۱۳۸۳ فروردین ۱۲, چهارشنبه

* دراين بيست و پنج سال ، پيشرفت علمي حضرات انقلابي(!!) از همه (دنيا) بيشتر بوده است!!
تيتر بالا ، انتخاب و يا نظر اينجانب نيست - اين از جمله افاضات يكي از حضرات دست اول هست!!
* لطفا بعد ازاين نام (قوچك) را كه زائيده فكر علمي عالمان انقلابي است! ،به ليست حيوانات غير نجس (!) اضافه كنيد
،، سگ حيواني با وفا و با هوش هست كه امروزه خدمات زيادي به انسان انجام ميدهد ولي با وجود نياز شديد انسان باين خدمات، استفاده از آن در كشور هاي اسلامي با معاذير شرعي روبروست...
* براي حل اين مشكل ، با تلاش يكساله جامعه دامپزشكي ، از دو دوره آميزش ( سگ و گرگ) و انتخاب نمونه هاي مورد نظر از بين توله ها و آميزش مجدد آنها ، در مركز تربيت سگ هاي دامپزشكي ارتش در گردنه قوچك ، اولين نمونه از حيوان جديدي كه از نظر خصوصيات مغزي مانند سگ(!) و از لحاظ خصوصيات ارثي (!)مانند گرگ و در نتيجه از لحاظ ( شرعي!) پاك تشخيص داده شده است ، به دنيا آمد ..... اين حيوان كه ( قوچك) ناميده شده- گونه اي متفاوت با سگ هست كه گرچه مانند سگ آموزش پذير ميباشد- ولي براساس نظريه (( غالب علماء مانند سگ نجس نيست!!)).....
خوب .... باين ترتيب با ولادت ( قوچك) كه ببركت پيشرفت علم در سايه حمايت و هدايت نظام فقاهتي بوجود آمده است ، جهان اسلام از خدمات (سگ) بهره ور ميشود و بعد ازاين نيز دچار محظور شرعي هم نخواهد بود !!...
****
جالبه ! ... كسي فكر ميكرد بعد از حلال شدن گوشت ماهي هاي بدون پولك (فلس) كه مي گفتند خوردنش در اسلام غير شرعي هست و بعد از انتظاري كه (عرق خورا) داشتند كه بزودي نوبت به مشروعيت عرق و الكل هم برسد كه (عمر آقا كفاف نداد!!) -حالا چشممان به جمال يك پديده علمي اسلامي مهم تر روشن شد!!....
نكته قابل توجه اينجاست كه اين نخستين پديده علمي اسلامي! ، هم مانند مسائل فقي و شرعي مربوط به (كاوش!!)در مسائل كمر به پائين ميشود!!
كسي چه ميداند ، شايد در روز هاي آتي دامنه اين تحقيق و معرفي (اين مادر سگ!) به آنجا برسد كه ترتيب (هم نشيني!) خوك را هم با (ميش!) بدهند و چيزي از آن پديد آورند كه بشود نامش را( خوكي!!) گذاشت و گوشتش را به شيخ كشيد و با عرق خورد!!.....باميد آنروز....

۱۳۸۳ فروردین ۹, یکشنبه

خاك بر سر آنان كه به بهاي( كشتار بي گناهان)ادعاي قدرتمندي سياسي دارند
و..... خاك برسر كسانيكه تنور قتل و كشتار و هجوم و ويراني را زير عنوان ( مبارزه با تروريسم) نمي گذارند (سرد) شود!
،، شارون ،، ها و ،، عرفات ،، ها - آن يهودي افراطي و خرافي ، و آن مغز شسته هاي فكري به اصطلاح مسلمان ، كه عمري است به كاسه و كوزه هم ميزنند و مي كشند و ويران ميكنند - كدامشان حرف حساب زده اند؟؟!!..
يك نگاه سر انگشتي به قضاياي همين خاور ميانه خودمان بياندازيد.چه جنايت ها كه مدعيان رهبري مرتكب نشدند و چه فجايع خونباري كه از بركت وجود منحوس و مزور آنها بر مردم نرفت و چه سالهاي غمگين و چه ماتمكده هائي را ( بدون وقفه) براي زنان بي پناه و كودكان بي گناه.. بوجود نياوردند؟؟.
يك درمانده فكري را - يك قلدر بي اصل و نسب را- يك مشت فرومايه بي رحم و شفقت را- يك گروه نابينا و فسيل شده و پوسيده فكري متعلق به 8-7 قرن پيش را - آوردند و بنام رهبر مذهبي و شخصيت نظامي و رئيس جمهور مادام العمر و طلبه و طالباني و......قائم بر سرنوشت مردم كردند و پيدا و پنهان بساط خيمه شب بازي گستردند و ملت ها را بر عليه هم- برادران و هم كيشان را دشمن هم و ملت هاي محروم و وا مانده را زير شلاق ستم و رنج و توهين و تحقير گرفتند... و آنچنان كردند كه ساليان متمادي است شاهد آثار و احوال آن هستيم...
يك روز يك وقيح آدم كش را بال و پر دادند تا به ميهن ما كه به بهانه انقلاب، سخت درد مي كشيد حمله كند وگلهاي اميد و آرزو هايمان را پرپر و خانه و زندگي مان را به ويرانه تبديل نمايد و يك روز ديگر (همانها) آمدند و وقيح مورد نظر را كه از مردانگي و مروت ، تنها سبيلش را داشت توي سوراخ موش كردند و بعد ....
يك روز در رسانه هايشان نوشتند كه انگار ( مسيح ثاني)!! ظهور كرده و آمده است تا ملتي را از ( ادامه يك زندگي متعادل!) محروم سازد و به دوران اسارت فكري و روزگار ننگين ماضي بر گرداند- و بعد..... گفتند تا از ديوار سفارت بالا بروند و شعار (مرگ بر شيطان بزرگ ) بدهند و جيره خواران شان كه سخت بدنبال سوء استفاده هاي كلان از فرصت بدست آمده بودند در بوق و كرنا( جار بزنند كه شيطان بزرگ هيچ غلطي نميتواند بكند) و آنوقت همه جز ( خواجه شيراز) دريابند كه همه اين حرف ها و شعار ها براي فريب مردم و براي بوجود آوردن جامعه اي فلاكت زده و در سراشيب سقوط انداختن مردمي است كه فريب ( ريش و عمامه و عبا) خوردند و خامي شان اجازه وامكان نمي داد كه بدانند دريوزگان قدرت جهاني. با بر پائي عناصر و عوامل سركوب و خود فروختگان مجبور ، صحنه گردانان جوامعي هستند كه در آن نقش مردم همواره بهيچ گرفته شده است......
تاريخ شاهد اين ادعاي من هست كه آدمي بخلاف ادعايش نه تنها به دوران تمدن و تكامل فكري نرسيده است - بلكه همچنان همپا و در برخي از جهات عقب تر از پيشينيان رفتار ميكند ...
ديروز جنگ طلبان با شمشير گردن مي زدندو امروز- كمترين اش، موشك هائي است كه بر سر زن و بچه مظلوم ريخته ميشود و بيشترين اش فراهم كردن شرايطي هست كه صلح و دوستي و مودت و همزيستي را در سطح جهان ، از مردم سلب كرده اند....
دراين باره همچنان براي گفتن فرصت لازم هست..... تا زماني ديگر...

۱۳۸۳ فروردین ۸, شنبه

طرحي كه بطور اتفاقي درست از كار در آمده است؟!
*
در ايام عيد نوروز ، اسكناس هاي دو هزار توماني به گردش در آمدند و هنوز هفته اي از سال نگذشته است حضرات وكيل- يعني مثلا نمايندگان مردم(!) در مثلا شوراي اسلامي(!) لب به اعتراض گشوده و طرح تصوير روي اين اسكناس را باين بهانه كه يك قيافه زيبا(!) و لابد (نوراني!) را ، نقاش خشن و اخمو كشيده است و بانك مركزي نيز بي توجه بآن ، دستور چاپ و توزيع داده است بايكوت كرده اند و ميخواهند پس از انقضاي تعطيلات نوروزي، باتفاق آراء بانك ناشر را موظف به جمع آوري اين اسكناس ها بكنند!!..
در همين رابطه ، يكي دو تا از وكلاي (توسري خور) كه بارها ناظر بر توهين و تحقيرشان بوده ايم ، سر وصدا راه انداخته و بر حسب وظيفه شرعي شان(!) عصباني شده اند كه چرا بايد يك قيافه معصوم و زيبا(!) بشكل كاملا وارونه اي از طرف مقامات رسمي منتشر و در اختيار مردم (هميشه در صحنه سابق!) گذاشته شود!....
آدم وقتي خبر را ميخواند و به عكس العمل و اين همه ( دقت!) و موشكافي(!) حضرات پي ميبرد ، بي اختيار زبان به تحسين شان مي گشايد و باين همه اداي وظيفه (!) درود(!) ميفرستد.....
آخر يكي نيست به طراح اسكناس و مسئولين بانك مركزي بگويد ، شما ها چرا اين همه(خنگ) و (خنك!) هستيد؟ . اقلا ميخواستيد (چيزي) بگوئيد كه ( بگنجد؟!)
خشونت و آقا ؟؟ استغفرالله !!...
و اما بشنويد از مردمي كه با ظرافت كاري هاي بموقع خود- بهترين و گويا ترين پيام ها را به مسئولين ميدهند و در واقع ميگويند كه ..... خودتان هستيد!..
خبر زير را بخوانيد و به ظرافت قضيه پي ببريد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
خريد و فروش اسكناس هاي دو هزار توماني تازه به قيمت دو هزار و هشتصد تومان
اسكناس دو هزار توماني كه از شب عيد ميان مردم ايران انتشار يافت، به دليل محدوديت اسكناسهاي چاپ شده، حالا در بازار سياه به فروش مي رسد. اين اسكناس جديد به حدي مورد استقبال مردم قرار گرفت كه پس از اتمام نسخه ها در بانكها مردم آن را با قيمت دو هزار و هشتصد تومان از دلارفروشهاي ميدان فردوسي مي خريدند. دو هزارتومانيها از لحاظ سايز از هزار توماني بزرگتر بوده و از جنس كلفتتري برخوردار است. از طرف ديگر بانك مركزي قصد دارد اسكناسهاي ده هزار ريالي قديمي كه همرنگ دو هزار توماني است را جمع آوري كند. گفته مي شود اسكناسهاي 5 هزار توماني كه لايحه انتشار آن همراه با دو هزار توماني به تصويب مجلس رسيد، ظرف سال جديد منتشر شود.
****
بالاخره ما هم بايد حداقل يك تصوير واقعي را كه ياد آور واقعيت هاي فلاكت بارهست,و(اين بار وسيله دكانداران ارائه شده است) در اختيار داشته باشيم.!!

۱۳۸۳ فروردین ۶, پنجشنبه

٭ بيست سال گذشته و هنوز بهش عادت نكرده ام ؟!.
بيست ساله دارم مطابق سليقهء ديگران لباس می پوشم. چون ديگران فکر می کنن ديدن سر من گناهه هر وقت می خوام برم بيرون بايد به سرم دستمال ببندم. تو گرما و سرما.
هر روز رو سرم بيشتر سنگينی می کنه اما چاره ای ندارم جز اينکه تحملش کنم. بيست سال گذشته و هنوز بهش عادت نکردم. تصميم هم ندارم عادت کنم.
بچگی ام زير اون مقنعهء بد رنگ دم کرد و بد رنگ شد، نوجوونيم رو تو هول و تکون گذروندم که نکنه از ريختم خوششون نياد و بگيرنم. تو همون روزا يه بار گله ای گرفتنمون و جرم منو نوشتن ناخن بلند!! بعد ياد گرفتم چطوری آسه برم آسه بيام، درست مثل يه خرگوش مؤدب. اما هيچ وقت به خرگوش بودن خو نکردم.
هميشه از ديدن دخترهايی که تونستن به اين وضع عادت کنن غبطه می خورم. کاش منم می تونستم با اين گره ای که دم گلومه و می خواد خفه ام کنه اونطوری پيتزا گاز بزنم...
****
گاهي در چند سطر نوشته ، يك دنيا معني و مفهوم مي يابي .....
مطلب بالا را از وبلاگ (ديوار بلند) انتخاب كردم . براستي تحجر و واپسگرائي هنگامي كه با زور و با فشار و با شلاق و زندان و تحقير و توهين و خلاصه فرصت طلبي و گردن كلفتي به مردم تحميل ميشود چه ضايعات روحي جبران ناپذيري بجاي ميگذارد؟؟
و چقدر از مرحله پرت هستند آنها كه با رفتارعصر جاهليت ، حركت يك جامعه پويا را براي رسيدن به پيشرفت و تعالي كند ميكنند و تنها نتيجه اي كه بدست ميآورند ، احساس تنفر شديد و بيزاري مطلق مردم از آنهاست
اعتراض جامعه امروز ، تنها به حجاب اجباري و صحنه سازي هاي مربوط بآن نيست. اعتراض به رواج و اعمال انديشه هائي است كه مردم ، خاصه جوانان كشور را بجاي مهر ورزي ، به خشم و نفرت ميكشاند .... خشم و نفرتي كه آثار منفي آنرا مي بينيم - و نگران هستيم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
اينهم اظهار نظر يك دختر خانم ايراني كه از بخش (نظرات) انتخاب كردم


5:50AM | 2004-03-26
lida


سلام ...........مي تونم بگم خيلي راحت درک کردم که اين خانم چگونه درد مي کشيد چون بارها اين اتفاق براي خودم افتاده بود که گره روسري را زير گلوم نمي تونستم تحمل کنم گاهي اوقات گره را مي آوردم جلوي دهنم- همه مي گفتند اين چه مدل روسري سر کردنه مي گفتم دارم خفه مي شم انيجوري مي تونم نفس بکشم.


email | www


۱۳۸۳ فروردین ۵, چهارشنبه

تازه دريافته اند ، انقلاب - كلاه گشادي بود!!
*
نسلي ساکت , سکوت کرده , هر چه بخواهند مي کنند , همه به دنبال کار خود هستند . گمان مي کنند اگر پي کار خود باشند , مي توانند راحت زندگي کنند , اگر به سياست دخالت نکنند و بفکر خانواده خود باشند , مشکلي نخواهند داشت. همه در بدبختي و فلاکتند . بدبختي دائمي , اميدي نيست ولي همه فکر مي کنند اوضاع درست مي شود , اميد خيالي , انتظار دائمي , اگر اين برود , اگر آن بيايد.
نسل انقلابي را چه مي شود . آن همه شور و اشتياق , آن راهپيمائي هاي مليوني , همه را شما خلق کرديد.!(البته اين طور ميگويند!) هر چه کردند , نتوانستند سدي جلوي سيل شما بگيرند. حال همه مي گويند , کارتر خواست شاه رفت . آن روزها کسي فکر مي کرد اگر کارتر بخواهد شاه مي ماند؟
اگر شناسنامه مهر نداشته باشد , از اداره اخراج مي شويد , کو.پن نمي گيريد , دانشگاه راهتان نمي دهند , وام نمي دهند , زمين نمي دهند و ... . عجب شايعاتي (نه،همه اش شايعه نيست), شايعاتي به قيمت تداوم حکومتي مسخره .
بجاي شما انتخاب مي کنند , بعد با وقاحت مي گويند بيايد انتخاب ما را تاييد کنيد و الا خائن هستيد. نسل انقلابي , اگر سال 56 براي شما چنين داستاني تعريف مي کردند , ساعتها نمي خنديديد؟
.peykeiran.com/

۱۳۸۳ فروردین ۴, سه‌شنبه

اينها منادي جهل و خرافه هستند.
نمايش خياباني انصار حزب الله در لحظه تحويل سال در اصفهان
انصار حزب الله اصفهان در لحظه تحويل سال نو در يکي از چهار راه هاي اصلي اصفهان (هشت بهشت) در امتداد خيابان بزرگمهر ،منتهي به بزرگراه هاي اصفهان-تهران و اصفهان-يزد تجمع کرده و با پوشيدن لباس سياه؛ کاه بر سر مي ريختند و شتري را به عنوان ناقه حضرت سجاد(ع) در چهار راه آورده و بر سر مي کوفتند و در حاليکه بيش از هفت مسجد و حسينيه در اطراف وجود داشت با ايجاد ترافيک سانتيمتري و مردم آزاري ادعاي عزاداري اهل بيت را مي کردند!!!!!!
صداي بوق ممتد مردم معترض در اعتراض به افرادي که از حمايت نيروي انتظامي و شهرداري اصفهان نيز برخوردار بودند به گوش مي رسيد.
بازيگران اين نمايش(انصار) در پاسخ به مردم معترض به ايجاد راه بندان و مردم آزاري مي گفتند:!! مگر بني اميه براي ما عيدي باقي گذاشته؟
****
براي چند صباحي جولان دادن و بهر شكل و شمايل ارتزاق كردن ، هويت يك ملت جان به لب رسيده از خفت خرافه را اين گونه به بازي مي گيرند و بي اعتناء به تمام ويژگي هاي مرسوم و متداول امروزي ، علنا و عملا تبليغ (آبرو ريزي) ميكنند و اين چنين وقيحانه مشتي عامي و بيشتر فرصت طلب و ولنگار را بنام مسلمان و ايراني(!) ، خرافي و عقب افتاده و ...... تشويق ميكنند و سر سختانه معرفي مينمايند.....
زندان آزادي؟!
*
بهار آمد كه تا گل باز گردد
سرود زندگي آغاز گردد
بهار آمد كه تا دل كام گيرد
ز درد و غصه ها فرجام گيرد
بهار آمد كه آرايد جهان را
صفا بخشد دل آزادگان را
دريغ از ما كه بي برگ و بهاريم
به غربت در خزان روزگاريم
همه دور از وطن ، يك كوه درديم
به سينه ، غصه ها انبار كرديم
چو مرغي در قفس ، رنجور و پيريم
دراين (زندان آزادي) ، اسيريم !
اسير بازي ، بازيگرانيم
گهي در دست اين ، گه دست آنيم
پر از احساس ، اما ، ساده هستيم
چه نيكو مردم ، افتاده هستيم !
صفاي آدميت ، در جهانيم
خراب اين دل ، آتش فشانيم
كنون در فصل گل ، بي برگ و باريم
بهار است و من و تو ، بي بهاريم
بهاري خوشتر از ايران من نيست
گلي خوشبو تر از ، خاك وطن نيست
فرخ. بهار سال 1366

۱۳۸۳ فروردین ۲, یکشنبه

خون پاكم كه درآن عشق تو مي جوشد وبس
تا تو (آزاد) بماني ، به زمين ريخته باد

آفتابت
كه فروغ رخ زرتشت در آن گل كرده‌ست
آسمانت
كه ز خمخانة حافظ قدحي آورده‌ست
كوهسارت
كه برآن همت فردوسي پر گسترده‌ست
بوستانت
كز نسيم نفس سعدي ، جان پرورده‌ست
همزبانان من‌اند.
مردم خوب تو ، اين دل به تو پرداختگان
سر و جان باختگان ، غير تو نشناختگان
پيش شمشير بلا
قد برافراختگان ، سينه سپر ساختگان
مهربانان من‌اند.
نفسم را پر پرواز از تست
به دماوند تو سوگند ، كه گر بگشايند
بندم از بند ، ببينند كه آواز از تست
همه اجزايم با مهر تو آميخته ‌است
همه ذراتم با جان تو آميخته باد
خون پاكم كه در آن عشق تو مي‌جوشد و بس
تا تو آزاد بماني به زمين ريخته باد
****
فريدون مشيري


۱۳۸۳ فروردین ۱, شنبه

*نو روز ، بر شما پيروز و بهارتان ، دل افروز باد

۱۳۸۲ اسفند ۲۹, جمعه

* به ياري پروردگار بزرگ
وطن را بسازيم و بهتر كنيم


*الهي ، كه نوروز امسال را
به فرخنده ملك كهن سر كنيم
ببوسيم پاكيزه خاك وطن
و با اشك چشمان خود تر كنيم
اگر خاك ايران نباشد به دست
چه خاكي ندانم كه بر سر كنيم؟
همه برزن و كوي را ، سر به سر
فروزنده از نور آذر كنيم
فروزيم شمع دل افروز را
فراهم بساط سماور كنيم !
دهان را ز شيريني ناب يزد !
و با عطر قمصر معطر كنيم
پس از برگذاري آئين عيد
شراب كهن را به ساغر كنيم
به ياري پروردگار بزرگ
وطن را بسازيم و بهتر كنيم
بر آريم بيخ ستم را ز بن
ز داد و دهش ، تازه دفتر كنيم
كشانيم اهريمنان را به بند
به داور سپاريم و كيفر كنيم
فرو مايگان را به زير آوريم
فزون مايه افراد را بر كنيم
در ايران كه آزاد و آباد باد
شكوفنده بنياد ديگر كنيم
از افراد با دانش و نيك نام
به ديوان گماريم و داور كنيم
در آزادگي خلق آزاده را
مساوي ، موازي ، برابر كنيم
بشوئيم هنجار اهريمني
رها ميهن ار فتنه و شر كنيم
نمانيم جز خير و نيكي به جاي
و اين اصل سنجيده باور كنيم
ره رستگاري انسان يكي است
و آن راه هموار ، آزادگي است
a. razavi
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ* mehdi-a
هم سال نو مبارک و هم بايد بگم ايراني ها آنقدر که به مسائل شخصي خودشان اهميت ميدهند هيچوقت به سرنوشت دسته جمعي توجه نمي کنند واين حتما از اثر آموخته هاي غلط هست۰
وطن هويت ماست آدم بدون هويت تو سري خور ميشود- مي بينيد يک مشت روضه خوان بي تدبير و بي نشان چگونه سوار گرده عوام شدند و باتفاق دمار از هموطنان خود درآوردن؟۰
آري به اتفاق - جهان ميتوان گرفت۰ اگر عشق و علاقه اي به (اتفاق) باشد۰

اين هم (اظهارنظر) يك هم ميهن كه دربخش (comments)ملاحظه مي كنيد


۱۳۸۲ اسفند ۲۸, پنجشنبه

به آنان که با قلم- ، تباهی درد را ، به چشم جهانيان پديدار می کنند
بهاران خجسته باد ، بهاران خجسته باد
اين هم از ماهي شب عيدمان!!
ماهي سفيد، هر كيلو 11 هزار تومان

روز سه‌شنبه، قيمت هر كيلو ماهي سفيد در رشت، آستارا و تالش به 11 هزار تومان رسيد.
به گزارش «ايرنا»، افزايش شديد قيمت ماهي سفيد، از قيمت 4 هزار تومان به 11 هزار تومان به دليل فرا‌رسيدن ايام روزهاي آخر سال و همچنين شرايط جوي دريا!! و كاهش صيد بوده است.
*****
تعريف يك خاطره
اسفندماه سال 1332 بازار تهران . روبروي مسجد (سلطاني)
* پياده رو وسيع و حدود تقريبي نيمي ازپهناي خيابان گلوبندك (جلوي پله هاي مسجد سلطاني(بازار) در تصرف تپه و تلنبار هائي از ماهي سفيد بود كه براي مصرف شهروندان در ايام عيد نوروزبه بهاي هر عدد 10 ريال فروخته ميشد!!.
بچشم خود مي ديدم كه انبوه ماهي هاي درشت و تازه (سفيد) كه روي هم كوت شده بودند در دفعات ليز ميخوردند و زير چرخ هاي اتوبوس هاي در حال تردد له ميشدند!.و
فروشندگان در حاليكه چكمه هاي لاستيكي بلندي به پا داشتند، دركنار انبوه ماهيان فرياد ميزدند،،ماهي سفيد يك تومنه !. يك تومنه!....





۱۳۸۲ اسفند ۲۷, چهارشنبه

*آخرين قرباني اين موجود جنگلي كه اشتباها (صحرا) نشين! شده است، يك دختر بچه يازده و نيم ساله هست!!
پير مرد تازي ميخواهد ركورد رذالت خودش را در جهان(!) ثبت كند.

*يك (مرد!) 64 ساله عربستاني ، تاكنون و در طول 50 سال، 58 بار ازدواج كرده است!!
؛ صالح والصيعري؛ تاجر 64 ساله عربستاني! ، قصد دارد تعداد ازدواج هايش را به 60 مورد برساند... همچنين گفته شده است كه جوان ترين زن وي 13 ساله است!!...
روزنامه ،، الشرق الاوسط،، چاپ لندن با اعلام اين خبر نوشت : هشت نفر از زنان (الصيعري) ، يمني هستند و حاصل ازدواج هاي وي از15 نفر از زنانش ، 36 پسر و دختر ميباشد كه تاكنون، يكي از پسرانش فوت كرده است...
نكته جالب توجه اينكه : هرگاه الصيعري تصميم قطعي خود براي ازدواج(!) مجدد را اعلام ميكند ، يكي از چهار زن وي بايد خود را براي (طلاق!) آماده كند- چرا كه ، بر طبق شريعت اسلام، داشتن بيش از چهار زن به صورت همزمان ، حرام (!) است....
در خبر آمده است كه : نخستين ازدواج اين تازي در سن 14 سالگي صورت گرفته و پس از گذشت 4 ماه نيز همسرش را كه دختر عمويش بوده است - طلاق داده .....
در بخش (وقاحت) و (رذالت) بار اين خبر ميخوانيم :تازه ترين ازدواج وي، با دختري 13 ساله است كه او ادعا ميكند كسي كه اين دختر را باو معرفي كرده است، گفته است كه اين دختر فقط 5/11 ساله ميباشد...!!!....
****
بنام مسلماني ، كه البته داستان هاي خوشگذراني هاي (شكمي!!) آن به روايات (راست و دروغ) كم نيستند - چه جنايت ها كه مرتكب ميشوند و نامش را (ازدواج!!) ميگذارند؟؟...
اين موجود بي شاخ و دم ، اولين قرباني خود را كه بنا به ادعايش ، كمتر از 4ماه در اختيار داشته است (طلاق) داده و يك بدبخت ديگر را براي كامجوئي با (درهم و دينار!) خريده و دراختيار گرفته و سپس همچنان....... اين همه پستي و دنائت را همچنان عقد و ازدواج ناميده و تا آنجا ادامه داده است كه شرحش را خوانديد و ملاحظه كرديد؟!....
* هنگامي كه اين خبر را در سايت آخوندي ( تاب باز!) ميخواندم- ديدم تيتر اين جنايت را (تازه ترين ركورد ازدواج) نام نهاده و خواسته است طوري وا نمود كند كه انگار اين عرب بياباني! خواسته است ركورد كمال و معرفت را بشكند و بالا ببرد و نشان بدهد كه انسان دردنياي، حتي ( تعدد زوجات و صيغه كردن هاي آنچناني!!) نيز ميتواند بشكلي (مردانه) به تمنيات شكمي و هوس هاي حيواني خود عنان و اختيار بزند و حتما براي زناني كه بخاطر فرو دستي و رواج آئين كهنه و پوسيده قرون گذشته ناچار و ناگزير به تسليم هستند ، كرامت و اعتباري قائل باشد و بآنان بچشم كالاي يكي دو بار مصرف نگاه نكند و وقاحت وبي شرمي و حيوان صفتي را آنهم با استدلال (اسلامي!) تا بدين حد نشان ندهد....
* شدت خباثت و اوج تفكر جنائي اين موجود را ميتوانيد در قبول و همخوابگي او با يك عروسك يازده ساله حس كنيد و حدس بزنيد و به ريش آنها كه هنوز هم اصرار دارند كه تحت پوشش روايات شرم آور دوران جاهليت ميتوان با يك دختر بچه 9 ساله همبستر و همخواب شد - بخنديد و باين همه وقاحت و رذالت و پر روئي دكانداران ( قصه هاي كثيف) لعنت و نفرين بفرستيد.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
ايضا (!) به نظر ميرسد كه:
مسلمانها و مخصوصا اعراب شدت (زير شکم کاري هاشون) بمراتب بيشتر از ميزان کمال و عقل شان هست. بدتان نيايد- يک نگاه به خروار ها کتاب هاي مذهبي وديني بکنيد. بيشترين بخش موضوعات اين کتابها به زن و متاسفانه به زير شکم ختم ميشود!!۰
مردمي که شهوت ران باشند عزت و تجلي خودشان را نمي بينند و براي همين هم هست که قصه مردمان ما- مخصوصا زنان مسلمان- قصه اي دردآور و زجر آور و هولناک است۰۰
و در ......اين (مصيبت)بزرگ، صد البته جماعت (آخوند و ملا) بيشترين تقصير را دارند



۱۳۸۲ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

سه شنبه شب26 اسفندماه 82
چهارشنبه سوري
****
شب چهارشنبه آخر سال، يادآور يكی از كهنترين رسوم اقوام ايرانی است كه پس از هزاره ها، با تغييراتی ، همچنان پابرجا مانده است.
جشن "سورى" يا "چهارشنبه سورى" جشن "آتش"، نماد پاكی و فروزندگی و روشنايی است ، جشنی كه با افروختن آتش براى سرور و شادمانی در آخرين شب چهارشنبه سال كهنه ، با مراسم ، آداب، تشريفات و سنن ويژه اى برگزار می شود
****
هم اكنون ساعت 22 روبروي دانشگاه تهران در خيابان شاهرضا و ابتداي خيابان امير آباد منشعب از ميدان 24 اسفند و همچنين در ميدان محسني و نارمك و تهران پارس و بسيار نقاط ديگر تهران مراسم آتش افروزي و پريدن از روي آن و انفجار ترقه هاي (انقلابي!*) به اوج خود رسيده و متاسفانه در برخي از نقاط (ارازل معروف به لباس شخصي) با مردم در گير شده اند.
جماعت نشسته بر مسند قدرت ، متاسفانه به تبعيت از آئين (تازي)ها ، با برگذاري مراسم جشن 4شنبه سوري و عيد نوروز و بطور كلي اعياد ايراني دشمني و بي اعتنائي كينه توزانه اي از خود نشان داده اند و بهمين علت هم مردم خاصه جوانان ميهن با رسيدن سالروز اين اعياد كه نشانه زنده بودن و پايدار ماندن فرهنگ و سنت و باورايراني است به برگزاري مراسم مربوط بآن پرداخته و با اصرار و حتي سماجت خاص كه بارها از نزديك شاهد بوده ام. نشان ميدهند كه مصمم به احياي سنت هاي ملي خود - حتي در شرايط ضرب و شتم ماموران كور دل ، هستند....

۱۳۸۲ اسفند ۲۵, دوشنبه

بخشي از يك سروده بلند.
*
بسا آنها ؟!
بسا آنها كه گرد (‌شاه) بودند
خيانت پيشه و گمراه بودند
حقايق را ز ما پنهان نمودند
نفوذ منبر و ملا فزودند
در آگاهي و ادراك ، بستند
ز مردم غافل و ، با خود نشستند
چو شد افزون شكايت ها ، رميدند
ز بام ملت و ميهن ، پريدند

*(فرخ)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
(بز) حيوان خرابكاري است!!

به گزارش خبرگزاري فرانسه از تهران، هفته نامه طبرستان به حكم قوه قضاييه جمهوري اسلامي و به دليل چاپ تصويري كه روحانيان حاكم بر ايران را با بزها مقايسه مي كرد، توقيف شد.
هفته نامه طبرستان در مقاله خود كه به توقيف آن توسط قوه قضاييه انجاميد، با انتشار مقاله اي درباره رفتار نادرست بزها و اين كه اين حيوان به خرابكاري مشهور است، نوشت: نشانه شاخص بزها ريش بلند آنها است. خبرگزاري فرانسه با اشاره به اين كه عكس بزرگ يك بز سفيدرنگ با ريشي به طول ده سانتيمتر، نخستين صفحه اين هفته نامه را تزيين كرده بود، مي نويسد: ريش گذاشتن براي مردان مطابق نظر روحانيون مسلمان و پيروان متعصب آنها امري الزامي است.
هفته نامه طبرستان در مطلب اصلي آخرين شماره اش نوشته بود: بز حيواني است كه به حقوق دموكراتيك يك گله گوسفند احترام نمي گذارد و حتي گوسفندان را از بع بع آزادانه بازمي دارد. به گزارش خبرگزاري فرانسه، هفته نام طبرستان همچنين مي افزايد: بز هرچه كه سر راهش باشد را ويران مي كند و ريشه گياهان و برگ درختان را مي خورد.

****
نيازي به هيچ توضيح و تفسيري نيست !!

۱۳۸۲ اسفند ۲۲, جمعه

گزارشگر ويژه سازمان ملل از سركوب سازمان يافته در ايران خبر داد

آقای ليگابو که در ماه نوامبر از ايران بازديد کرده و با تعدادی از مردم، از جمله فعالان سياسی، گفتگو کرده است، گزارش خود در باره وضعيت حقوق بشر در ايران را مقدمتاً روز چهارشنبه 10 مارس در مقر اروپايی سازمان مل در ژنو منتشر کرد.
آقای ليگابو روز جمعه در گفتگويی با بخش فارسی راديوی بی بی سی گفت که طی اقامتش در ايران با افرادی با باورها و انگيزه های متفاوت سياسی ملاقات کرده است.
به گفته آقای ليگابو، منتقدان حکومت ايران اعتقاد داشتند که هر چند در بسياری از موارد ممکن است آزادی بيان وجود داشته باشد، ولی در اکثر موارد آزادی پس از بيان نيست و حکومت پس از اظهار عقيده توسط منتقدان، آزادی آنان را سلب می کند.
آقای ليگابو در باره محتوای گزارش خود گفت: "آنچه من مطرح کرده ام اين است که نهاد های زيادی در ايران هستند، بخصوص دفتر دادستان تهران و دادگاه مطبوعات که بنظر می رسد مانع استيفای حق آزادی بيان و عقيده می شوند."
به گفته آقای ليگابو، در جايی که ترس از ابراز عقيده وجود داشته باشد، نويسندگان، استادان، سخنوران، همه ناچارند در گفتار و نوشتار خود احتياط کنند. اين وضعيت به خودی خود، به حق آزادی بيان ضربه می زند و ترس از عواقب بيان عقيده، به خودسانسوری می انجامد.
در اين مورد که آيا ايران به تعهدات خود نسبت به جامعه بين المللی بموجب ميثاقهای حقوق سياسی و مدنی عمل می کند يا نه، آقای ليگابو گفت: من گزارش خود را ارائه می دهم اما قضاوت در اين مورد با کميسيون حقوق بشر خواهد بود. ايران اين ميثاقها را امضا کرده و تعهداتی به جامعه حقوق بشر و جامعه بين المللی دارد.
او گفت: دولت ايران به من گفته است که آماده همکاری با کميسيون حقوق بشر است.! اما بين آنچه گفه می شود و آنچه عمل می شود تفاوت وجود دارد.
آقای ليگابو افزود: بايد ديد آيا پس از ارائه شدن گزارش من به کميسيون حفقوق بشر، دولت ايران به تصميم کميسيون احترام می گذارد يا نه.
****
در جكومت (ولائي) نه امروز كه از ابتداي كار، روش و رفتار دست اندر كاران بشكلي بوده است كه در هيچ موردي نميتوان كمترين نشانه روشني ديد..
در اين سالهاي (سياه) سازمان ملل و كميته هاي حقوق بشر و..... بطور مرتب و مفصل روش و رفتار ملا ها را مورد سرزنش و انتقاد قرار داده و به موازات آن ، همين (ملل!!) براي گرفتن سهمي از تاراج ثروت ميهن ، مستقيم و غير مستقيم با ملا ها سازش و ساخت و پاخت داشته است....
بنظر ميرسد تك تك ايرانيان بخاطر بي تفاوتي ها و خود بيني و خود محوري هاي فردي و شخصي ، عدم آگاهي ، تعصب و تجاهل ، در ادامه وضعيت موجود مقصريم و سازمانهاي عريض وطويل بين المللي نيز اين تباهي و تقصير را دريافته اند،،!
______________________________*
اظهار نظر نماينده تند رو هاي حاكم در روزنامه حكومتي (كيهان) و يكي ديگر از سردسته هاي گروه چماقداران...

ايلنا: به دنبال انتشار گزارش «آمبئي ليگابو» درباره برخورد سازمان يافته جريانات تندرو در ايران براي ايجاد جو رعب و وحشت، «حسين شريعتمداري» مديرمسئول «كيهان» گفت: «معتقدم از آنجا كه سازمان ملل نشان داده كه تحت تأثير آمريكا و لابي صهيونيسم عمل مي كند بنابراين براي گزارش هاي آن نمي توان ارزش و اهميتي قائل بود.» «حسين الله كرم» نيز طي سخناني تأكيد كرد: «متأسفانه برخي جريانات در كشور باعث شدند قوه قضائيه نتواند مردم را در جريان كامل جريانات داخلي و نحوه محاكمه افرادي كه ليگابو آن را خود سانسوري توصيف كرده، قرار دهد.» وي افزود: «سهم ۷ الي ۱۵ درصدي اصلاح طلبان! در انتخابات هفتمين دوره مجلس نمي تواند در گزارش ليگابو و فشارهاي خارجي تأثير چنداني داشته باشد.»










|











۱۳۸۲ اسفند ۲۱, پنجشنبه

* از ميان رسانه هاي (بقول خودشان) خودي، چند خبر (مشعشع) برايتان انتخاب كرده ام!
10 هزار پزشك بيكارند

ايرج خسرونيا رييس هيأت مديره جامعه پزشكان متخصص داخلي ايران، از وجود 10 هزار پزشك بيكار در كشور خبر داد و گفت: برخي پزشكان، مشغول انجام كارهايي هستند كه در شأن حرفه پزشكي نيست.
****
خبر بعدي

در سالروز جهاني توريسم!من و تعدادي از مسؤولان به مرز بازرگان رفتيم، تا از نخستين توريستي كه در آن روز وارد كشور مي‌شود، تجليل كنيم و به او سكه بهار آزادي و دسته گل بدهيم. وي افزود: سه ساعت تمام در مرز منتظر شديم، ولي حتي يك توريست هم وارد كشور نشد!
****
آقائي كه ميخواسته سكه طلا ، آنهم از نوع ( بهار آزادي) اش!! را به اولين مسافر سياحتي بدهد، گويا يكي از اعضاي كمسيون (عمران!) شوراي انتصابي حكومت (ولائي)است.
اين (حاج آقا) حتما بخاطر اطلاعات وسيع و جامعي كه در بيشتر امور اجتماعي از جمله مسائل مربوط به ( جلب توريست) دارد- ميداند كه در مملكتي كه روز روشن ،آنهم در شمالي ترين نقطه پايتخت ، كيف و پول و اتومبيل و حتي لباس زير و روي شهروندان را بسرقت ميبرند و براي چندر غاز پول حتي بجان افراد نيز آ سيب ميرسانند براي توريستي كه قبل از انتخاب كشور مورد علاقه اش حتما به شرح و تفسير اوضاع آن كشور دقت ميكند و عكسهاي شلاق زني و چرثقيل هاي اعدامي را بكرات مي بيند ، غلط ميكند هوس حتي پريدن از روي ايران آخوندي را كه روزگاري براي بازديد و تماشايش به شهادت آمار، سر و دست مي شكستند- داشته باشد...

****
خبر بعدي !
فروش 19 قطار از رده خارج شده آلمان به ايران شركت راه آهن آلمان درصدد است كه 19 قطار سريع السير ديزلي خود را كه از رده خارج مي‌باشند به ايران بفروشد.
»، يك سخنگوي شركت راه آهن آلمان در اين زمينه اظهار نظر كرده كه گفت‌وگوها در اين زمينه به كندي پيش مي‌روند. بنا بر گزارش‌هاي دريافتي، يك گروه اعزامي از ايران به شهر اوبرفرانكيشه هوف سفر كرده است تا مقدمات اين خريد را فراهم سازد. اين قطارها كه قبلا در مسير مابين شهر نورنبرگ و درسدن در حال فعاليت بودند، به خاطر نواقص ازسوي شركت راه آهن آلمان از رده خارج شدند. با وجود ادعاي رفع نواقص اين قطارها از سوي شركت توليد كننده، شركت راه آهن آلمان اين قطارها را بخاطر مخارج بالاي آنان، تنها در مسيرهاي كوتاه استفاده مي‌كرده است.
****
وقتي چوب حراج ثروت ملي كه صرف اهداف ايدولژيكي و نيز باج دهي ميشود زده شود ، و بيست و پنج سال (شعار) آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند ، بخورد خلق الله عوام داده شود. و مهمتر از همه راهبر و رئيس و مسئول و مديران كشورش تنها نگاهشان به اجراي فتاوي (ملا محمد باقر هاي مجلسي) باشد - بايستي كه هواپيما هاي قراضه و دست دوم و از رده خارج شده تركيه را ( خوب دقت كنيد- تركيه) را بخريم و واگن ها و قطار بازنشسته و از كار افتاده آلماني ها را كه اين روزها دارند براي يك (يورو) بهر قيمتي (له له ) ميزنند بكشور وارد كنيم . كشوري كه گنده هاش(!) ميگويند متعلق به صاحب الزمان ع) هست و مردمش زير پرچم عزت حسيني(!) سينه ميزنند!!.
****
و..... در پايان ميخوانيم كه :
در تهران، پايتخت ايران 600 هزار زن و دختر جوان خود فروشی می كنند و همايش بررسی آسيب های اجتماعی اطلاع دارد كه بيش از هشت هزار مركز فحشا در سراسر ايران مشغول به كار هستند.

سن متوسط خودفروشی در جمهوری اسلامی ايران در عرض هفت سال گذشته از 28 سال به زير 20 سال رسيده است. در سال های اخير حتی دختران 13 ساله نيز در خيابان ها به خودفروشی مشغول هستند.
خودفروشی به مدارس نيز راه يافته و شمار رو به افزايشی از نوجوانان مدارس اكنون در اين ورطه سقوط كرده اند.
در حال حاضر ايران بزرگترين بازار مصرف مشروبات الكلی در خاورميانه است و مصرف مشروبات الكلی روز به روز در ايران در حال افزايش است. بر اين آمار، پديده ای را بايد افزود كه هرگز در تاريخ ايران سابقه نداشته است و آن مصرف مستمر مشروب در ميان زنان است. مطابق آمار و تحقيق ارائه شده به همايش آسيب های اجتماعی بيش از يك سوم كسانی كه در جمهوری اسلامی به طور مستمر مشروبات الكلی مصرف می كنند زنان هستند.
****
اينهم (ام القرائي) كه يك مشت معتكف مسجد ومنبر، در مقام زعيم و راهبر مردم وعده داده بودند!!!..
اكنون از سر تصدق تعدادي درمانده و عاجر كه راه پس و پيش خود را گم كرده اند. ايراني بايد شرمنده اعمال ننگين كساني باشد كه براي بيرون انداختن يك تار موي سر، در ملاء عام تخته شلاق بر پا ميكردند و مشتي كور بين وتهي از آدمي ، بر پيكر شرف و آبرو يمان تازيانه ميزدند......
از آنچه بر سرمان آوردند ، عبرت بگيريم ...

۱۳۸۲ اسفند ۲۰, چهارشنبه

چي گفتند و چي از كار در آمد ؟!!...
* حالا ، كار بجائي رسيده كه بايد امنيت شهرها و شهروند هايمان را با دوران(طالبان) در افغانستان مقايسه كنيم!!عجب فريبي دادند و عجب فريبي خورديم؟!

* فكر نمي كنيد (حق مان) همين هست كه مي بينيم؟؟.... طفلك جوانها.
به دنبال حمله عده‌اي تحت عنوان
«حزب‌الله» به دفتر نشريه «رايزن» در کرج و ادامه تحرکات اين گروه، پرسنل نشريه «رايزن» به مرگ تهديد شدند.
اين اقدام پس از آن صورت گرفت که اطلاعيه‌هايي مبني بر ملحد بودن پرسنل اين نشريه به طور وسيع در شهر پخش شد. برخي از منابع آگاه از حضور مشاورين فرماندار در ميان تحريک‌کنندگان وقايع اخير خبر مي‌دهند.
گروه مهاجم که با سرکردگي طلبه شهرت‌طلبي به نام «تمامزاده»، ضمن پخش نشريات سراسر توهين به نمايندگان شهر و روزنامه‌نگاران و انتساب اتهام‌هاي گوناگون به اين اشخاص، تاکنون توانسته‌اند بدون هيچ مانعي اقدامات خود را پيش ببرند. سکوت محافل امنيتي شهرستان در خصوص اين عده شائبه ارتباط ميان اقدامات اين گروه و مقاصد برخي ارگانهاي مسوول را تقويت کرده است.
****
بهم ريزي و هرج ومرج ، واضح تر و روشن تر ازاين هم ميشود؟؟.
يادمان باشد ، اين اوضاع درد و زجر آور كه بازيگرانش مشتي عقب مانده روزگار هستند ، جز تباهي و فلاكت براي مردم، چه سود و فايده اي داشته اند؟؟...

۱۳۸۲ اسفند ۱۹, سه‌شنبه

شلاق خوردن در شان و منزلت ايراني نيست.
به بهانه برگذاري تظاهرات بانوان درپارك لاله تهران بمناسبت روز جهاني زن و ضرب وشتم تظاهر كنندگان(!) .
*اغلب اوقات ، بسته به فرصتي كه دست ميدهد- به مرور و مطالعه يادداشت ها و نوشته هاي (وبلاگ نويسان) مي نشينم و آراء و نظرات آنها را كه بيشتر حكايت (بي خيالي!) هست و كمتر، انتقادي و اعتراضي، با دقت ميخوانم.
از سوئي ديگر، بطور مرتب اخبار و رويدادهاي سر زمين بهم ريخته ام ايران را زير نظر دارم و رسانه هاي تصويري و نوشتاري داخلي و خارجي ( خودي و غير خودي!!) را مي شنوم و ميخوانم و ازاين همه جور و ستم و كاستي و بخصوص بي حرمتي نسبت به ايرانيان(مردم كوچه و بازار)، رنج ميبرم..
مي بينم حكومت (ولايت!) بطور دربست و مطلق، كار را ازرعايت حدود بديهي ترين ارزش هاي انساني گذرانده و با سماجت بسيار كينه توزانه اي به توهين و تحقير مردم خصوصا جوانان مرز و بوم پرداخته و در تمام زمينه هاي اجتماعي وفرهنگي و.... بر حسب ذات واپسگراي خود، تن به هيچ ملاحظه و مساعدتي بنفع حفظ ارزش ها و آبروي مردم - نميدهد و هنوز و همچنان به تمام معيار هاي شناخته شده انساني و اصولي بي اعتنائي ميكند و بساط بگير و ببند و توهين و تحقير و شلاق و زندانش، پا برجاست....
و.... بعد به موقعيت و وضعيت درد ناك همسايه هاي غرب و شرق خودمان نگاه ميكنم و رفتاري كه عربستان و ساير شيخ نشين هاي (صاحب نفت) بحكم آنچه كه (ناگزير به رعايت آن هستند!) با مردم خود دارند!!.
و آن وقت ذهنم متوجه اين حقيقت ميشود كه انگار كشور هائي كه داراي منابع سرشار نفت و گاز هستند بايد بر روي ثروت عظيم خود (شلاق) بخورند و (حقارت) تحمل كنند - تا شكم گنده هاي زورگو(استعمارگران) براي حفظ هيكل فربه و شكم پيچ پيچ شان(!) همچنان بزرگ و باد كرده باقي بماند!.
اينها ، با فراهم كردن امكانات براي صاحبان انديشه هاي افراطي و فاشيستي و بوجود آوردن شرايط احياء و ابقاء- اوضاعي را بوجود ميآورند تا به طرق مختلف از جمله( به اشكالي كه سالهاست در كشور خودمان شدهديم) اراده خود را براي غارت و چپاول ثروت هاي خداداده ما تحميل كنند و از حضور و وجود حاكمان نا لايق و ناتوان و خود فروخته، نهايت استفاده و بهره برداري را بكنند ..
دختران وپسران جوان را كه حضور جواني شان به مدد عشق و دوستي پا ميگيرد به جرم لبخند بيك ديگر به شلاق و زندان و جريمه محكوم ميكنند و عوايد ثروت ملي و متعلق بآنها را به بهانه هاي مختلف حتي از روي (ناچاري) به جيب خارجي مي ريزند و رجز خواني و ريا كاري و زنجير و سينه زني اش را براي مردم ميخواهند
نگاهي به وضعيت كشور هاي همسايه، در چار سوي ميهن بكنيم.فقر و فساد و تباهي و هرج و مرج و ويراني و كشت و كشتار (شيعه و سني) بازي شان متعلق بما هست و به غارت بردن همه هستي اين مردم بعهده آنها كه از حماقت و از ناداني و از عقب ماندگي ذهني دست اندركاران كه بيشتر ماموران (شخصي - يا اجاره اي شان) هستند، نهايت
استفاده را
ميكنند!!...
ما را سرگرم (شعار) و موعظه و (منبر) ميكنند و بيست و پنج سال برايمان ( آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند) بدر و ديوار مي نويسند و آن وقت ميليارد ها دلاري كه هر سال بايد خرج برقراري و سرافرازي و شادكامي و مهرورزي ايرانيان بشود را صرف (تلكه) دادن به گروه هاي زير زميني و كمپاني هاي خارجي و خريد وسائل اسقاط نظامي و ديگر اسباب و ابزار مخرب جنگي ميكنند...
*كاش در وبلاگ هاي جوانان، خيلي بيشتر از آنچه كه مي بينيم و ميخوانيم، به بحث دنباله اين (شعار) ويرانگر(آمريكا هيچ غلطي......) بپردازند و بنويسند كه بنظرشان (چه غلط هائي) تا امروز از سر تصدق اولياء كينه توز و معامله گر كه تنها هنرشان (تحقير مردم) بوده است بر عليه مردم و تمام حقوق وهستي شان ، صورت گرفته است؟؟..

۱۳۸۲ اسفند ۱۸, دوشنبه

اين هم... يك خبر(داغ اسلامي!) كه توسط يك جوان تهراني براي يكي از سايت ها. فرستاده است
کنسرت پاپ

با چند نفر به يك كنسرت پاپ رفتيم. آگهيش را روي ديوار ديدم. برخلاف تصور تعداد ميان سالان هم زياد بود. و مدرن و نسبتا شيك و پيك!.و نه لزوما پولدار. كنسرت حدود يكساعت دير شروع شد. چون نيروي معروف به اماكن (نيروي انتظامي محافظت از اماكن عمومي ـ يعني حفاظت از عفت عمومي!) اجازه نميداد زن و مرد كنار هم بنشينند. سر اين دعوا شده بود. و دو سه خانواده كه با هم آمده بودند خيلي عصباني بودند. بازار فحش و متلك جاري بود. يكي ميگفت ميخواستين بگين مثل حمام زنانه و مردانه است. يكي ديگر با صداي بلند يك زن مقنعه اي مامور اماكن را مسخره ميكرد و ميگفت فاطمه كماندو شما هم موسيقي پاپ دوست داري؟. خلاصه جو جالبي بود. خلاصه ديدني بود. برخی خانواده ها هم حاضر نشدند !!زن و مرد سوا بشن اما مجبورشان كردند برن تا ته سالن بنشينند. تا ديگران آنها را نبينند و از نشستن زن و مرد كنار هم تحريك نشوند.
****
بيست و پنج سال توهين و تحقير مردم ، توسط كسانيكه (آبرو قي كرده) روزگار هستند- هنوز و همچنان در اشكال مختلف ادامه دارد. حرف ما اين است. تا كي بايد تحمل اين همه تحقير را داشت؟؟.

۱۳۸۲ اسفند ۱۵, جمعه

آنچه از دل بر خيزد ، لاجرم بر دل نشيند..
*
بعضي جمعه‌ها جون مي‌ده براي تنهايي و افسردگی..به خانواده بگي با دوستات قرار داري .. به دوستات بگي با خانواده بايد جايي بري.. و خودت تنها بزني به کوه..!. از آدماي سرخوش و خنده روي پايين کوه رد شي.. از دختراي کفش پاشنه بلند و نوک تيز پوش و پسرايي که سگاي پاکوتاشون رو آوردن هواخوري رد شي.!. از زن و شوهراي ميانسالي که براي بهبود روابط اومدن کوه و گاهي وسط راه حرفشون مي شه، رد شي... بايد عين من استاد باشي که به نظر بياد با کسي اومدي و همراهات يا جلوترن يا عقب تر، تا کمتر به مشکل مزاحمت بر بخوري.. بري بالا..از قبر شهدا رد شي.. بشنوي مي خوان از اون بالا يه رودخونه مصنوعي آب براه بندازن که بريزه پايين و دوباره پمپاژ بشه تا بالا..وپيش خودت بگي حتما يه رنگ قرمز هم بهش مي زنن تا خون شهدا يادآوري بشه....بري و بري.. از آشغال هاي پفک و بيسکوئيت وبطري هاي نوشابه رد شي..بري تو ميونبر که هيچکي نباشه.. از بطري هاي شکسته عرق و الکل گندم رد شي.. از کاغذهاي لوله شده مواد مخدر رد شي..نبايد هيچ علامت تمدني و انساني ببيني.. برسي يه جايي که هيچکس نيست.. بشيني رو يه سنگ... به بادي که رو گوشت ميوزه گوش بدي.. به رقص علفها و تيغها خيره بشي.. با سوسکهاي سياه سياه بازي کني..ترانه اي زير لب زمزمه کني.. آهنگي رو با سوت بزني.. و کم کم غمهاي اين چند وقت بيادت بيان و تمومشون رو گريه کني.. براي تموم دوستيهاي ظاهري و مصنوعي اشک بريزي.. براي تموم عشق هاي دروغي زار بزني.. به درجا زدنهات.. به پيشرفت نکردن هات و به سالهايي که تند تند داره رد مي شه بدون اينکه تونسته باشي استفاده اي ببري... به مردم سرزمينت.. به غصه هاشون به فقرشون.. به ابر سياهي که سالهاست بر مملکتمون سايه انداخته..به نداشتن آزادي.... به دوستاي خوبي که داشتي وبه خاطر شرايط رفتن... به دوستاي خوبي که داشتي و راهشون ازت جدا شد...به.....
خالي خالي که شدي برگردي و... ببيني هيچي عوض نشده.. زندگي همچنان ادامه داره...

****
چقدر بي پيرايه ، از ته دل ، گفته است.
او.... يك دانشجوي جوان و اينطور كه از نوشته هايش پيداست ، يك دختر خانم آگاه و با احساس هست....
من اغلب به (سايت زيتون) سر ميزنم و يادداشت هاي اين جوان هموطن را كه حتما حكايت از بينش و بيان اكثر قريب به اتفاق جوانان سر زمين مان ميكند- ميخوانم.....


۱۳۸۲ اسفند ۱۳, چهارشنبه

در ايران اسلامي(!) روزي شش تن مواد مخدر مصرف ميشود!!

و...اين تازه آماري است كه ستاد به اصطلاح مبارزه با مواد مخدر داده است
مديركل فرهنگي و پيشگيري ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: روزانه تا 6 تن مواد مخدر در كشور مصرف مي‌شود.
به گزارش ايسنا، وي اظهار داشت: 70 درصد دستگيرشدگان جرايم مواد مخدر در كشور، متأهل هستند و بالغ بر 60 درصد از طلاق‌هاي كشور، ارتباط مستقيمي با مواد مخدر و اعتياد دارد.
وي ميزان خسارت سالانه مواد مخدر به كشور را، 4 هزار و 500 ميليارد تومان اعلام كرد و گفت: بر پايه آمار، 12 ميليون نفر در كشور، به نوعي درگير با مشكلات مواد مخدرند و هر 59 ثانيه يك نفر به علت آسيب‌هاي اجتماعي روانه زندان‌هاي كشور مي‌شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
خبر بالا را خوانديد ..حتما به ابعاد فاجعه پي ببريد و عمق فلاكتي را كه از سر تصدق يك مشت عامي فرصت طلب، نصيب مردم فريب خورده و ناچار شده است، مي بينيد..اما قضيه هنگامي درد ناكتر و زجر آور تر ميشود كه بدانيم اين (عاميان) متحجر.زير لواي مرشدان (با ريش وبي ريش خود) چگونه فكر ميكنند و تا كجاي بي نهايت ، نشان ميدهند كه متعلق به اعصار ماضي و دوران(باديه نشيني) بوده اند....اين خبر را هم بخوانيد!
*
احمد توكلي با رد پيشنهاد «نسيم صبا» براي مصاحبه گفت: «من با روزنامه اي كه عكس يك زن فاسقه ( منظورشان شهره آغداشلو است ) را در صفحه اول خود چاپ مي كند، مصاحبه نمي كنم****
اين احمد آقا ، حتما جزو كساني است كه اخيرا بنام نماينده مردم(!) در انتصابات اخير به جامعه در بند- قالب شده است .
و خانم آغداشلو هنرپيشه هنرمند ايراني است كه با بازي در يك فيلم آمريكائي كه زندگي يك افسر ايراني را درغربت به تصور كشيده است خوش درخشيد و جزو پنج نفر نامزد دريافت جايزه اسكار(نقش دوم زن) انتخاب و در مراسم اهدا جايزه بعنوان يك هنرمند خوش نام ايراني شركت جست و نام و هنر ايران را در سطح وسيعي از دنيا ، مطرح ساخت.
و..... آن وقت اين آقاي فريبكار و عقب مانده بجاي اينكه اظهار تاسفي در باره افزايش اعتياد روز افزون جوانان كشور بكند و خير سرش. تاسفي بخورد و شعاري بدهد، در برابر خبرنگار يك رسانه دست سوم وچهارم داخلي كه ازاو خواسته جواب چند تا پرسش را بدهد. با گردني بر افروخته گفته است:
چون در رسانه مذكور، خبر نامزدي (آغداشلو) درج شده است. او باين خاطر كه عكس اين هنرمند نيز در كنار خبر آمده ، حاضر به مصاحبه نخواهد بود و دليل آنرا هم اعتراض به چاپ عكس يك (فاسق)!! قلمداد كرده است.
اين موجود زائد بخوبي ميداند كه ببركت وجود افرادي همانند او كه صلاحيت شركت و دخالت و قبول مسئوليت در امور مربوط به مردم و جامعه را ندارند - نه تنها آمار اعتياد از مرز وحشتناك گذشته است كه آمار تن فروشي و زنان و دختران و بخصوص صدور آنان به شيخ نشين هاي حاشيه خليج فارس . از چار چوب خبر فرا تر رفته وبه يك فاجعه بزرگ و وحشتناك مبدل شده است.
.

۱۳۸۲ اسفند ۱۲, سه‌شنبه

ننگ و نفرين بر آنها كه (ايران) را چنين ميخواهند ؟!
براي آنها كه كمترين ريشه در تبار ايراني دارندشنيدن اين اخبار شرم آور هست. و براي آنها كه از جنس ناپاك( تزوير و ريا) هستند ، (حيا) و (خجالت) معنا و مفهومي ندارد
****
مسئول گروه امدادگران آلماني که اخيرا از شهر زلزله زده بم بازگشته است گفت : وضعيت زنان و کودکان در شهر ويران شده بم تکان دهند و غير قابل تحمل است. سايت خبري Penelopes.org طي گزارشي با عنوان وضعيت فاجعه بار زنان و کودکان بم به نقل از امدادگران الماني نوشت : نه تنها کمکي از سوي دولت به زلزله زدگان نشده است بلکه نيروهاي سپاه پاسداران کمکهاي خارجي را که براي مردم زلزله زده فرستاده شده بود ربودند و فقط کمتر از يک دهم کمکهاي ارسالي به بم صرف زلزله زدگان شده است. بر پايه اين گزارش مسئول امدادگران الماني در مصاحبه با راديو المان گفت ما امدادگران معمولا احساساتمان را نشان نمي دهيم ولي انچه اينبار در بم شاهد ان بوديم بسيار تکان دهنده بود. به گفته امدادگران الماني تعداد زيادي از دختران خردسال در شهر بم توسط باندهاي تبهکار وابسته به شبکه هاي فحشا ربوده شده اند و بقيه زنان و کودکاني هم که در بم مانده اند در شرايط اسفباري بسر ميبرند.


۱۳۸۲ اسفند ۱۱, دوشنبه

*
آزادي و آزادگي را پاس داريم و از آنها كه در تداوم اين راه از بذل جان و مال خود دريغ نكردندبياموزيم . و براي خودمان بجاي (شور)، طلب شعور كنيم

.........گرت ز دست بر آيد . چو نخل باش كريم
.........و گر ز دست نيايد. چو سرو باش . آزاد

سعدي