۱۳۸۵ بهمن ۸, یکشنبه

اين گزارش را حتما بخوانيد !0



اين روزها در برخی نشريات تهران آگهی پيش فروش واحدهای مسکونی ساختمانی به چاپ می‌رسد که گفته می‌شود مرتفع‌ترين برج مسکونی ايران است؛ ساختمانی ۵۶ طبقه با انواع امکانات رفاهی، از استخر سرپوشيده، سونا و جکوزی گرفته تا سالن بدنسازی و زمين تنيس.0
به گفته سازندگانش قرار است از تيرماه سال آينده نزديک ۵۵۰ خانواده در طبقات اين برج ۱۶۰ متری ساکن شوند.0




رضا کارمند بانک، می‌گويد: "آگهی پيش فروشش را در روزنامه ديدم، تماس گرفتم قيمت بگيرم، وقت دادند تا ساختمان را هم از نزديک نشانم بدهند. جای خيلی جالبی است، حقيقتاً زندگی در چنين مکانی با اينهمه امکانات، وسوسه کننده است، ولی راستش با مبلغی که اينها می‌گويند و پولی که من دارم کوچکترين واحدش را هم نمی‌توانم بخرم.0
می‌گويند قيمت يک واحد ۱۷۰ متری که کوچکترين آپارتمان موجود برج است تقريبا می‌شود ۴۰۰ ميليون تومان، البته وام هم دارد، ولی باز هم با جيب منِ کارمند جور در نمی‌آيد. من اگر چنين پولی داشتم يک خانه ويلايی در شمال شـــــــهر را ترجيح مــــی‌دادم."0

آپارتمان‌ سه و نيم ميليارد تومانی
به نظر می رسد اين برج نه تنها بلندترين بلکه گرانترين ساختمان بلند مسکونی تهران است. در حال حاضر قيمت هر متر آپارتمان در اين ساختمان ۲ ميليون و چهارصد هزار تومان تعيين شده که به ازای هر طبقه بالاتر ۴۰ تا ۶۰ هزار تومان به آن اضافه می شود.0
هر کدام از واحدهای برج عموما بيشتر از ۱۷۰ متر مساحت دارند، ولی ۱۱ واحد بالايی آن که در طبقات ۴۸ تا ۵۰ به صورت پنت هاوس تريپلکس ساخته شده، از ۲۸۰ تا ۵۸۰ متر مساحت دارند که هر واحد آن تقريبا از يک و نيم تا سه و نيم ميليارد تومان پيش فروش می‌شود.0
سعيد، صاحب يک بنگاه املاک هم اين ساختمان را از نزديک ديده و می‌گويد: "زندگی در اين برج هم به دليل موقعيت و امکاناتش بين پولدارها طرفدار دارد هم اينکه به قول معروف کلاس دارد! تصور کنيد موقع آدرس دادن می‌گوييد من در فلان برج تهران زندگی می‌کنم."0
سعيد می‌گويد: "خريداران اين آپارتمان‌ها معمولا افراد پولدار هستند، از تاجر و کارخانه‌دار و بازاری گرفته تا آدم‌های صاحب منصب، که درآمدهای ميلياردی دارند."0

ولی واقعا زندگی در ساختمان های مرتفع چه حس و حالی دارد؟

زندگی در ارتفاع
"از تماشای منظره شب های تهران‌ لذت می برم، گاهی يک ساعت کنار پنجره می‌ايستم و تهران رو نگاه می‌کنم." پيام ساکن طبقه پانزدهم يکی از برج های فرمانيه تهران است. 0
پيام می‌گويد: "ديگه اينجاها خونه های سيصد چهارصد متری با سونا و جکوزی معمولی شده. توی همين محله خونه‌ای هست که صاحبش روی پشت بام آپارتمان پارک درست کرده، چمن کاری کرده ، بعد از ظهربا بچه ها ميرن توی پارک پشت بوم تاب و سرسره بازی می کنن! يا مثلا پدر يکی از دوستام که تو کار فرشه، اندازه قيمت آپارتمان ما فرش قيمتی روی ديوار خونشون نصب کرده.0
رضا از دوستان پيام هم می‌گويد: "ما توی اين آپارتمان هم استخر و سونا جکوزی داريم و هم سالن بيليارد، با اينکه همه جور امکاناتی اينجا داريم ولی من بيرون رفتن رو ترجيح ميدم. اينجا اگه بخوايم زياد شلوغ بازی کنيم سريع تابلو می شيم و صدای همسايه ها در مياد!" 0
ادامه می دهد: "من موافق خريد اين آپارتمان نبودم توی آپارتمان محدوديت داريم، ولی بابام به خاطر امنيت خونه اصرار داشت اينجا رو بخريم. و گرنه ما تو خونه ويلايی که قبلا توی پاســـــــــداران داشتيم راحت تر بوديم."0

نياز مسکن
سالهاست که ‌برج سازی در تهران رونق فراوان گرفته و هر روز برج های بيشتری ساخته می شود تا پاسخگوی محدوديت زمين و نياز مسکن جميعت ميليونی تهران باشد که مدام بر شمارشان افزوده می‌شود.0
بهای زياد زمين و مسکن، که در برخی نقاط شمال شهر تا متر مربعی پنج شش ميليون تومان هم می‌رسد، چاره‌ای جز رشد عمودی شهر و آپارتمان‌نشينی باقی نمی‌گذارد. بنابراين هر روز برج های بيشتر و بلندتری ساخته
می‌شود تا جمعيت بيشتری را در خود جای دهند.0
مکان‌ نامناسب
محدوديت ساخت و ساز و مشکلات اقتصادی، مسکن را به يک کالای سودمند برای سرمايه گذاری تبديل کرده است و ساختن برج های بلند در تهران اين روزها به يک حرفه سودمند تبديل شده.0
اما به نظر می‌رسد در بسياری از موارد در ظاهر و مکان استقرار آنها ضوابط دقيقی رعايت نمی‌شود. به طوری که در بسياری از نقاط شهر به يکباره يک برج ۲۵ طبقه در بين چندين ساختمان يک طبقه ساخته می شود و کمترين مشکل ساکنان ساختمان‌های کوتا‌هتر اين خواهد بود که در سايه يک برج بلند قرار می‌گيرد و برای هميشه نور خورشيد را از دست خواهند دارد. صاحب خانه کوتاهتر هم يا مجبور است برای هميشه چشم انداز يک ديوار بتنی را جلوی خانه‌اش تحمل کند و يا خانه را ترک کند و به فکر خانه ديگری باشد.
0
آپارتمان يا خانه ويلايی؟
برج سازی و آپارتمان نشينی در حالی در تهران و شهرهای بزرگ گسترش می‌يابد که به نظر می‌رسد آپارتمان نشينی در ايران هنوز هم برای بسياری از مردم نا آشناست و خصوصا در آپارتمان های کوتاهتر با واحدهای کمتر موجب مشکلاتی می‌شود.0
برای کسی که تا همين چند دهه پيش فقط حياط خانه‌اش صد متر بود، با يک حوض وسطش، صاحب خانه خودش بود، هر کار می‌خواست می‌کرد و شعارش چهار ديواری اختياری، زندگی در طبقه بيستم يک آپارتمان پنجاه، شصت متری با آن راه ‌پله‌های باريک و آسانسورهای خلوت و خانه‌هايی که تا در آن باز ‌شود تا ته خانه را هم می‌شود ديد، خيلی نمی‌تواند راحت باشد. 0
اما اين سرنوشت بسياری از کسانی است که سال‌ها در خانه‌های يک طبقه معمولی زندگی‌ ‌کرده‌اند و حالا مجبورند زندگی در يک آپارتمان با همه محدوديت‌هايش را تجربه كنند0

فرهنگ خاص
زندگی در اين ساختمان‌های بلند مشکلات خاص خود را دارد. آدم‌هايی که در محله‌های قديمی به واسطه همسايگی با هم رفت آمد خانوادگی داشته‌اند، حالا دچار محدوديت‌های زندگی آپارتمانی می‌شوند و به ‌رغم ميل باطنی مجبور به رعايت آنها هستند. 0
خانواده‌ها در حالی که محل زندگی‌شان به هم نزديک است و فقط يک ديوار چند سانتی‌متری نازک زندگی آنها را از هم جدا کرده، از احوال هم خبر ندارند و روابطشان نسبت به خانه های سنتی به مراتب کمتر است.0
اغلب ما از زبان دوستان و آشنايان يا در صفحات حوادث روزنامه‌ها زياد شنيديم و خوانديم که شخصی در خانه‌اش در يک آپارتمان فوت کرده و تا مدت‌ها هيچ‌کدام از همسايگانش متوجه غيبت و فوت او نشدند.0
در اين مجتمع‌های آپارتمانی به دليل اينکه افراد از مناطق گوناگون هر کدام با فرهنگ و آداب ويژه ای گردهم آمده‌اند، معمولاً دعوا و درگيری وجود دارد0

همسايه مزاحم
محسن، ساکن آپارتمانی در تهران، می‌گويد: برای ما که کودکی و نوجوانی‌مان در يک خانه حياط دار بوده، زندگی کردن در اين ساختمان اصلا آسان نيست، اينجا محدوديت‌های زيادی داريم، دائم بايد مراقب بچه‌ها باشيم، صدای تلويزيون را کم کنيم و آرام صحبت کنيم، وگرنه با اعتراض همسايگان روبرو می‌شويم. 0
او به مشکلاتی اشاره می‌کند که به قول او "همسايگان بی‌فرهنگش" برايش درست کرده‌اند. محسن می‌گويد: "با اينکه ما همه مسائل را رعايت می‌کنيم ولی سرو صدای ديگر همسايه‌ها آسايش را از ما گرفته، بچه‌های واحد بالايی تا آخر شب در خانه توپ بازی می‌کنند. بارها تذکر داده‌ايم ولی همسايه‌مان عادت دارد کفش‌هايش را جلوی در واحد در‌آورد. همين مساله کوچک چند بار باعث درگيری‌مان شده، اگر شب و نصفه شب مراقب نباشيم و پايمان روی يکی از اين کفش‌ها بلغزد تا طبقه اول سر می خوريم. چندين بار در مورد مصرف بالای آب ساختمان هشدار داديم ولی آن يکی عادت دارد هر روز ماشين خودش و همسرش را داخل پارکينگ بشويد. دست آخر هم شلنگ را پرت می‌کند وسط پارکينگ و می‌رود."
0
داستان محسن، در حقيقت داستان تکراری زندگی آدم‌های زيادی است که در يک آپارتمان‌، شرايط متفاوتی را تجربه می‌کنند. زندگی با شرايطی که اگر قبلاً با آن آشنايی نداشته و تجربه‌اش نکرده باشند، مشکلات زيادی را برايشان به وجود می‌آورد. اگر چه در ساخت آپارتمان‌های جديد سعی شده اين مشکلات به حداقل برسد.0
اميد ساکن يکی ديگر از آپارتمان‌های تهران می‌گويد: "کسی که تازه از يک خانه ويلايی به آپارتمان آمده است، فرهنگ زندگی در آپارتمان را بلد نيست و نمی‌داند آپارتمان جايی نيست که هرطور در خانه معمولی‌اش زندگی می‌کرده، رفتار کند. با صدای بلند صحبت کند و داد و بيداد راه بياندازد."0

اميد می‌گويد: "ما اينجا سر هر مساله‌ای در آپارتمان دچار درگيری و مشاجره می‌شويم. يک روز دعوا بر سر شارژ ساختمان است و يک روز به خاطر لامپ‌های سوخته راهرو، خسته شديم از بس تذکر داديم در خانه‌تان را آهسته ببنديد، چنان در را می‌کوبند که آدم حس می‌کند الان سقف روی سرش خراب می‌شود."0
اميد می‌گويد: "اينجا را دوست ندارم، اينجا بايد از زلزله بترسم، از وحشت آتش‌سوزی تنم بلرزد، از سرو صدای همسايه يک لحظه آرامش ندارم، چاره‌ای نداشتم که اينجا را خريدم. خانه قبلی ارث پدری بود و برادر و خواهرهايم هم سهم داشتند، مجبور شدم خانه را بفروشم. وگرنه خانه ويلايی قبلی‌ام کجا و اين قفس بتنی کجا؟!0

۱۳۸۵ بهمن ۶, جمعه

با تبعيض و ايجاد مرتب محدوديت . ميخواهند گره هاي كوري را كه خودشان زده اند - باز كنند!!0

با افزايش آمار ورودي دانشجويان دختر نسبت به دانشجويان پسر در چند سال اخير، عده‌اي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي براي افزايش ورودي پسران به دانشگاه‌ها درصدد تهيه راهكار و برنامه‌اي جديد بوده و طرحي را در اين باره تهيه و ارائه داده‌اند.0
روز گذشته عده‌اي از نمايندگان طرح خود را در مجلس ارائه دادند كه اين طرح كه به استناد آمار سال تحصيلي هفتاد هفت - هفتاد هشت تهيه و تدوين شده است، نشان مي‌دهد آمار پذيرش دختران نسبت به پسران پيشي گرفته به طوري كه در حال حاضر 65 درصد دانشجويان دختر و 35 درصد پسر هستند
زادعلي طهماسبي نماينده لردگان و طراح(!) اين موضوع با ارائه اين طرح به خبرنگار پارلماني «تهران‌امروز» معتقد است:0
واقعيت‌ها را بايد پذيرفت. وقتي دختران بدون اجازه پدر و همسر خود نمي‌توانند كار كنند و به شهرهاي دور بروند، ‌تخصص آنها به حال مملكت هيچ تاثيري ندارد. به گفته اين نماينده مجلس فقط تحصيلات دختران موجب افزايش اختلاف‌هاي خانوادگي و شكسته شدن حرمت خانواده مي‌شود!!....0

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشکل آنجاست که آقایان خودشان در چنبره‌ای که از قوانین(!) " شرعی " پدید آورده‌اند (و بخصوص در مورد زنان) سفت و سخت گیر افتاده‌اند. و مشکل بزرگ ‌تر اما اینجاست که با تبعیض و محدودیت‌ها و گره‌های بیشتر می‌خواهند، گره‌های کور قبلی را باز کنند...0

۱۳۸۵ بهمن ۵, پنجشنبه

مداحي و نوحه خواني در ايران

به مناسب فرا رسيدن ماه محرم *


مداحی و تحولاتی که در سال های اخير در اين حوزه روی داده است، توجه ويژه ای را به خود معطوف کرده است
دست کم در تاريخ معاصر ايران، نوحه خوانی و مداحی، امری صرفا مذهبی و عبادی نبوده و ارتباطی پيچيده و

تنگاتنگ با قدرت داشته است0
اغلب تاریخ نگاران بر این نظرند که مداحی و نوحه خوانی از دوران صفویه در ایران رواج یافته است
برخی نیز معتقدند که نخستین بار در دوره پادشاهان آل بویه بوده که عزادرای برای خاندان علی را از راه نوحه خوانی و روضه خوانی٬ تعزیه٬ حرکت دادن دسته های عزادرای و سینه زنی به وجود آوردند.
هر چه هست، نقش صفویه در این میان پر رنگ تر است. صفویان که در همسایگی امپراتوری عثمانی بودند، تشیع را حتي به زور شمشیر رواج دادند
آنها برای ایجاد تمایز اسلام خود با اسلام عثمانی، با بهره گیری از برخی آ ي ین های مسیحی و زرتشتی و ایجاد تغییراتی در آن ، اشکال تازه ای از آ ي ین های مذهبی را ساخته و رواج دادند
مداحی، نوحه خوانی و روضه خوانی نیز از جمله همین آي ین ها بود. شاه عباس انجام مراسم عزاداری را بار دیگر احیا کرد و در زمان او بود که ملا حسین کاشفی کتاب روضه الشهدا، را درباره مصیبت های خاندان علی به رشته نگارش درآورد
نکته دیگری که می توان با اتکا به آن صفویه را موجد اصلی شکل گیری مداحان و مداحی دانست، تاسیس « تکیه خانه » بود که در همین دوره شکل گرفت و به روایتی ، مخصوص منقبت خوانی اهل بیت و عزاداری حسینی در مناسبت های اسلامی به ویژه محرم بود
وقتی پادشاهان قاجار زمام امور را به دست گرفتند، روضه خوانی و شیشه گردانی و تیغ زن و قفل بند و نعش و کجاوه و نخل در محرم و نمایش فضیحه در نهم ربیع الاول و اشتغال به شغل مداحی و سبابی و دوره گردی دراویش و مانند آن رایج شد
روحانیان زمانی بر منبر می رفتند که فضا برای روضه و وعظ فراهم می شد. روحانیان،در طول آن سال ها به واسطه تخصصشان در شریعت و منابع دینی همواره مورد اعتنا و اعتماد مردم و مشورت شاهان بودند.
مداحان تنها در مجلس مداح بودند و در بیرون از آن زندگی عادی داشتند، برخلاف روحانیان که با لباس های مخصوص و عمامه جایگاهی آسمانی برای خود اختيار کرده بودند
کار مداح روایت حماسی حوادثی بود که بر پیشوایان دینی گذشته بود و کار روحانی حکایت آسمانی آن. صدا نقش مهمی در کار مداحان داشت و اشعاری که اغلب کار ناظمانی دیگر بود،به این صدا روایت می شد
مداحان تفاوت دیگری نیز با روحانیان داشتند. آنها بر خلاف روحانیان که پایگاهی به نام مسجد داشتند، خود را به مساجد و منابر محدود نمی دانستند و به واسطه جایگاه غیر قدسی شان در قهوه خانه ها و مجالس دیگر به مداحی و نوحه خوانی مشغول می شدند0
مداحان و مشروطه
این ماجرا تا جنبش مشروطه خواهی تداوم یافت. در جریان مشروطه خواهی ، اما مداحان نیز جایگاه تازه تری کسب کردند. در اجتماعاتی ک ه در دوره مشروطه برپا می شد، واعظان وعظ می کردند و سخنوران سخنرانی های انقلابی.
شاعران شعرهای وطنی می خواندند و مداحان نیز نوحه سر می دادند. گزارش ها ي ی از دوران مشروطيت نشان می دهد که در آن انقلاب، هم مشروطه خواهان و هم مستبدين بارها و بارها از مجالس روضه خوانی و عزاداری ها سود برده و گاهی هم در همان مج ا لس به زد وخورد پرداخته اند.

مشهور ترين اتفاق را تاريخ به نام واقعه توپخانه ثبت کرده که عزاداری مفصلی بود که در دوران استبداد صغير به پايمردی شيخ فضل الله نوری با پول دربار محمد علی شاه برپا شد.
مشرو ع ه خواهان در چادرها ي ی که زده شده بود تعزيه و نوحه خوانی برپا می کردند و بزرگ ترين مداحان شهر،مشغول گريه گرفتن از جماعت بودند
سخن مداحان تا آن حد اعتبار یافته بود که وقتی مداحی از مداحان نزدیک به شيخ فضل الله در جریان مداحی گفته بود مشروطه خواه کسی است که چشم نامحرم به حرم کربلا داشته است، جماعتی ، جوان مشروطه خواهی را گیر انداخته و چشم او را به مصداق مشروطه خواهی در آورده بودند
احمد کسروی و ديگر تاريخ نويسان از واقعه توپخانه و ماجراهای ديگری در جريان انقلاب مشروطه سخن گفته اند که در تهران رخ داده است.
در شهرهای دور و نزديک نیز مداحان در آن دوره قدرت بي ش تری کسب کردند و در کنار روضه خوانان به جهت دادن مردم پرداختند.
اگر چه مداحی در پیوند با شاهان صفوی شکل گرفت ، اما انقلاب مشروطه، برای نخستین بار مداحان را در برابر سلطنت قرار داد
اگر در کربلا قزاق بودی
رضا خان تا وقتی رضا خان بود و حت ی در سال های نخست پادشاهی به آ ي ین های عزاداری و از جمله مداحی و نوحه خوانی دامن زد.
وی قزاق ها را که در عشرت آباد بودند با وضع آبرومندانه ای سامان می داد و خودش هم جلو دسته در حالی که گل به سر و رویش مالیده بود، با پای برهنه راه می افتاد و سینه می زد
قزاق ها نوحه های جالبی داشت ند و از جمله می خواندند :« اگر در کربلا قزاق بودی/ حسین بی یاور و تنها نبودی »
رضا خان با آن قد و قامت رشید در جلو دسته و سایر قزاق ها به ترتیب درجه و منزلت نظامی در پشت سر او ردیف شده و سینه می زدند.
با پشت سرگذاشتن سال های نخست اما ، رضا شاه در صدد بر آمد که همه این کارها را پایان دهد.
از آن پس بود که روضه خوانان و مداحان فقط به ذکر مصيبت آن هم در مجالس دارای مجوز مشغول شدند0
وقتی سخنوران به پرداخت تاوان سخنان خویش جان باختند، مداحان نیز برای مصون ماندن چون روحانیان، « دعا به جان اعليحضرت » را بر مداحی های خود افزودند و این سنتی شد که تا آخرين روزهای سلطنت ادامه داشت.
در دوره زمامداری محمد رضا شاه پهلوی نیز مداحان به مداحی و نوحه خوانی متعارف خود مشغول بودند
گسترش هیات های مذهبی که غیر از مساجد، پایگاهی غیر رسمی برای گروهی از روحانیان بود، به تدریج جایگاه مداحان را در هیات های مذهبی تقویت کرد. پهلوی دوم اما برای حفظ مداحان به ساواک دستور داد تا از طريق اداره اوقاف و یا از بودجه خود برای برخی از مداحان مشهور حقوق و مقرری مشخصی تعيين کند

مداحان نیز به طور مداوم دعا به جان اعلحضرت را در جریان مداحی ها تکرار می کردند و گاه حتی شاه را نیز در ردیف اولیا ء خدا قرار می دادند0

در سال های پس از دهه چهل نیز برخی از مداحان در پیوند با برخی از نزدیکان خمینی قرار گرفتند، گروهی دیگر که اکثریت نیز بودند ، اما همچنان به شاه وفادار ماندند0
علی اکبر هاشمی رفسنجانی،در یک گفت و گو با اشاره به تامین منابع مالی فعالیت های خود و همفكرانش در سال های پیش از انقلاب! از طریق طرح مدام مسئله عاشورا، به استفاده های دیگر و از جمله همانند سازی با عاشورا اشاره کرده و آن را کاری دانسته که تنها در انحصار روحانیان بوده است!!0
رفسنجانی در عین حال نوحه خوانان و مداحان را در آن سال ها به دو گروه تقسیم می کند: « وقتی كه سراغ مصیبت خوانی ‏ها و نوحه خوانی ‏ها، دستجات و عزاداری‏ها می‏رفتیم دو تیپ می‏دیدیم؛ يك تیپ بودند كه ما با آن تباین داشتیم و دولت هم بیشتر از آنها حمایت می‏كرد و آنها را تشویق می‏كرد كه عواطف مردم را با مسائل سطحی جلب بكنند!! و آتش خواسته‏های مردم را با آن چیزها خاموش بكنند!!. يك عده‏ای هم بودند كه می‏گفتند باید احساسات مردم را در جهت اصلاح جامعه و نظام و كارهای مبنایی جامعه سمت و سو داد.در آن دوره بهترین پایگاه ما این جلسات بود، حتی جلسات ماه رمضان كه مردم برای خود ماه رمضان جمع می‏شوند نیز بدون امام حسین هیچ بود.
همین دو دستگی مداحان اندکی بعد و به دنبال سقوط سلطنت، تعدادی از مداحان را به رهبران جمهوری اسلامی نزدیک کرد و تعدادی دیگر را در برابر جوخه های مرگ قرار د ا د
اعدام مداحان در همان روزها پیامی نيز با خود داشت؛ مداحي دیگر صدای خوش و عشق به اهل بیت نبود، بلکه بيش از پيش به سیاست گره خورده بود!0

۱۳۸۵ بهمن ۳, سه‌شنبه

صداي پاي فاجعه ميآيد

ساعت صفر نزديک است

واقعيت اين است که عملکرد جمهوري اسلامي بيشترين کمک را به بوش کرد تا پس از سه سال حضور در عراق سرنوشت عراق را به ايران گره بزند و براي رسيدن به اهدافش در عراق برخورد با ايران را هم توجيه کند0
ايران را هر روز از دموکراسي (اصلا نداشته اش) تهي کرده اند!. با بي اعتنايي به حقوق انسان ها پايه هاي توجيه افکار عمومي دنيا را براي برخورد هاي تند تر آماده کرده اند. صداي هر منتقدي را در گلو خفه کرده و راديکال ترين صورت را براي خود بر گزيده اند

ساعت صفر نزديک است
فکري براي ايران بکنيد

۱۳۸۵ دی ۲۵, دوشنبه

جهان اسلام غرق در برادر کشی است

در غرب و شرق همه دول بزرگ بار خود را ازاین " برادرکشی های اسلامی " بسته اند و دارند می بندند.....
آنها سر تفنگ شما را به روی خودتان بر گردانده اند - شنيديد که " رامسفلد"
گفت:0
عراقی ها با عراقی ها در جنگ اند و نه با ما ! .....0

اما امروز خوب که اخبار را بکاوید در می یابید که در کشور ها و ملل مسلمان ، مسلمانان با مسلمانان در جنگند..... خواهید گفت ، این آتش به وسیله بیگانگان افروخته شده است ، پس نتیجه میشود گرفت که زعمای مذهبی این کشور ها یا آلت فعل دیگرانند و یا آن که به کل فاقد نفوذ اخلاقی در میان پیروان خودشان هستند.....
فرض سومی هم هست و آن اینکه آتش افروزی و برادر کشی کاسبی نان و آب داری است که در این صورت هم بی اعتباری علماء و زعمای اسلام را میرساند...0
یک مثال به درک این پدیده کمک میکند... عراق در اشغال است و عراقی ها زورشان حتی بامرگ " صدام " به قوای موتلفین نمیرسد تا آنها را از سر زمین خودشان بیرون کنند. ولی عراق ، دولتی و نظامی دارد از نوع " دموکراسی نیم بند " عقیدتی و بومی. . از آنجا که آمریکای اشغال کننده و موتلفین در همه اسناد خود پایبند " حرمت اکثریت " اند پس میتوان به مدد این اهرم برادر مسلمان را نکشت و اکثریت را حرمت نهاد و بیگانه را به بیرون مرز ها هدایت کرد و حمایت همه مسلمانان جهان را هم بدست آورد و این خود قدمی است برای آنکه عراقی ها ثابت کنند واقعا بدون آمریکا و بی ترس از صدام ها قادر به اداره امور خود هســـــــتند0

ولی...... می بینیم که با آن همه " آیت الله! " و زعما و احزاب مدعی رهبری و تامین عدل و برادری !! هر روز بهانه ای بدست میدهند تا آمریکا نه تنها آماده رفتن نشود بلکه تدارک اعزام قوای تازه هم ببیند...... این سخن به قصد نفی اراده مردم عراق در حفظ هویت خود نیست ، بلکه تصدیقی است بر اراده آمریکا دایر بر توسعه دادن و گسترش هرچه بیشتر نفوذ خود در سرزمین های خاور میانه و آسیای مرکزی...0
چرا باید پنهان کرد و نپذیرفت که عراق ، ایران ، افغانستان سر راه چین است و آمریکا چین را رقیب و حتی خصم سال ۲۰۲۰ خود شناخته است( نگاه کنید به گزارش سال ۲۰۰۰ پنتاگون که بار ها به آن اشاره شده است)۰
فعلا دنیا دارد با آمریکا مماشات میکند و تعقل دولتی حکم میکند که بجای گردن نهادن بر یوغ چین و روسیه بسیار اقتدار طلب خود مسلمانان با مسلمانان کنار آیند تا پدیده یا دور باطل برادر کشی زایل و استقلال و رفاه ملل مسلمان تامین شود و بعید است جز این شرایط تاریخی کنونی ، راهی پیش پای ما باشد ...0
چسبیدن به رقبای آمریکا به این امید که آنها مدافع حقوق ملل مسلمان باشند رویائی است باطل..... هیچ یک از دول بزرگ رقیب آمریکا بخاطر عراق و یا ایران و...... منافع حاصل از دوستی با آمریکا را فدای حسن رابطه و دفاع از کشور های کوچک نمی کنند . آنها را در طول قرون ببینید ، میآیند و میبرند و قسمت میکنند و بقیه را هم طلب خود میدانند!۰
قدرت کور ، چشم بینا ندارد ..0

۱۳۸۵ دی ۱۸, دوشنبه

مشت نمونه خروار است

اعتراف تلخ وزير رفاه: حساب و کتابي در کار نبود

وزير رفاه و تامين اجتماعي (که چند روزی است از سمت خود استعفا داده است!) اعتراف کرد که در طول مدت وزارتش، ارزيابي دارايي هاي اين مجموعه دولت ميسر نشده است.!!..0
. پرويز کاظمي در گفت و گو با روزنامه سرمايه، در پاسخ به سئوالي درباره دارايي هاي وزارت رفاه تصريح کرد: يکي از کارهاي مهمي که ما به دنبال آن بوديم، جمع آوري آمار و اطلاعات بود اما براي اين کار مشکلات فراواني داشتيم و وقتي مي خواستيم دارايي هاي سازمان بهزيستي را ارزيابي کنيم نتوانستيم.!!.0
..وي درباره علت اين مساله توضيح داد: سيستم هاي مالي يا حسابداري آنها درست نبود، کمک هايي که از طرف افراد خير به اين سازمان مي آمد ثبت و ضبط نمي شد، نظير اين مشکلات در ديگر سازمان هاي مرتبط با وزارت رفاه وجود دارد. در مجموع سازمان تامين اجتماعي، صندوق بازنشستگي و سازمان خدمات درماني سرمايه هاي "بسيار زياد"ي وجود دارد. وزارت رفاه در زمينه هاي مختلف مانند سيمان، خودروسازي، دارو، لوازم ساختماني و دستگاه هاي ورزشي فعاليت هاي گسترده اي دارد0
.اعتراف تلخ وزير سابق به اينکه به عنوان وزير رفاه نمي دانسته است ارزش دارايي هاي اين وزارتخانه و سازمان هاي تابعه آن چقدر است، نشانگر بي نظمي مالي عظيمي است که گريبان اين مجموعه عظيم دولتي را گرفته است..0
.در بيان اهميت وزارت رفاه همين اندازه کافي است که سازمان بيمه خدمات درماني که از سازمان هاي تابعه وزارت رفاه است به تنهايي قريب به 50 ميليون بيمه شده دارد.وزارت رفاه جزو سهامداران بزرگ بورس و بسياري از شرکت هاي بزرگ آن از جمله ايران خودرو و سايپاست.....0
***********************
آدم باید کور و یا با عرض معذرت ، سرش توي اخور باشد تا نخواهد (پاشیدگی) و هرج و مرج و سوء استفاده ها و (آشفتگی) حاکم در مملکت منسوب به امام زمان را ببیند ..0
تمام آنچه که حضرت ! (وزیر) عنوان کرده است ، مصداق بارز مشت نمونه خرواراست

۱۳۸۵ دی ۱۴, پنجشنبه

وب سایت " وزارت ارشاد! " هک شد




در متن نوشته شده توسط "هکر " ها آمده است : " این سایت به دلیل امنیت پائین آن هک شد .... لازم به ذکر است که کسانی که نمی توانند امنیت وب سایت خود را تضمین کنند چگونه می تواننداز " ساماندهی " وب سایت های اینترنتی حرف به میان بیاورند ؟؟."....0

۱۳۸۵ دی ۱۱, دوشنبه

اينترنت . شيطان است !!0

هدف رژيم از ثبت اجباری مشخصات وب سايت ها و وبلاگ ها اين است که اينترنت را هم به زور سرنيزه و تهديد و ارعاب و لشکرکشی امنيتی در انحصار خود بگيرد... 0

رژيم پس از محدود کردن بهره برداری از اينترنت پر سرعت برای عموم مردم, در گامی تازه برای بستن روزنه های نقد و اطلاع رسانی از داخل کشور بخشنامه ای را که در هيات وزيران در پنج آذر ماه گذشته به تصويب رسانده, از امروز دوشنبه 11 دی به اجرا می گذارد.0
براساس اين مصوبه کليه دارندگان وب سايت ها و وبلاگ ها تا دو ماه مهلت دارند که وبلاگ يا وبسايت خود را به ثبت برسانند!! وگرنه غيرقانونی! تلقی شده و احتمال! مسدود شدن آنها تحت بررسی قرار خواهد گرفت.0
وزارت ارشاد! رژيم که بويژه در يک و سال و نيم اخير سانسور را در همه ابعاد آن وسيعا گسترش داده و دهها روزنامه محلی و نشريه دانشجويی را ممنوع الانتشار و مسوولان و گردانندگان آنها را تحت پيگرد دستگاه قضايی و نيروهای امنيتی قرار داده است, مجری طرح کنترل و نظارت وبلاگ ها و بسايت ها شده است.0
دولت (فقاهت!) هيچ نيازی نديده است هدف خود از طرح آيين نامه را پرده پوشی کند و تشديد سانسور, بستن دهان مخالفين, جلوگيری از انتشار اخبار, اطلاعات, نقد و تحليل و ارزيابی اصلی ترين هدف آيين نامه دولتی کنترل وبلاگ ها و وبسايت هاست. به طور نمونه در بند پنج آيين‌نامه به روشنی تاکيد شده است که "هر گونه اقدام عليه قانون اساسی و يا تفرقه افکنی و خدشه در وحدت و وفاق ملی و استقلال و تماميت ارضی و يا القاء بد بينی و نا اميدی در مردم نسبت به مشروعيت و کار آمدی نظام" پيگرد قانونی به دنبال خواهد داشت. و يا تصريح شده است که:"تحريف انقلاب اسلامی ملت ايران و توهين به ارزش‌های آن" و "انتشار اطلاعات خصوصی و شخصی افراد بدون اخذ اجاره کتبی از آنان" مستلزم مجازات از جمله مسدون شدن سايت و وبلاگ مربوطه خواهد شد.0
هدف رژيم از ثبت اجباری مشخصات وب سايت ها و وبلاگ ها اين است که اينترنت را هم به زور سرنيزه و تهديد و ارعاب و لشکرکشی امنيتی در انحصار خود بگيرد0
. هيچ کس فراموش نکرده است که در سپيده دم حضور اينترنت در ايران, چگونه مرتجعين واپس گرای حاکم با وحشت نسبت به آن ابراز نگرانی کردند... جنتی حتی گفت: "اينترنت شيطان است." بعدها آنها فهميدند که از اينترنت می توانند برای نشر افکار خرافی و ارتجاعی خويش استفاده کنند و از همان زمان بود که همه تلاش خود را برای استفاده انحصاری از اينترنت و جلوگيری از انتشار افکار و آرا غير حکومتی به کار بستند.0
مجاز کردن استفاده از اينترنت پر سرعت برای "خودی" ها و محدود کردن آن برای "غير خودی ها" يعنی عموم مردم - با همين هدف صورت گرفت, و حالا هم آيين نامه دولتی خود را زمين زده اند
www.roshangari.net