۱۳۸۸ خرداد ۷, پنجشنبه

در شمال و جنوب ایران

از دو گزارش تصویری ایسنا، یکی در باره آغاز فصل چیدن گوجه فرهنگی در خوزستان و شالی کاری در گیلان این دو عکس را انتخاب کرده ایم تا بلکه درسی باشد برای آن ها که زن را چادر به سر می خواهند و یک دست او را گرفتار پیچه.

یعنی زن و یک دست آزاد. می بینید که زنان نیز مانند مردان به دو دست خویش برای کار و زندگی نیازمنداند. زیرا با چادر می توان "خانم مجلسی" شد و روضه خوان مجالس زنانه بود، اما اگر قرار بر کار و زحمت باشد، نه آن که در ادارات و کارخانه ها کار می کند و نه آن که در مزارع و شالیزارها، نمی تواند زیر چادر و پیچه خود را پنهان و فلج کند.

۱۳۸۸ خرداد ۴, دوشنبه

امنیت اجتماعی (!؟) در سیستان و بلوچستان








طرح امنیت اجتماعی را در زاهدان نیز به اجرا گذاشتند


این دو تصویر از یورش به خانه محقر و فقر زده مردم روستاهای سیستان و بلوچستان برای برقراری امنیت اجتماعی است!؟ .آن که به دامن مادر و خواهرش پناه برده کودک و خواهر آن مردانی است که به جرم داشتن مواد مخدر به صف کرده و می برند تا امنیت اجتماعی را تامین کنند.!!؟
امنیتی که ۳۰ سال است تامین نشده با یافتن چاره ای برای فقر و بی کاری و بی مسکنی مردم تامین می شود نه با بردن مردان به زندان و بی سرپرست گذاشتن خانواده ها. مملکتی که روی ۶۰ میلیارد دلار واردات می چرخد و نه تولید و کارخانه و کار، مواد مخدر هم یکی از واردات و صادراتش می تواند باشد

۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

سال هاست ورشکست شده ایم


بیژن نامدار زنگنه، وزیر جهاد سازندگی(!) در کابینه میرحسین موسوی، وزیر نیرو در کابینه هاشمی و وزیر نفت در کابینه خاتمی، در نشست شورای هماهنگی تشكل‌های مهندسی، صنفی و حرفه‌ای كشور ضمن سخنانی افشا کرد که بانك‌های ایران سال‌ها قبل از بحران جهانی، ورشكست شده ولی مسئولین به مردم نگفته اند

زنگنه میگوید: "آنجا شفاف بود و همه فهمیدند، اینجا شفاف نیست و كسی نمی‌داند چه به سر بانك‌ها آمده‌است....بانك‌های ما دچار بحرانی شده‌اند كه در تاریخ بانكداری ایران بی‌سابقه است

زنگنه در این جلسه كه روز 5 شنبه به منظور طرح مطالبات از رئیس‌جمهور آینده، در سالن همایش‌های روزنامه‌ی اطلاعات برگزار شده بود، اظهار داشت: "ما واقعاً در حال حاضر وضع بدی داریم كه جز كاهش قیمت نفت، باقی‌اش ربطی به جریان اقتصاد جهانی ندارد. بعضی‌ها خوشحالی می‌كنند كه اقتصاد ما به دلیل بحران اقتصادی جهانی دچار بحران نشده اما در این بین دو بحث وجود دارد. اول اینكه اگر اقتصاد یك كشور در پیوند و تعامل با اقتصاد جهانی نباشد افتخار نیست و دوم اینكه چه كسی گفته‌است كه ما درگیر بحران نیستیم



۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

گوشه ای از ورودی مسجد جامع شهر همدان - فروردین سال 1388


صندوق های تلکه کردن مردم ساده دل
به نوشته صندوق ها دقت کنید
صندوق پرداخت صدقه !!؟
صندوق پرداخت رد مظالم !!؟
صندوق پرداخت کفاره !!؟
و... صندوق پرداخت زکات !!؟
روی تصویر کلیک کنید تا آنرا بزرگتر و بهتر ببینید

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه

پزشک زن در پی اجازه ی پدر برای ازدواج !؟


شهرزادنیوز: زن پزشکی به نام منیژه (36 ساله) که فوق تخصص دستگاه گوارش است، به دلیل عدم اجازه‌ی پدر برای ازدواج به دادگاه شکایت کرد

وی در جلسه‌ی دادگاه خانواده در شعبه 262 اظهار داشت: من وقتی دانشجو بودم از شهرمان ورامین به تهران آمدم و خانه‌یی اجاره کردم... در همان دوران بود که با صابر آشنا شدم... پس از مدتی به شناخت کامل از یکدیگر رسیدیم، هر دو احساس کردیم به هم علاقه‌مند شده‌ایم، اما آن زمان امکان ازدواج نداشتیم و بنابراین منتظر ماندیم من درسم تمام شود

والدین پزشک زن با این ازدواج به دلیل همسطح نبودن تحصیلات و موقعیت اجتماعی، مخالف هستند. قاضی دادگاه پس از شنیدن حرف‌های منیژه و صابر با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را به دادگستری شهرستان ارجاع داد
طبق ماده 1043 قانون مدنی(!)، نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست!!
؟

________________

حقوق زن در ایران اسلامی!!؟

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

خبرنگار(ایرانی - آمریکائی) از زندان (خلافت اسلامی) آزاد شد



ما که رفتيم؛ پيشنهاد می کنيم بقيه زندانيان سياسی هم پاسپورت آمريکائی بگيرند!؟...


۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه

خجالت بکشید - اوباش

ضرب و شتم یک خبرنگار توسط گشت ارشاد

اعتماد ؛ ونک عصر پنجشنبه 24 اردیبهشت؛ وقتی با عجله از تاکسی پیاده شدم تا برای عیادت یکی از دوستان به بیمارستان خاتم الانبیا بروم، فکر نمی کردم که تنها نداشتن کارت ملی و موبایل قطع شده بهانه ئی شود تا «تذکر لسانی!» دوستان!! گشت ارشاد!! به «برخورد فیزیکی» و ... منجر شود

خانم محترم، چند لحظه صبر کنید. بعداً فهمیدم خانم «سمیرا ن.» از نیروهای ارشادی! صدایم کرد. مانتوی شما چهار انگشت باز بالای زانویتان است. گفتم؛ اما جلب توجه نمی کند. توضیح داد که طبق ضوابط مانتو نباید بالای زانو باشد

پذیرفتم و گفتم چند قدم دیگر (روبه روی پاساژ ونک) ماشین های کرج را سوار می شوم و می روم خانه. همکار شما گفت از کجا بداند ساکن مهرشهر هستم و بعد کارت شناسایی خواست تا به گفته خودش آدرسم را ببیند. توضیح دادم که در کارت شناسایی آدرس منزل نمی نویسند. گفت شاید دروغ بگویید و نمی توانیم پشت سر شما مامور راه بیندازیم تا کرج!. کارت شناسایی بدهید تا استعلام کنیم که ساکن کجا هستید

گفتم تا جایی که من می دانم مرکز آمار هنوز اطلاعات کامل ما را ندارد چه برسد به آدرس محل سکونت و چند قدم فاصله نیست. ببینید که سوار ماشین های کرج می شوم. همکار دوم که باز هم بعداً فهمیدم خانم فاطمه م. است به این جمع اضافه شد که باید مشخص شود سابقه دار هستم یا نه!!. به خاطر چهار انگشت باز مانتوی بالای زانو؟ اسم و فامیلم را گفتم. خانم «م» گفت؛ از کجا معلوم راست بگویی؟ خانم «ن» گفت موبایلت را بده. گفتم موبایلم را وزیر مخابرات قطع کرده... اما تا گفتم موبایلم قطع شده، خانم «ن» با لحنی تند گفت مسخره می کنی و از پشت سر هل داد و به زمین افتادن و کشیده شدن روی آسفالت پیاده رو تا درون ون گشت ارشاد!!!؟

دست چپ من برای هدایت به راه راست در دستان همکاران شما بود و با تمام قوایشان کشیده می شد. امیدوارم هیچ وقت چنین دردی را تجربه نکنید

جناب سردار!!، درد بالاتر شاید وقتی بود که جلوی چشم ده ها مرد و به قول دوستان شما چشم نامحرم این طور کشیده می شدم و مانتوی بالای زانو که هیچ، روسری هم از سرم افتاد. نمی خواستم وارد ون شوم. دست و پاهایم را گرفتند و داخل ون پرتابم کردند.... نمی دانم سرم به چند جا خورد؟، هنوز پایم را جمع نکرده بودم که در ون بسته شد و وقتی دیدند پاهایم مانع است، پایم را به زور به داخل ون هل دادند و در را بستند

. شاهدی برای ضربه هایی که به کتفم وارد شد در داخل ون ندارم. دیگر ده ها چشم شاهد نبود که وقتی می خواستم در ون را باز کنم و بیرون بیایم، چطور مشت همکاران شما به کمرم می خورد؛ البته بازوهایم کبود شده، به کبودی همین خط هایی که می نویسم؛ جای چند ناخن هم هست هم بر روی گلویم، هم روی بغض گلویم. شاید تنها خدا شاهد بود؛ شاهد صحنه های ضرب و شتم و هم شاهد لحظه یی که شما در مجلس روبه روی من ایستادید و گفتید هیچ نیرویی برخورد فیزیکی نمی کند فقط ارشاد و تذکر!!!؟

گفتم چنین صحنه هایی را مردم دیدند. گفتید اگر شما برخورد فیزیکی دیدید، دست مامور من را قلم کنید و من خوشحال شدم که سردار!! احمدی مقدم اینقدر مطمئن تضمین می دهد هیچ کس نگران «شایعات» نباشد!!؟

خلاصه می کنم جناب سردار!، پرسیدم من را کجا می برند و به چه اتهامی؟ حکم جلب یک شهروند را دارند؟ همان خانم «ن» که دیگر می دانستم از همه قوی تر هم هست، گفت لباسش حکم جلب است

شرمنده !آقای سردار اما من ترسیده بودم. و ترسم وقتی بیشتر شد که خانم «ن» مدام تهدیدهای عجیب و غریب می کرد؛ از اینکه مرا کجا می برد و با من چه می کند. فکر اینکه حتی یکی از این تهدیدها راست باشد، آنقدر هراس انگیز بود که بی اختیار انگشتم روی دکمه ضبط رفت تا اگر چشمی شاهد نبود، شاید گوشی شنوا باشد... نمی نویسم چه تهدیدهایی، که تصور امنیت در خاطر دیگران خراش نبیند و خدای ناکرده به قول شما «شایعه» نشود. این صدا اگر تا امروز صبح پاک نشود، امیدوارم امروز و فردا بشنوید. شاید در هراس آن لحظه حداقل شریک شوید

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۳, چهارشنبه

نگهداری زنان بازداشت شده در روز کارگر در بخش زنان معتاد






به گفته‌ی فرزند یکی از بازداشت‌شدگان روز کارگر، حدود ۱۴ زن دستگیرشده، در بند معتادان زندان اوین نگهداری می‌شوند. در میان بازداشت‌شدگان، چندین روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس نیز حضور دارند.

با گذشت ۱۱ روز از دستگیری تعدادی از فعالان کارگری، دانشجویی و زنان در مراسم برگزارنشده‌ی روز کارگر در پارک لاله‌ی تهران، هنوز به وکیل و خانواده‌های آنان اجازه‌ی ملاقات داده نشده است. این در حالی است که مراجعه‌ی هرروزه‌ی خانواده‌های این افراد به دادگاه انقلاب نیز عموما بدون نتیجه و گاه با پرخاشگری از سوی ماموران روبرو شده است.

پگاه فرج‌اللهی، فرزند مریم محسنی یکی از بازداشت‌شدگان روز کارگر، می‌گوید که بعد از ۱۰ روز بازداشت، روز دوشنبه، بیست و یکم اردیبهشت، اولین باری بوده که مادرش با منزل تماس گرفته است. پگاه فرج‌اللهی در این مورد توضیح داد: «مادرم دیشب توانست با خانه‌ی ما تماس بگیرد و من می‌دانم که الان حدود ده شب است که بی‌خوابی شدید دارد. از روز جمعه که بازداشت شده تا حالا می‌دانم که مادرم در زندان اوین است و الان در بند معتادان نگهداری می‌شود و بیشتر از ده روز است متاسفانه کم‌خوابی شدید دارد. به دلیل اینکه دارو در دسترس‌شان قرار نمی‌گیرد و مادر من هم مریض است. دیروز من از دادگاه انقلاب نامه گرفتم برای اینکه مادرم را به بهداری ببرند و به او دارو بدهند تا بتواند بخوابد. ولی متاسفانه این کار را نکردند. من امروز دوباره پیگیری کردم که چرا نامه را ندادید. جواب من را اصلا ندادند و برخورد خیلی بدی با من داشتند.»

در میان بازداشت‌شدگان چندین وبلاگ ‌نویس و روزنامه‌نگار نیز وجود دارند.


سازمان گزارشگران بدون مرز طی اطلاعیه‌ای دستگیری روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان در روز جهانی کارگر را محکوم کرده و این بازداشت‌ها را غیرقانونی خواند.


۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

آزادی، آرمانی تحقق نيافته

خيلی از دخترها و پسرها، به خاطر آنچه پوشش نامناسب و غیر اسلامی نامیده شده، یا به دلیل باهم بودن اخطار گرفته و یا بازداشت شده اند،- آنتن های ماهواره ای بارها جمع آوری یا تخریب شده، سایت های اینترنتی فراوانی بسته شده، روزنامه ها و مجلات مختلفی توقیف شده، بعضی از دانشجویان معترض از ادامۀ تحصیل محروم و یا زندانی شده اند، و این اواخر، پلیس گفته می خواهد خانه های مجردی را در تهران "جمع آوری" کند

اما با این همه، ظاهراً هر طرف راه خودش را می رود و به نظر می رسد اقدام های کنترلی (ابدا) موفق نبوده است

حسین لاجوردی، جامعه شناس و رئیس انجمن پژوهشگران ایران می گوید خواست ها و نیازهای جامعه جوان ایران باعث می شود آنها از طریق امکانات ارتباطی مثل اینترنت و ماهواره و مقایسه ای بین المللی به حقوق خود آگاهی پیدا کنند

به گفته او آنها به این آگاهی می رسند که آزادی های فردی و اجتماعی حقی نیست که فقط متعلق به زنان و مردان اروپایی یا آمریکایی باشد

از نظر آقای لاجوردی، بیشترین آگاهی در بین جوانان به وجود آمده، که گسترده آن در میان زنان و دانشجویان است و از نظر حرفه ای در میان کارگران و معلمان

او همچنین می گوید اقداماتی مثل بازداشت، جریمه و زندان امروزه برای خیلی از مردم ایران عادی شده و شاید به نوعی ارزش و اعتبار در جامعه جوانان، زنان و دانشجویان ایرانی تبدیل شده، چون مقاومت در برابر محدودیت ها و مجازات ها را مبارزه ای برای احقاق حقوق فردی و اجتماعی خود میدانند

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه

تیشه بر ریشه های میراث فرهنگی ایران در روزگار خلافت اسلامی

کاخ شائور (اردشیر)، شوش


۱۳۸۸/۰۲/۱۸
سایت میراث خبر، با اعلام آن که غارت و تخریب در محوطه‌های باستانی رامهرمز شدت گرفته است، از تخریب بیش از ۲۰ محوطه باستانی متعلق به دوره های ایلامی، هخامنشی و ساسانی، که هنوز به ثبت آثار ملی نرسیده‌اند، خبر داده است
علت این تخریب‌ها احداث کانال‌های آب‌رسانی سد زیره زرد و نیز فعالیت مداوم حفاران غیرمجاز و غارتگران اموال ملی یاد شده است
یکی از تازه‌ترین این موارد کشف تابوت تاریخی دوره اشکانیان و چند قطعه آجر متعلق به دوره اسلامی است که در جریان حفاری غیرمجاز یک شرکت در شوش به دست آمد. این شرکت بدون اجازه سازمان میراث فرهنگی در این منطقه به حفاری پرداخته بود
پیش از این نیز مجموعه کم نظیری از ۸۶۶ قطعه شی عتیقه بر اثر برخورد تیشه کارگران لوله‌کش در رامهرمز خوزستان پیداشده بود . کارگران که پس از کشف این گنج قصد قاچاق و فروش آنرا داشتند توسط پلیس رامهرمز دستگیر شدند
دوستداران میراث فرهنگی می‌گویند اینها تنها موارد کشف شده تخلفات‌اند و چه بسا آثار فرهنگی که نابود و یا سرقت شده‌اند و از آنها خبری نداریم


radiofarda.com

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبه

یک شنبه دهم می 2009 - روز مادر








دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ی راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
ایرج



۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۲, شنبه

آنفلوآنزای خوکی - ....... زندگی همچنان ادامه دارد




روی تصویر کلیک کنید تا آنرا بزرگتر وبهتر ببینید