۱۳۸۴ خرداد ۲۷, جمعه

روزهاي پاياني بهار

روز هاي پاياني بهار هميشه همراه روز هاي پاياني مدرسه است . روز هائي كه بي قرار فرجام قيل و قال درس و آسودن از امتحان آخر سال بوديم 0
روز هاي رهائي از قيد و بند ساعت . زنگ . ناظم و مدير و معلم 0
روز هاي آزادي از مشق و مسئله . تكليف شب و پاك نويس هاي مرتب و مكرر !0
روز هائي كه ميتوانستيم موي سرمان را بلند كنيم و در بند يقه سفيد نباشيم0
روز هائي كه ازجور استاد به مهر دوباره ي پدر مي پيوستيم 0
..... اگر چه استادان همه (جبار) نبودند و پدران نيز هميشه مهربان نمي نمودند
*****
ياد دوستان مدرسه كه دوستي ها شان بي ريا . بي شائبه و از ته دل بود0
ياد بازي هاي ممنوع ! و ياد عشق هاي ناكام تابستان و ياد روزگاران ....ياد ياران رفته00
شادي بودن . ديدن . دوست داشتن . آموختن و اميد وار بودن 0
و.... امروز :
گر بخواهي كه بجوئي دلم . امروز بجوي
ور نه . بسيار بجوئي و نيابي بازم 0
اينهم بخشي از (انشاء) ايام پيري مان . روزهائي كه سراپايش خاطره و ياد و يادگارهاست0
فرخ