۱۳۸۴ تیر ۱۸, شنبه

برگي از تاريخ معاصر ايران - 8

* ايران را به شما و شما را به خدا مي سپارم !0
شاه ساعت ده صبح روز 16 ژانويه به دفتر خود رفت . بسيار آرام و از همه چيز گسسته بود . باز هم چند سند و نامه را امضاء كرد و آخرين ديدار هايش را انجام داد0
آخرين كسي كه اندكي پس از ساعت يازده به حضور پذيرفته شده دكتر محمد باهري وزير پيشين بود كه آمده بود دوباره به التماس از شاه بخواهد ميهن . ملت . و ارتش را ترك نكند0 باو گوش داد و فقط توانست بگويد هنوز هيچ تاريخي براي رفتن تعيين نشده است! - ولي با هيجان بسيار از او سپاسگزاري كرد كه درآن روز هاي دشوار آنقدر كوشش كرده است . باهري مي پنداشت كه هنوز اميدي هست . شاه آنگاه ايستاده فنجاني چاي نوشيد . او در روزهاي آخر زياد چاي مي نوشيد . سپس رئيس كل تشريفات و ( منوچهر صانعي) رئيس تشريفات كشيك را فرا خواند و گفت : بــــــــــــــــــــرويم 0
...... هلي كوپتر ها كه تقريبا با هم به راه افتاده بودند چند دقيقه بعد در كنار آشيانه سلطنتي فرودگاه بين المللي مهر آباد بر زمين نشستند 0
باد يخ زده اي بر نوار پرواز فرودگاه مي وزيد . به ملاحظات امنيتي از بيش از يكساعت پيش از آن پرواز هواپيما ها را متوقف كرده بودند . ماموران هدايت هوائي در اعتصاب بودند و افراد ارتشي به جاي آنها انجام وظيفه ميكردند0
محمد رضا شاه چهره اي مات و تقريبا در حال گريستن داشت - مثل هميشه آراسته بود و كت و شلواري به رنگ خاكستري تيره . كراواتي با خط هاي نازك و پالتوي كشمير سرمه اي به تن داشت0
شهبانو اگر اميد اندكي به بازگشت داشت ! ترديد نداشت كه اين آخرين نقش آفريني رسمي اش در كنار همسر خويش است 0 نقشي كه همه ي دنيا در انتظار و شاهدش بودند و در تاريخ ثبت شد0
گروه كوچكي از مقامات رسمي در انتظار خروج زوج سلطنتي بودند0 (جواد سعيد) رئيس مجلس شورا - كه به زودي از جمله به دليل حضورش در آنجا - اعدام شد .- علي قلي اردلان وزير دربار . فرماندهان بلند پايه ارتش - محمد سجادي رئيس هشتاد و سه ساله مجلس سنا نيامده بود - شايد به همين دليل پس از پيروزي انقلاب جان سالم بدر برد . (جزاين افراد)هيچ وزير يا ديپلمات خارجي حضورنداشت0
فرماندهان نظامي حاضر بر پله هاي آشيانه سلطنتي به صف ايستاده بودند و پيش آمدند كه دست شاه را ببوسند0 تيمسار (بدره اي) . لرتنومندي كه قدش به يك متر و نود سانتي مترمي رسيد و تازگي پس از سال ها فرماندهي گارد شاهنشاهي. به فرماندهي نيروي زميني منصوب شده بود به شكلي كه در ميان ايلات نشانه ي وفاداري بود به زانو نشست تا زانوي شاه را ببوسد . شاه كه عينكش را در دست چپ خود داشت خم شد تا با دست راست او را بلند كند - بدره اي به او گفت: اعليحضرت ما را رها نكنيد . شاه به او نگريست و چيزي نگفت . دست تيمسار را براي مدتي در دست خود نگه داشت و سپس به سوي نفر بعدي رفت 0 همه مي گريستند 0
مراسم احترام نظامي انجام نشد . موقعيت مناسب نبود 0
بر اساس سنت اسلامي زوج سلطنتي را از زير قرآن رد كردند 0 شاه و شهبانو سوار بر هواپيماي سلطنتي بوئينگ 707 سفيد و آبي كه { شاهين} نام داشت شدند0
شاه . نخست وزير خود را ديگر بار به درون هواپيما احضار كرد0 باز هم برايش آرزوي پيروزي كرد ! و به صداي بلند گفت :
!ايران را به شما و شما را به خدا مي سپارم
آخرين روزها - دكتر نهاوندي
********************

معاون بهزيستي: 6ميليون ايرانی به نان شب محتاجند

*****
اين آمار را كسي ميدهد كه ناچار و ناگزير است تا رقم گرسنه هاي محتاج به نان شب را بسلامتي (حكومت اسلامي!!!) كمتر و در نتيجه دروغ بگويد 0
خبــــــــــــــــــــــــــــر را (بازتاب) تهران منتشر كرده است و نه بقول (آقا!) دشمنان اسلام 0