نشان دادن چهره دروغين مدعيان راستي با ارائه اسنادي كه به وفور ميتوان صورت بدتركيب اين مدعيان را نشان داد- به باور من كمترين كاري است كه بعهده ما گذاشته شده است
۱۳۸۶ خرداد ۷, دوشنبه
اشتباه نكنين ... يه وقت ؟!!0
مبادا فکر کنید این سرگرم کردن مردم است!!0
بنزین لیتری۳۵۰تومن نیست! . دزدی در این مملکت وجود ندارد!! . اینها گمراهی از گرانی و بیکاری و فقر و.....,و..... نیست!!! نه..!0
۱۳۸۶ خرداد ۴, جمعه
مي ترسيم خرمشهر دوباره سقوط كند
خرمشهر پس از ۲۵ سال عکسها از خبرگزاری مهر
امروز، سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر در سال 1361 بود... پرداختن به این مناسبت، در روزنامههای چاپ تهران بازتابهای متعددی داشت. اما گویا بیشتر روزنامهها " از سر انجام وظیفه ! " و کلیشه وار روی این موضوع کار کرده بودند...0
هر روزنامه، یکی دو گفتوگو با فرماندهان جنگ به چاپ رسانده و یا یاداشتی در باب آن ، منتشر کرده بود.!0
جای گزارشی از وضعیت امروز خرمشهر، پیگیری پروژههای عمرانی، بازگشت آوارگان جنگ و نظر مردم، بهویژه ساکنان شهر خرمشهر، و همچنین خاستگاهها و پیامدهای جامعهشناختی آزادی خرمشهر بشدت در این روزنامهها خالی بود.0
در این زمینه بین روزنامههای اصلاحطلب! و محافظهکار !، چپ یا راست، اجتماعی یا اقتصادی هم چندان تفاوتی نبود. ظاهرا روزنامهنگاری آسانگیر و تکرارشوندهی این سالها، که احتمالا در زیر فشارها و محدودیتها به این سو غلتیده، خواستار پیجوئی چندانی در این گونه گزارشها نیست..0
اغلب روزنامهها یا یاداشتی (دریافت شده!) را به چاپ رساندند یا اولین ایدهای را که به ذهن میرسیده اجرا کردند: گفتوگویی سریع و سطحی با یکی از فرماندهان متوسط جنگ.!0
اما.... دراین میان، یک روزنامه به نام " هم میهن " از مردم سراغ گرفته است
بازتاب آزادی خرمشهر در روزنامهی هممیهن را شاید بتوان یک استثنا در نظر گرفت. در اغلب صفحات امروز این روزنامه، به تناسب، تحلیل یا گزارشی در بارهی آزادی خرمشهر منتشر شده بود: از جمله زیر عنوان «میترسیم خرمشهر دوباره سقوط کند!»- می نویسد:0
«در خرمشهر خبر از کار نیست. هر چه هست بیکاری است. در خرمشهر برای توزیع مواد مخدر پاتوقهای متعددی هست ولی در کل شهر فقط دو دکه روزنامهفروشی وجود دارد».0
امروز، سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر در سال 1361 بود... پرداختن به این مناسبت، در روزنامههای چاپ تهران بازتابهای متعددی داشت. اما گویا بیشتر روزنامهها " از سر انجام وظیفه ! " و کلیشه وار روی این موضوع کار کرده بودند...0
هر روزنامه، یکی دو گفتوگو با فرماندهان جنگ به چاپ رسانده و یا یاداشتی در باب آن ، منتشر کرده بود.!0
جای گزارشی از وضعیت امروز خرمشهر، پیگیری پروژههای عمرانی، بازگشت آوارگان جنگ و نظر مردم، بهویژه ساکنان شهر خرمشهر، و همچنین خاستگاهها و پیامدهای جامعهشناختی آزادی خرمشهر بشدت در این روزنامهها خالی بود.0
در این زمینه بین روزنامههای اصلاحطلب! و محافظهکار !، چپ یا راست، اجتماعی یا اقتصادی هم چندان تفاوتی نبود. ظاهرا روزنامهنگاری آسانگیر و تکرارشوندهی این سالها، که احتمالا در زیر فشارها و محدودیتها به این سو غلتیده، خواستار پیجوئی چندانی در این گونه گزارشها نیست..0
اغلب روزنامهها یا یاداشتی (دریافت شده!) را به چاپ رساندند یا اولین ایدهای را که به ذهن میرسیده اجرا کردند: گفتوگویی سریع و سطحی با یکی از فرماندهان متوسط جنگ.!0
اما.... دراین میان، یک روزنامه به نام " هم میهن " از مردم سراغ گرفته است
بازتاب آزادی خرمشهر در روزنامهی هممیهن را شاید بتوان یک استثنا در نظر گرفت. در اغلب صفحات امروز این روزنامه، به تناسب، تحلیل یا گزارشی در بارهی آزادی خرمشهر منتشر شده بود: از جمله زیر عنوان «میترسیم خرمشهر دوباره سقوط کند!»- می نویسد:0
«در خرمشهر خبر از کار نیست. هر چه هست بیکاری است. در خرمشهر برای توزیع مواد مخدر پاتوقهای متعددی هست ولی در کل شهر فقط دو دکه روزنامهفروشی وجود دارد».0
۱۳۸۶ خرداد ۲, چهارشنبه
۱۳۸۶ خرداد ۱, سهشنبه
لات تر از .... لات ها
تصاويري که می بینید نشان دهنده اوج مدرنیته(!) در نیروی انتظامی است!... البته گاهی کمبود امکانات کار دست آدم ها می دهد!!... مثلاْ اینکه این بندگان خدا لات اند و عربده جو -. اما مگر ماموران محترم پلیس "لات تر از لات ها نيستند؟؟! "0
زدن آدمها با دستان بسته کجایش شبیه (رفتار انساني) است!0
مهرورزی با لات و لوت ها آنهم توسط نیروی انتظامی
زدن آدمها با دستان بسته کجایش شبیه (رفتار انساني) است!0
مهرورزی با لات و لوت ها آنهم توسط نیروی انتظامی
این هم یک عکس ديگر از لطافت نقابداران سیاه پوش
فرستادن مجرمین به صندوق عقب اتومبيل. به دلیل کمبود امکانات است!! و نه خدای نکرده قساوت و سنگدلی
اوج مهرورزی! مامورین( خلافكار) نیروی انتظامی با یک خلافکار.0
۱۳۸۶ اردیبهشت ۳۰, یکشنبه
اوباش وار .... بجان مردم افتاده اند
كانون زنان ايراني : تذكر ماموران نيروي انتظامي به دختران جوان در مورد بدحجابي باعث درگيري در ميدان هفت تير تهران شد.0
!! امروز (يكشنبه) صبح و عصر در پي اجراي طرح مبارزه با بدحجابي تعدادي از ماموران " اوباشان " ويژه اين طرح با دختران جوان درگير شدند. 0
به گفته شاهدان عيني، ماموران سعي در دستگيري و بازداشت اين زنان داشتند و با مقاومت آنان چند تن از مردان حاضر در ميدان هفت تير نيز با ماموران به بحث پرداختند. 0
يكي از مغازه داران ميدان هفت تير در اين باره گفت: "ماموران زن به سه دختر25 تا 30 ساله در باره حجابشان تذكر دادند، اما اين تذكر با لحن تندي انجام گرفت كه باعث برانگيختن واكنش آنها شد. 0
يك پليس زن سعي داشت با كشيدن دست يكي از دختران سعي در سوار كردن او به ماشين داشته باشد، اما او حاضر به سوار شدن نبود. مامور مرد هم با پاي خود به ساق پاي زن جوان زد. اين ماجرا باعث دخالت مردم شد. اين سه زن سرانجام توسط حاضران در ميدان هفت تير از صحنه خارج شدند و با يك ماشين سمند از صحنه دور شدند." 0
آنها در حالي سوار ماشين شدند كه لباس هايشان در جريان درگيري پاره شده بود و ديگر حجابي بر سر نداشتند
يكي از رانندگان تاكسي نيز در باره درگيري صبح در ميدان هفت تير گفت: "امروز صبح هم ماموران با رفتار تندي دختر جواني را به دليل بدحجابي كشان كشان سوار خودرو نيروي انتظامي كردند و با خود بردند. فرياد هاي اين دختر جوان اعتراض مردم را نيز برانگيخت."0
به گفته او در درگيري بعد از ظهرميان مردم و پليس مادر و دختري كه از سوي ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفتند در حالي كه صورت خوني شان را به ماموران پليس(!) نشان مي دادند در اعتراض به اين نوع برخورد روسري خود را از سر برداشتند."0
گفته مي شود اين مادر و دختر با موبايل شان مشغول فيلم برداري از برخورد خشن پليس با زنان بودند
توجه :عكسي كه همراه با اين خبر مي بينيد توسط يكي از شهروندان تهراني و با گوشي موبايل از واقعه عصر امروز گرفته شده است
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۸, جمعه
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۷, پنجشنبه
گند (فتوا) ها هم در آمد ؟!0
در پی فتوای(!) رئیس بخش حدیث دانشگاه الازهر مصر ، درباره روش جدید محرم شدن مرد و زن در محیط اداری ، پارلمان مصر صحنه انتقادات تند نمایندگان فراکسیون "اخوان المسلمین" به الازهر شد 0
به نقل از العربیه، دکتر عزت عطیه ، رئیس بخش حدیث الازهر ، فتوا داده است اگر دو همکار (یک زن و یک مرد) در یک اتاق که درب آن توسط فردی جز آنها باز نمی شود ، کار می کنند ،بخواهند بین شان محرمیت ایجاد شود ، زن می تواند پنج بار از شیر خود به همکار مرد خود بدهد و بدین ترتیب آنها با هم محرم و حضورشان در یک اتاق ، شرعی می شود .!!.... 0
براساس این فتوای (با مزه !!) ، در صورتی که این عمل انجام شود ، زن می تواند چهره و موهای خود را به مردی که شیرش را خورده است ، بنمایاند . بر اساس این فتوا (!)، کسانی که با این روش محرم می شوند ، می توانند با یکدیگر ازدواج کنند ولی تا قبل از عقد متعارف شرعی ، حق داشتن روابط زناشویی را نخواهند داشت ! ( این دیگه مربوط میشه به خودشون که چه جوری با هم کنار میان!!). 0
در واکنش به این فتوا ، اعضای فراکسیون اخوان المسلمین در پارلمان مصر ، با اعلام نگرانی خود از طرح این موضوع ، خواستار اصلاح فتوا از سوی الازهر شدند .( پس فتاوی ، قابل اصلاح (!) و حتما هم پس گرفته میشود؟!).... تعدادی از این نمایندگان ، فتوای الازهر را باعث رواج فساد(!) در جامعه خواندند و اعلام داشتند که چنین فتوایی مخالف اجماع علمای(!) اسلام است و باید پس گرفته شود!.....0
نه ... راستی این همه فتاوی (رنگ و رو رفته ) گند کار را
در نیاورده است؟
به نقل از العربیه، دکتر عزت عطیه ، رئیس بخش حدیث الازهر ، فتوا داده است اگر دو همکار (یک زن و یک مرد) در یک اتاق که درب آن توسط فردی جز آنها باز نمی شود ، کار می کنند ،بخواهند بین شان محرمیت ایجاد شود ، زن می تواند پنج بار از شیر خود به همکار مرد خود بدهد و بدین ترتیب آنها با هم محرم و حضورشان در یک اتاق ، شرعی می شود .!!.... 0
براساس این فتوای (با مزه !!) ، در صورتی که این عمل انجام شود ، زن می تواند چهره و موهای خود را به مردی که شیرش را خورده است ، بنمایاند . بر اساس این فتوا (!)، کسانی که با این روش محرم می شوند ، می توانند با یکدیگر ازدواج کنند ولی تا قبل از عقد متعارف شرعی ، حق داشتن روابط زناشویی را نخواهند داشت ! ( این دیگه مربوط میشه به خودشون که چه جوری با هم کنار میان!!). 0
در واکنش به این فتوا ، اعضای فراکسیون اخوان المسلمین در پارلمان مصر ، با اعلام نگرانی خود از طرح این موضوع ، خواستار اصلاح فتوا از سوی الازهر شدند .( پس فتاوی ، قابل اصلاح (!) و حتما هم پس گرفته میشود؟!).... تعدادی از این نمایندگان ، فتوای الازهر را باعث رواج فساد(!) در جامعه خواندند و اعلام داشتند که چنین فتوایی مخالف اجماع علمای(!) اسلام است و باید پس گرفته شود!.....0
نه ... راستی این همه فتاوی (رنگ و رو رفته ) گند کار را
در نیاورده است؟
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۵, سهشنبه
جايش ( خالي) است ...0
دكتر مهدي خزعلي، فرزند آخوند خزعلي كه مدير مسئول "كتاب سفيد" (ويژه اطلاعات پزشكي) است، در شماره جديد اين كتاب كه اخيراً منتشر شده، با تمجيد از رضا شاه بزرگ نوشت كه در جستجوي رضا خاني از ميان مسئولان است تا نياز كشور را بفهمد و نگويد براي ما صد سال زود است...0
متن كامل يادداشت وي به شرح زير است:0
يادش به خير، ملاقاتي داشتم با پروفسور حسابي (پدر علم فيزيك ايران) - كه خدايش رحمت كند - مي گفت: "وقتي خواستم دانشگاه تهران را تاسيس كنم با وساطت يكي از دوستان وقت ملاقاتي از وزير معـــــــارف وقت گرفتم، پس از توضيح طرح، وزير معارف از من پرسيد: "دانشگاه بسازيد كه چه بشود؟" و من عرض كردم: "دكتر و مهندس ها كه براي تحصيل به فرنگ مي روند، در مملكت خودمان تربيت كنيم. و او پاسخ داد: "تربيت دكتر و مهندس براي ما صد سال زود است و بايد فرنگي ها براي ما اينكار را بكنند!!.....0
متاثر از كوته فكري وزير معارف و نااميد از انجام رسالتي كه بر دوش داشتم از دفتر وزير خارج شدم، رفيق شفيق كه آزردگي مرا ديد براي تسلي خاطرم گفت: ....0
" من مي توانم از اعليحضرت (رضا شاه) برايت وقت ملاقات بگيرم مشروط به اينكه وزير معارف نفهمد كه من اين وساطت را انجام داده ام!" وقت ملاقات با رضا شاه تعيين شد، براي او طرح تاسيس دانشگاه تهران را شرح دادم، و شاه پرسيد "كه چه شود؟" عرض كردم، به جاي آنكه جوانان ما به فرنگ بروند در مملكت خودمان دكتر و مهندس آموزش دهيم و رضا شاه باز پرسيد" كه چه شود؟" و عرض كردم: " اين جاده ها و راه آهن را آلمان ها مي سازند! مهندسين خودمان آن را بسازند و ... شاه بسيار استقبال كرد و گفت برويد طرح تان را بنويسيد به مجلس مي گويم راي بدهد! و من از همان شب شروع به نگارش طرح دانشگاه كردم. فرداي آنروز از دربار به در خانه ام آمدند، تعجب كردم كه با من چه كار دارند، ديدم يكصد هزار تومان پول فرستاده اند كه اعليحضرت فرموده اند، كارتان را شروع كنيد و طرحتان را نيز بنويسيد. و اين همان مبلغ خريد زمين دانشگاه تهران است و كار ساخت و ساز همزمان با نوشتن طرح آغاز شد....0
متن كامل يادداشت وي به شرح زير است:0
يادش به خير، ملاقاتي داشتم با پروفسور حسابي (پدر علم فيزيك ايران) - كه خدايش رحمت كند - مي گفت: "وقتي خواستم دانشگاه تهران را تاسيس كنم با وساطت يكي از دوستان وقت ملاقاتي از وزير معـــــــارف وقت گرفتم، پس از توضيح طرح، وزير معارف از من پرسيد: "دانشگاه بسازيد كه چه بشود؟" و من عرض كردم: "دكتر و مهندس ها كه براي تحصيل به فرنگ مي روند، در مملكت خودمان تربيت كنيم. و او پاسخ داد: "تربيت دكتر و مهندس براي ما صد سال زود است و بايد فرنگي ها براي ما اينكار را بكنند!!.....0
متاثر از كوته فكري وزير معارف و نااميد از انجام رسالتي كه بر دوش داشتم از دفتر وزير خارج شدم، رفيق شفيق كه آزردگي مرا ديد براي تسلي خاطرم گفت: ....0
" من مي توانم از اعليحضرت (رضا شاه) برايت وقت ملاقات بگيرم مشروط به اينكه وزير معارف نفهمد كه من اين وساطت را انجام داده ام!" وقت ملاقات با رضا شاه تعيين شد، براي او طرح تاسيس دانشگاه تهران را شرح دادم، و شاه پرسيد "كه چه شود؟" عرض كردم، به جاي آنكه جوانان ما به فرنگ بروند در مملكت خودمان دكتر و مهندس آموزش دهيم و رضا شاه باز پرسيد" كه چه شود؟" و عرض كردم: " اين جاده ها و راه آهن را آلمان ها مي سازند! مهندسين خودمان آن را بسازند و ... شاه بسيار استقبال كرد و گفت برويد طرح تان را بنويسيد به مجلس مي گويم راي بدهد! و من از همان شب شروع به نگارش طرح دانشگاه كردم. فرداي آنروز از دربار به در خانه ام آمدند، تعجب كردم كه با من چه كار دارند، ديدم يكصد هزار تومان پول فرستاده اند كه اعليحضرت فرموده اند، كارتان را شروع كنيد و طرحتان را نيز بنويسيد. و اين همان مبلغ خريد زمين دانشگاه تهران است و كار ساخت و ساز همزمان با نوشتن طرح آغاز شد....0
.و اينك بيش از هفتاد سال مي گذرد، و تاريخ تكرار مي شود، به واسطه دوستي شفيق.... با مسئولي بلند پايه در سال 1385 ملاقات داشتم، شرح جامعي از اطلاع رساني و ضروريات آن را در ايران اسلامي! بيان كردم، در گزارش شاهد مثال از آمريكا و اروپا داشتم، شرح جامعي از اطلاع رساني و ضروريات آن را در ايران اسلامي بيان كردم.0
اينكه در امارات با جمعيت كمتر از 3 درصد ايران 3 ميليون نسخه و قريب 2 ميليون نسخه توليد مي شود و در آمريكا 150 ميليون نسخه توليد مي شود و راهكارهاي توسعه اطلاع رساني در ايران را به سمع مبارك رساندم، آن عزيز مسئول فرمود: "كشور ما، هنوز فرهنگ رانندگي ندارد و در مسير هزار بار جلوي شما مي پيچند، تا چه رسد به فرهنگ اطلاع رساني، براي ما اطلاع رساني خيلي زود است!!!" 0(اين به اصطلاح عزيز مسئول كه اگر خودش را به نفهمي نزده باشد - قبل از انقلاب لابد بار فروش ميدان بوده است- يادش رفته كه اين طرز رانندگي امروز و طرق ديگر زندگي كه براي ايراني تدارك ديدند - از اثر لطف !! و بركت(جامعه شرعي) است كه ساخته و پرداخته حضرات بوده است).......0
اينكه در امارات با جمعيت كمتر از 3 درصد ايران 3 ميليون نسخه و قريب 2 ميليون نسخه توليد مي شود و در آمريكا 150 ميليون نسخه توليد مي شود و راهكارهاي توسعه اطلاع رساني در ايران را به سمع مبارك رساندم، آن عزيز مسئول فرمود: "كشور ما، هنوز فرهنگ رانندگي ندارد و در مسير هزار بار جلوي شما مي پيچند، تا چه رسد به فرهنگ اطلاع رساني، براي ما اطلاع رساني خيلي زود است!!!" 0(اين به اصطلاح عزيز مسئول كه اگر خودش را به نفهمي نزده باشد - قبل از انقلاب لابد بار فروش ميدان بوده است- يادش رفته كه اين طرز رانندگي امروز و طرق ديگر زندگي كه براي ايراني تدارك ديدند - از اثر لطف !! و بركت(جامعه شرعي) است كه ساخته و پرداخته حضرات بوده است).......0
من نيز آزرده از دفتر وزير خارج شدم و خاطره تلخ پروفسور حسابي و وزير معارف وقت سينه ام را سنگين كرد. ايكاش دوست شفيق مي توانست براي من نيز رضاشاهي در ميان مسئولان پيدا كند تا من نيز آن كنم كه حسابي كرد. دوستان اگر مي شناسيد مردي كه نياز كشور را بفهمد و نگويد براي ما صد سال زود است، ما آماده ايم كه آستين بالا زده و اطلاع رساني را از بي سروساماني نجات بخشيم.»0
در خلافت شعار........ بالا زدن آستين براي ارتقاء ارزش هاي انساني (اين طور كه شاهد بوده ايم) امري محال و از زاويه ديد حضرات كاري غير شرعي . يعني (ايراني) است !!!0)0
در خلافت شعار........ بالا زدن آستين براي ارتقاء ارزش هاي انساني (اين طور كه شاهد بوده ايم) امري محال و از زاويه ديد حضرات كاري غير شرعي . يعني (ايراني) است !!!0)0
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۱, جمعه
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۰, پنجشنبه
۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۹, چهارشنبه
۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۵, شنبه
توهين وتحقير .... يعني اجراي شريعت ؟؟
آبروي شريعت با بيرون افتادن چند تار مو از زير روسري نميرود .0
* اگر ( واقعا ) استناد به قرآن باشد ، اولویت های مهم تری برای مبارزه هست و آن چند تار مویی که این همه نگران کرده است این آقایان را ، نه ضربه ای به اسلام می زند ، نه ضربه ای به ايران0
امشب گفت و گوی یکی از فرماندهان نیروی انتظامی را می شنیدم درباره به قول خودشان طرح امنیت اجتماعی و به قول عموم مبارزه با بد حجابی . نمی خواهم وارد نقد گفت و گوی او بشوم که از بنیان با برخی از فرض های اولیه او – مثلا در این که حکومت تا کجا می تواند در چنین حوزه هایی دخالت کند- مشکل دارم 00اما حرف های او انگیزه ای شد تا به این موضوع بپردازم که چرا از میان این همه منکراتی که در قرآن به صراحت به آن اشاره شده است و در عرف سیاسی هم برخورد با آن وظیفه حکومت ها به شمار می رود ، چسبیده اند به موردی که درباره اش در قرآن مجید صراحتی در کار نیست ؟..0
اولویت مبارزه با بی حجابی در مقایسه با دزدی
حالا فرض می کنیم که از این دو آیه قرآن مجید به همان تلقی سنتی از حجاب منتهی می شود و معنی یخمرهن و جلابیبهن ، یعنی این که مقنعه های بلندی بر سر کنید که تا روی سینه تان را بپوشاند و فرض می کنیم که " مقنعه " در آن روزگار در عربستان سعودی پوشش شناخته شده ای بوده و به نام جلابیب یا خمر نامیده می شده است ، حالا سئوال این جاست که واقعا بی حجابی در قرآن اولویت چندم در مقایسه با مواردی است که در قرآن به صراحت از آن ها نام برده شده است ؟.0
برای روشن شدن موضوع به نظرم کافی است ، یکی از این موارد را مقایسه کنیم با بی حجابی . راستش اگر بپذیریم که منظور از آن دو عبارت حجاب به معنای پوشاندن موی سر و گردن و سینه است ، به نوع مجازات اشاره نشده است ، در حالی که در برخی موارد از مجازات نیز سخن رفته است . تردید نداریم که برای مبارزان سر سخت بی حجابی ، زنا بسیار بدتر از بی حجابی است و چه بسا مبارزه با بی حجابی به خاطر این که در نگاه اینان می تواند منتج به زنا شود !، اهمیت پیدا می کند!. . حال با این مقدمه ببینیم قرآن برای زنا چه مجازاتی را پیشنهاد می کند و برای دزدی چه مجازاتی را ..0
برای زن یا مرد زنا کار 100 تازیانه به عنوان مجازات تعیین شده است ( سوره 24 – آیه 2)... در حالی که برای دزد قطع کردن دست (سوره5 – آیه 38) .0البته درباره راه اثبات این ها نیز بحث بسیار است که از آن می گذرم ... مثلا برای زن شوهر داری که زنا می کند ، در آیه 15 سوره 4 آمده است :" از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مىشوند چهار تن از ميان خود مسلمانان بر آنان گواه گيريد! پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانهها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد !." ، اما در آیه 4 سوره 24 کسانی که ادعای زنا کار بودن کسی را می کنند و نمی توانند 4 شاهد بیاورند خود فاسق معرفی می شوند و درباره شان می فرماید:"و كسانى كه نسبت زنا به زنان شوهردار مىدهند سپس چهار گواه نمىآورند هشتاد تازيانه به آنان بزنيد و هيچگاه شهادتى از آنها نپذيريد و اينانند كه خود فاسقند" 00
حالا بیایید فرض کنیم که همه آن برداشت های سخت گیرانه درست است ، آیا با مراجعه به قرآن مجید این را نیز می توان انکار کرد که مبارزه با دزدی اولویت بیش تری دارد ، چون جرمی بزرگ تر است و مجازات سنگین تری دارد ؟ توجه کنید که تازه خود آقایان می گویند بدحجابی و حرف های ما درباره بی حجابی است! !.0با توجه به آن چه گفته شد ، حتی اگر مبنای نیروهای انتظامی قرآن باشد ، اولویت های مهم تری برای مبارزه هست و آن چند تار مویی که این همه نگران کرده است این آقایان را نه ضربه ای به اسلام می زند ، نه ضربه ای به ایران و حتی به قول شاعر :که آبروی شریعت نیز با این چند تارمو نمی رود!
www.hanouz.com
* اگر ( واقعا ) استناد به قرآن باشد ، اولویت های مهم تری برای مبارزه هست و آن چند تار مویی که این همه نگران کرده است این آقایان را ، نه ضربه ای به اسلام می زند ، نه ضربه ای به ايران0
امشب گفت و گوی یکی از فرماندهان نیروی انتظامی را می شنیدم درباره به قول خودشان طرح امنیت اجتماعی و به قول عموم مبارزه با بد حجابی . نمی خواهم وارد نقد گفت و گوی او بشوم که از بنیان با برخی از فرض های اولیه او – مثلا در این که حکومت تا کجا می تواند در چنین حوزه هایی دخالت کند- مشکل دارم 00اما حرف های او انگیزه ای شد تا به این موضوع بپردازم که چرا از میان این همه منکراتی که در قرآن به صراحت به آن اشاره شده است و در عرف سیاسی هم برخورد با آن وظیفه حکومت ها به شمار می رود ، چسبیده اند به موردی که درباره اش در قرآن مجید صراحتی در کار نیست ؟..0
اولویت مبارزه با بی حجابی در مقایسه با دزدی
حالا فرض می کنیم که از این دو آیه قرآن مجید به همان تلقی سنتی از حجاب منتهی می شود و معنی یخمرهن و جلابیبهن ، یعنی این که مقنعه های بلندی بر سر کنید که تا روی سینه تان را بپوشاند و فرض می کنیم که " مقنعه " در آن روزگار در عربستان سعودی پوشش شناخته شده ای بوده و به نام جلابیب یا خمر نامیده می شده است ، حالا سئوال این جاست که واقعا بی حجابی در قرآن اولویت چندم در مقایسه با مواردی است که در قرآن به صراحت از آن ها نام برده شده است ؟.0
برای روشن شدن موضوع به نظرم کافی است ، یکی از این موارد را مقایسه کنیم با بی حجابی . راستش اگر بپذیریم که منظور از آن دو عبارت حجاب به معنای پوشاندن موی سر و گردن و سینه است ، به نوع مجازات اشاره نشده است ، در حالی که در برخی موارد از مجازات نیز سخن رفته است . تردید نداریم که برای مبارزان سر سخت بی حجابی ، زنا بسیار بدتر از بی حجابی است و چه بسا مبارزه با بی حجابی به خاطر این که در نگاه اینان می تواند منتج به زنا شود !، اهمیت پیدا می کند!. . حال با این مقدمه ببینیم قرآن برای زنا چه مجازاتی را پیشنهاد می کند و برای دزدی چه مجازاتی را ..0
برای زن یا مرد زنا کار 100 تازیانه به عنوان مجازات تعیین شده است ( سوره 24 – آیه 2)... در حالی که برای دزد قطع کردن دست (سوره5 – آیه 38) .0البته درباره راه اثبات این ها نیز بحث بسیار است که از آن می گذرم ... مثلا برای زن شوهر داری که زنا می کند ، در آیه 15 سوره 4 آمده است :" از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مىشوند چهار تن از ميان خود مسلمانان بر آنان گواه گيريد! پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانهها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد !." ، اما در آیه 4 سوره 24 کسانی که ادعای زنا کار بودن کسی را می کنند و نمی توانند 4 شاهد بیاورند خود فاسق معرفی می شوند و درباره شان می فرماید:"و كسانى كه نسبت زنا به زنان شوهردار مىدهند سپس چهار گواه نمىآورند هشتاد تازيانه به آنان بزنيد و هيچگاه شهادتى از آنها نپذيريد و اينانند كه خود فاسقند" 00
حالا بیایید فرض کنیم که همه آن برداشت های سخت گیرانه درست است ، آیا با مراجعه به قرآن مجید این را نیز می توان انکار کرد که مبارزه با دزدی اولویت بیش تری دارد ، چون جرمی بزرگ تر است و مجازات سنگین تری دارد ؟ توجه کنید که تازه خود آقایان می گویند بدحجابی و حرف های ما درباره بی حجابی است! !.0با توجه به آن چه گفته شد ، حتی اگر مبنای نیروهای انتظامی قرآن باشد ، اولویت های مهم تری برای مبارزه هست و آن چند تار مویی که این همه نگران کرده است این آقایان را نه ضربه ای به اسلام می زند ، نه ضربه ای به ایران و حتی به قول شاعر :که آبروی شریعت نیز با این چند تارمو نمی رود!
www.hanouz.com