۱۳۸۴ تیر ۱۹, یکشنبه

برگي از تاريخ معاصر ايران - 9

شاه را بيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرون كردم !!0
بختيار كه چند لحظه ي پيش در برابر دوربين ها خود را بي تفاوت وسرد نشان داده بود - تحت تاثير خدا حافظي شاه قرار گرفت و تعظيم كرد و دست او را بوسيد . اما هنگامي كه به نخست وزيري بازگشت به نمايندگان مطبوعات بين المللي گفت :
شــــــــــــــاه را بيـــــــــــــــــــــــرون كردم !!0
* مقصد { اسوان} در مصر بود . اما آنجا قرار بود يك توقف موقت باشد . {ويليام ساليوان} سفير ايالات متحده آمريكا در آخر دسامبر- يا اوايل ژانويه - دعوت نامه ي رسمي دولت خود را براي اقامت خصوصي در آمريكا به شاه تسليم كرده بود . اين البته براي اطمينان بخشيدن به او و شتاب دادن به انجام تداركات سفر او بود 0
شاه تصميم گرفت براي دو ماه به آمريكا برود . تنها همراه او قرار بود اصلان افشار باشد كه پيش تر سفير ايران در واشنگتن بود0
تشريفات دربار حتي چند هديه نيز تهيه كرده و فرستاده بود كه به اين و آن داده شود . شاه بالاخره پي برده بود كه سراسر اين ماجرا از سوي واشنگتن رهبري شده ولي همچنان مطمئن به استعداد خود در قانع كردن ديگران و با داشتن دوستان بسيار در آمريكا . مي پنداشت كه ميتواند وضع را دگرگون كند0 ...........0
* سفير آمريكا به شاه اطمينان داده بود كه مقدمش به واشنگتن گرامي خواهد بود . شاه مي پنداشت و يا وانمود ميكرد كه با او هم عقيده است !. اما به راستي آشكار نبود 0
پس از گردهمآئي {گوادالوپ} لحن غربي ها يكباره دگرگون شد0 از نظر واشنگتن و هم پيمانان انگليسي و فرانسوي اش محمد رضا پهلوي ديگر فقط يك رئيس كشور پيشين و سرگردان بود 0
آمريكائي ها به تدارك بر قراري روابط خود با حكومت اسلامي آينده مي انديشيدند 0 ويليام ساليوان بار ديگر به ديدار شاه آمد و به او گفت :
البته همواره ميتواند به آمريكا برود ولي ديگر نميشود به گونه ي رسمي با {كارتر} ديدار كند !0 همچنين گفت كه هواپيماي شاه بايد شبانه در يك پايگاه گمنام نظامي در (مين) {ايالت شمالي آمريكا}- يا {كارولينا ي جنوبي} بنشيند و سپس به پايگاه {تراويس} در كاليفرنيا برود و از آنجا با هلي كوپتربه خانه دوستش برود !!0.....
* ساليوان حتي به ساعت خود نگريست و به شاه گفت كه رفتنش ديگر مسئله ي روز نيست بلكه بحث ساعت است !.0 شاه بسيار غمگين حتي احساس كرد به او توهين شده است 0
آخرين روز ها- نهاوندي