رفتار (آنها) اشتباه كردم
* محمد رضا پهلوي چند روز پيش از درگذشتش در قاهره به سال 1980 - بمن گفت:
حسين پادشاه اردن حق داشت 0 او در آغاز پائيز سال 1978 بمن تلفن كرد و گفت : آنچه آمريكائي ها دارند در ايران مي كنند درسال 1973 در مورد من آزمايش كردند ( ماجرائي كه سپتامبر سياه ناميده شد)0 من پايداري كردم - توطئه شان را در هم شكستم و بي اثر كردم و آنان نا گزير شدند با من معامله كنند 0 اگر نمي تواني دستوراتي صادر كني كه به نا چارخرابي و زيان به بار ميآورد - بمن اجازه بده به ايران بيايم سه روز در دفتري در كنار دفتر تو جاي گيرم و از سوي تو و به نام تو به سران ارتش بگويم چه كنند 0 خواهي ديد كه همه ي مسائل حل و دهان آمريكائي ها بسته ميشود*
شاه ادامه داد : من يكسره در مورد رفتار آمريكائي ها اشتباه ميكردم و به ويژه نمي خواستم حتي از دماغ ملتم خوني ريخته شود 0
آخرين روزها - نهاوندي

۱۳۸۴ تیر ۸, چهارشنبه

بزرگترين اشتباه (او) در تحليل مسائل ؟

تاريخ معاصر را ورق بزنيم (2)0
«سفر جورج بال كه از سر مشق نگاران سياست خارجي آمريكا و از نخبگان برخي از محافل پژوهشي و سياست پردازي و فشار آن كشور به حساب ميآمد - و اقامت دراز مدتش در تهران نيز اهميت داشت - به گونه اي درك نكردني در دفتري كه از سوي سازمان راديو تلويزيون ملي در اختيارش قرار گرفته بود مستقر شده بود - مشهور ترين مخالفان را مي پذيرفت و آنان را به ادامه ي كارهاي شان تشويق ميكرد - و حتي بيانات خصمانه و پر از ناسزاي وي پس از بازگشت به واشنگتن نيز شاه را بي تفاوت گذاشت0
آقاي(كنت الكساندر دومرانش) رئيس ساز مان هاي اطلاعاتي ويژه ي فرانسه كه شاه به او احترام بسيار مي گذاشت و همانند دوست صميمي خود مي انگاشت هم به وي هشدار داده بود0 { دومرانش} دير تر ها در خاطرات خود نوشت - روزي نام همه ي كساني را كه در آمريكا مامور فراهم كردن مقدمات رفتن او و برگزيدن جانشين اش كرده بودند به او دادم 0 حتي در يكي از گرد همائي ها ي آنان شركت كرده بودم كه يكي از مسائل مطرح شده در آن اين بود كه "چه كنيم كه عذر شاه را بخواهيم و چه كسي را جانشينش كنيم؟"
اما شاه سخنان مرا باور نكرد و گفت0
هر چه بگوئيد باور مي كنم جز اين !0ولي اعليحضرتا چرا در اين مورد هم حرف مرا باور نمي كنيد ؟
- براي اينكه احمقانه است كه مرا با ديگري جايگزين كنند0 من بهترين مدافع غرب دراين منطقه هستم 0 من بهترين ارتش را دارم 0 من نيرومندترين هستم ......اين سخن آنقدر نابخردانه است كه نمي توانم باور كنم0
و... كنت دومرانش - جائي اندكي بعد در كتابش خاطر نشان مي سازد كه :
" بهر حال آمريكائي ها تصميم شان راگرفته بودند"
بله ! شاه درآن روزها باور داشت كه آمريكائي ها هرگز او را رها نخواهند كرد و اين .......بزرگترين اشتباه اودر تحليل مسائل بود»
آخرين روزها - نهاوندي

۱۳۸۴ تیر ۷, سه‌شنبه

گفتگو هاي قهوه خانه اي ؟!!0

در وب سايت شخصي (احمدي نژاد) در باره ايجاد رابطه با ايالات متحده آمده است كه:

: " آمريکا قطع روابط را به ايران تحميل کرد! و اکنون نيز می خواهد برقراری آن را تحميل کند!. جمهوری اسلامی ايران از برقراری روابط با آمريکا هيچ باکی ندارد اما بايد سود و زيان چنين تصميمی و همچنين چگونگی آن به دقت مورد مطالعه قرار گيرد تا استقلال! و عزت! و شرف ملت ايران آسيب نبيند!!0
و......اما {برگي از تاريخ ايران؟}0
"از سال 1975 يعني زماني كه هنوز جمهوري خواهان در واشنگتن در قدرت بودند جهت گيري هاي رسمي بسيار خصمانه اي عليه ايران و (شاه)اش - بر هم انباشته ميشد0
با آمدن {جيمي كارتر} و با وجود بياناتش در سي ويك دسامبر 1977 اين دشمني به بالاترين ميزان رسيد و واشنگتن وارد عمل شد0
شاه هيچ توجهي با اين ها نداشت !0 {جمشيد قريب} سفير ايران بيشتر دوره كار ديپلماتيك خود را در تركيه گذرانده و تا هنگام بازنشستگي فرستاده ي ايران در آن كشور بود0 در تابستان سال 1978 كه {قريب} تعطيلات تابستاني خود را درتركيه كشوري كه خوب مي شناخت و دوستان نزديك بسياري در آن داشت مي گذراند . دو تن از مهم ترين مقامات دولتي تركيه به وي گفتند بر اساس اطلاعاتي كه دارند واشنگتن سر گرم آماده كردن {ضربه} اي در ايران است كه چند تن از مراجع ديني در آن دخالت دارند0
آنان از جمشيد قريب خواستند اين موضوع را به شاه بگويد و تاكيد كند كه او بايد مراقب آمريكا باشد0 تركيه لائيك بيم از آن داشت كه نظامي با ماهيت دينــــــــــــــــــــــــــــي در ايران پا گيرد 0
اين پيام بسيار مهمي بود و از بالاترين سطح دولت تركيه ميرسيد0
آقاي {قريب} پس از بازگشت به تهران و با مشاهده نخستين نشانه هاي (انقلاب!) به اصطلاح اسلامي در ايران خواستار ملاقات با شاه شد- اما او سفيري باز نشسته بود و اندكي معطل اش كردند0
مرحوم (هويدا) وزير دربار از او دليل تقاضاي ديدارش را پرسيده بود و جواب گرفته بود كه " پيام محرمانه دارم كه ميخواهم شخصا به اعليحضرت بدهم0"
هويدا پيشنهاد كرده بود كه واسطه باشد ! - {قريب} رد كرده و بالاخره پس از چند روز توانست بار يابد 0
شاه را كه ديد پيام را با همه ي جزئيات آن و طبيعتا با تاكيد بر نام مخاطبان خود به او داد - شاه عصبي از او مي پرسد {{ چه كسي در آنكارا در جريان اين حرف ها گذاشته شده است؟}} و قريب پاسخ ميدهد {{ نه در آنكارا كه در اينجا وزير دربار از من پرسيد اما چيزي نگفتم}} اما بي آنكه وارد جزئيات شوم اشاراتي به نهاوندي و به دامادم دكتر ( شيرواني) كرده ام0
و شاه با لحني باز دارنده پاسخ ميدهد اين سخنان را براي هميشه فراموش كنيد و به آنها نيز بگوئيد فراموش كنند0 اين ها گفتگو هاي قهوه خانه اي است
آخرين روزها - نهاوندي
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تصویر رئیس جمهور گروگانگیر رژیم در جریان اشغال سفارت آمریکا


۱۳۸۴ تیر ۶, دوشنبه

طنز هاي انتخابات 84

مدتي بود از آقا مسعود خبري نداشتم . پريروزا تو خيابون مولوي ديدمش !. پرسيدم كجا با اين عجله ؟. گفت دارم ميرم سر قبر (آقا) يه فاتحه اي بخونم - گفتم چطور شد كه ياد (آقا) و مرده ها افتاده اي ؟0
جواب داد برا اينكه:
" حاج آقا و چند تا از كانديدا هاي انتخابي ( شوراي نگهبان!) كه ناكام شدند گفته اند كه انتخابات در نهايت دموكراسي انجام شده است!!0
براي آنها كه انگليسي شان بهتر است توضيح ميدهم كه منظورشان (ملاكراسي) بوده و چون انگليسي خوب نمي دانند اين طور گفته اند!!0
آقا مسعود مي گفت :
" كمپين كانديدا ها بيشتر روي جوانان و نوجوانان تكيه داشت 0 اكبر شاه يك سري دختر و پسر جوان و خوشگل با لباس هاي (خدا مرگم بده) توي خيابانها فرستاد 0 او به هر نفر سي هزارتومان دستمزد داده0
كانديداي (سوخته) ديگه قالي بافه كه (خالي بافي) كرده و براي جوانان ديسكو براه انداخت و آنقدر سر و صداي موزيك بلند بوده كه صداي اسلاميون معروف به ( ناب!!) در اومده و كلي براي قالي باف دست گرفته اند0
مسعود مي گفت
جالب ترين خبر انتخابات 84 قضيه ايرانيان خارج نشين است 0
پرسيدم - داستان اونا چيه ؟
گفت: ايرانيان مقيم خارج از نتيجه انتخابات ايران خيلي دلخور شده اند و گفته اند كه به عنوان اعتراض در خارج مي مانند و فقط تابستانها به ايران ميروند!!0
نا تمام !0
{}{}{}{}{}{}{}

گزارشگر ارشد بی بی سی : چهره احمدی نژاد برایم آشنا بود
يكی از گزارشگران ارشد سرويس جهانی بی بی سی در گزارشی پیرامون نمایش انتخابات اخیر رژیم و بیرون آوردن پاسدار احمدی نژاد از صندوق رای می نویسد به محض اينكه چهره او را بعنوان رئيس جمهور جديد ديدم به خود گفتم باید او را بشناسم. نه به این دلیل که شهردار تهران بود زیرا من نیز مانند خیلی از گزارشگران غربی طی این سالها اجازه ورود به ایران را نداشتم.
جان سیمپسون در گزارش خود می نویسد پس از اینکه بیوگرافی محمود احمدی نژاد را در یک روزنامه انگلیسی زبان چاپ تهران خواندم بياد آوردم كه او را كجا بايد ديده باشم. در سفارت اشغال شده آمريكا در تهران. احمدی نژاد یکی از گردانندگان جمعی از فعالین جوان بود كه از ديوار سفارت آمریکا بالا رفتند و کارکنان آن را به مدت چارصد و چهل و چهار روز به گروگان گرفتند0
وی می نویسد گفتگويی با احمدی نژاد و همراهانش مدتها پس از پایان اشغال سفارت آمریکا انجام داده بودم که در آرشیو بی بی سی موجود است. امروز برخلاف انتظار همه به جز خود احمدی نژاد , او رئيس جمهور شده است. احمدی نژاد نخستین رئیس جمهور غیر معمم رژیم اسلامی پس از مرگ خمینی است اما وی از هر ملای دیگری که تا کنون در این سمت بوده است , بنیادگراتر است.
*

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدون آزادى و دموكراسي، عدالت يك دروغ و فريب بزرگ است

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱۳۸۴ تیر ۵, یکشنبه

[2]

علم و آگاهي شاه كليد رهائي

چگونه میتوان در میان مردمی که در چنگال استبداد ، فقر و فساد ، تقلب و تظاهر و وحشت اسیرند ، احساس آزادی کرد ؟


()()()()()()()()

حکم قطع انگشتان دست راست و پای چپ دو نفر در اهواز صادر شد
دیوان عالی رژیم حکم بیرون آوردن چشمان جوان 28 ساله را تائید کرد

۱۳۸۴ تیر ۳, جمعه

علم و آگاهي شاه كليد رهائي

چگونه میتوان در میان مردمی که در چنگال استبداد ، فقر و فساد ، تقلب و تظاهر و وحشت اسیرند ، احساس آزادی کرد ؟
...................

۱۳۸۴ تیر ۲, پنجشنبه

كمي بيشتر بيانديشيم

در خلافت مطلقه ولي فقيه آراء مردم براي انتخاب (رئيس جمهور)و يا هر عضو وعنصر ديگر نميتواند نقشي
جز كمك به ماندگاري رژيم داشته باشد 0


چه رفسنجاني، چه احمدى نژاد، چه هر مهره ديگري، با هر پيشينه سياسى و سطح تجربه كه رييس جمهور شود، آدم همين دستگاه است و مجرى سياست هاى همين رژيم و بنابراين مطابق سياست آنها حركت خواهد كرد.
كساني كه آگاهانه اين حقيقت اساسى را كتمان مى كنند و بساط رياكارى راه انداخته اند تا مردم را به انتخاب ميان پدرخوانده مافيا، يا زير دست تير خلاص زن او وادارند، به مردم ايران خيانت مى كنند و بايد در برابر آنها پاسخگو باشند.
ايران از بزرگترين سانسورگران اينترنت

یک گروه پژوهشی بین المللی که در زمینه آزادی ارتباطات اینترنتی تحقیق می کند، مقامات ایران را یکی از سانسورچی های اصلی دسترسی به سایت های اینترنتی در دنیا توصیف کرده است
****
در ايران (اسلامي!!) به بركت وجود حضرات{خيلي عالم!} ريز و درشت- (آزادي) معنا و مفهومي خاص پيدا كرده است 0
آزادي در لفظ يعني ميدان شهياد !0 و در عمل يعني همه كارهائي كه يواشكي و دور از ديد ديگران صورت ميگيرد !!0

۱۳۸۴ تیر ۱, چهارشنبه

خفت بار ترين راي گيري تاريخ وطن

در هيچ دوره اي از تاريخ - اين چنين (راي گيري) خفت باري صورت نگرفته است *
* در ميان نامزد هاي (شوراي نگهبان!!) و نه انتخابي(مردم)- دانه درشت ترين شان ميگويد:
{مردم مراقب باشيد صداي پاي فاشيست ميآيد}
و اين (موجود) در نهايت (كم رو!!) مطمئنم فراموش نكرده است كه (فاشيست) بيست و هفت سال است در جريان فريب بزرگ - قدم به ميهن مان گذاشته است 0
****

۱۳۸۴ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

گفتم كه در حساب جهان اشتباه نيست

در سايه حمايت عشقيم و ايمنيم
محكم تر است از همه كس - تكيه گاه ما
بر روي دل دري ز قناعت گشوده ايم
از هر طرف اگر كه ببستند راه ما
آنجا كه اين و آن ز گناهند سر فراز
ما را گناه نيست - همين بس گناه ما
گفتم كه در حساب جهان - اشتباه نيست
اين بود {پارسا} ز نخست - اشتباه ما

۱۳۸۴ خرداد ۳۰, دوشنبه

اين نامه را حتما بخوانيد

نامه احمد قابل به رهبر جمهورى اسلامى ايران


**همه آدميان در زندگى گذشته خويش، كم يا بيش، خطا هائى داشته اند. چه در انديشه و چه در عمل. خطاى بزرگ روحانيت ما اين بود كه بدون دانش «مديريت» مدعى «حكومت» شد و با سرمايه اى به نام «فقه» كه در جاى خود ارزشمند است و به گفته مرحوم آيت الله محمد حسين غروى اصفهانى (معروف به كمپانى) ؛ «هيچ ارتباطى به رياست حكومت و نظام و مديريت ندارد»، نامزد رياست و سياست شده و بر اركان قدرت مسلط شد و «ولايت مطلقه» را طلب كرد. ولايتى كه با قرائت رايج در بين اصحاب قدرت، نه امكان منطقى داشت و نه عملى و علمى بود، ولى در برخى زمينه ها، مصداق «آش نخورده و دهان سوخته» شد،

۱۳۸۴ خرداد ۲۹, یکشنبه

و......اين حكايت تلخ همچنان باقيست

يه گوسفند تو زندگيش ممکنه فقط يه بار قربوني بشه و خلاص... اما يه آدم گوسفند صفت تموم زندگيش داره قربوني مي شه و هيچي هم حاليش نیست
******
ببينم ؟! 0 اين روزا شما در اطراف خودتون ازاين (زبان بسته ها‌!!) نمي بينيد ؟؟0

۱۳۸۴ خرداد ۲۸, شنبه

در مملكت اسلامي ايران اوضاع بشدت خر تو خر است

رئيس مجلس ششم كه از(بد حادثه) تكيه بر مسند مفاخر عقل و سياست زده بود و سفت و سخت از (كوزه) پر طراوت (!) ولايت (امروزي) ميخورد - اكنون در دور نهم انتخابات به اصطلاح رئيس جمهوري اخذ آرا و نتيجه انتخابات را بشدت مخدوش اعلام كرده است0
کروبی: انتخابات مخدوش است

مهدی کروبی، يکی از نامزدهای انتخابات رياست جمهوری در جريان يک مصاحبه مطبوعاتی که در واپسين ساعات شمارش آرا انتخابات برگزار شد، اعلام کرد نتيجه اين انتخابات به دليل اعمال نفوذ سپاه پاسداران و بسيج مخدوش است.
******
نه تنها نتيجه انتخابات اين دوره كه نتايج همه گزينش هاي موسوم به (مردمي) يكي پس از ديگري مخدوش بوده اند0
آنها كه در خلافت به اصطلاح ولايت .(حالا راست يا دروغ) ادعاي آزادي انتخابات دارند و آنها كه مردم ساده و امروز بيشتر ناچار و حريص و غافل را به پاي صندوق هاي راي مي كشند و خلاصه تك تك كساني كه به ذات و خصوصيات حكومت هاي بنياد گرا و واپس نگر علم و آگاهي دارند - ميدانند كه انتخابات (آزاد) و ادعا بر تكيه به آراء مردم حرف خنده داري است0

۱۳۸۴ خرداد ۲۷, جمعه

روزهاي پاياني بهار

روز هاي پاياني بهار هميشه همراه روز هاي پاياني مدرسه است . روز هائي كه بي قرار فرجام قيل و قال درس و آسودن از امتحان آخر سال بوديم 0
روز هاي رهائي از قيد و بند ساعت . زنگ . ناظم و مدير و معلم 0
روز هاي آزادي از مشق و مسئله . تكليف شب و پاك نويس هاي مرتب و مكرر !0
روز هائي كه ميتوانستيم موي سرمان را بلند كنيم و در بند يقه سفيد نباشيم0
روز هائي كه ازجور استاد به مهر دوباره ي پدر مي پيوستيم 0
..... اگر چه استادان همه (جبار) نبودند و پدران نيز هميشه مهربان نمي نمودند
*****
ياد دوستان مدرسه كه دوستي ها شان بي ريا . بي شائبه و از ته دل بود0
ياد بازي هاي ممنوع ! و ياد عشق هاي ناكام تابستان و ياد روزگاران ....ياد ياران رفته00
شادي بودن . ديدن . دوست داشتن . آموختن و اميد وار بودن 0
و.... امروز :
گر بخواهي كه بجوئي دلم . امروز بجوي
ور نه . بسيار بجوئي و نيابي بازم 0
اينهم بخشي از (انشاء) ايام پيري مان . روزهائي كه سراپايش خاطره و ياد و يادگارهاست0
فرخ

۱۳۸۴ خرداد ۲۶, پنجشنبه

زنده ايم و دوباره آمديم ؟!0

چهار ماه آزگار هر روز از مقابل بناي (آزادي!!) در ميدان (شهياد) گذشتم و هر بار (آزادي) را در جامعه مملو از حاشا و دروغ كه حاصل همه همت و عرضه حضرات است در بند و در اسارت ديدم 0
آن دم كه چهره كريه دروغ وتقلب و واماندگي را در چهره مدعيان (اسلام ناب!!) تماشا ميكردم . بچشم خود مي ديدم كه (آزادي) دارد از پس غبار سياهي كه هر روز در اطرافش مي چرخد و به هوا ميرود بمن و به آنها كه خطاي آزمودن آزموده را باور كرده اند - لبخند ميزند0