۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

تفسیر های سیاسی عبدالله خان : ما مسلمانیم یا آمریکائی ها !؟؟


من که عبدالله خان باشم به شما قویا توصیه می کنم حتما این نامه آخری محمد نوری زاد را بخوانید. بیست وهفت هشت بند بیشترنیست. می ارزد به خواندنش.

چند نکته آموزنده دراین نوشته هست. اولا با این مطالبی که این آقای نوری زاد خطاب به مقام عظما نوشته است، این مقام معظم باید ازخجلت که همان خجالت خودمان باشد سربلند نکند، . حالا وقتی این نامه راخواندید خودتان متوجه خواهید شد که منظورم چیست و آن وقت به من خواهید گفت دست خوش عبدالله خان، دست مریزاد عبدالله خان.

نکته مهم دیگردراین نامه آنست که می گوید ملت آینه تمام نمای دولت و رژیم هرکشوری است. وقتی دولتی و رژیمی ، سردمدارانش دروغگو، چاپلوس، گندم نمای جوفروش باشند و هریک درجات دکترا و فوق دکترا از کمبریج، استانفورد، برکلی، هاروارد و آکسفورد داشته باشند، درحالی که پا ازایران بیرون نگذاشته اند ویک کلمه هم انگلیسی بلد نیستند، یا میلیون میلیون به جیب زده باشند و بعد یک قسم جل جلاله بخورند که ما این دزدی ها را در راه خیرخرج کردیم، وبعد مقام عظما آنها را با یک حکم حکومتی مثل زمان هارون الرشید و حجاج بن یوسف، پاک و پاکیزه و مطهرکند، درست مثل یک بچه شیرخواره، درآن صورت ازملت چنین رژیمی نباید انتظارداشته باشید که افراد راستگو و راست کردار و راست گفتار تحویل جامعه دهند.

جامعه آینه تمام عیاردولت و رژیم همان مملکت است. بعد این آقای نوری زاد که نور به قبرش ببارد البته بعد ازصد و بیست سال عمر!، نمونه هایی ازایران اسلامی و آمریکا می آورد که آدم را به شک می اندازد که راستی راستی آقا جان، آیا ما مسلمانیم و کشور اسلامی داریم، یا این آمریکایی ها که راست توی چشم رئیس جمهوری شان نگاه می کنند و از او تندترین انتقادها را می کنند و این پلیس های اسلحه به دست هم اصلا کاری با آنها ندارند. یا استاد دانشگاه می رود با تلویزیون و رادیو مصاحبه می کند و از روش های سیاسی و اقتصادی دولت آمریکا انتقاد می کند، فردا هم می رود سرکلاس و درسش را می دهد وهیچ کس هم بلافاصله حکم اخراج یا بازنشستگی اش را دستش نمی دهد.

ایران اسلامی با تمام توصیه های اسلامی به اضافه داریوش وسعدی وفردوسی که پدرجان دروغ نگویید، دروغگو دشمن خداست، هرکس دروغ بگوید یک راست می رود به جهنم، امروزه شده است بزرگ ترین کشوردروغگوی جهان که رئیس جمهوری اش راست راست توی چشم خبرنگار نگاه می کند و می گوید ما در ایران همجنس گرا نداریم، حکم سنگساربرای این سکینه خانم صادرنکرده ایم و... مشکل مملکت ما فقط موی خانم ها و لباس جوانهاست؟ من قول می دهم وقتی اسمم ازصندوق انتخابات درآمد، پول نفت را سرسفره شما بیاوریم و تقدیم حضورکنیم. قول می دهم یارانه ها را هدفمند کنیم اما فعلا پول آب و برق و تلفن و پست و تلگراف را چند برابرمی کنیم. بعد هی برای اجرای قانون یارانه ها امروز و فردا و مهر و آبان و آذر می کند. کجای دنیا سراغ دارید که طرف مصاحبه کند و بگوید در تهران دوازده میلیونی دوازده تا کارتون خواب نداریم؟ کجای دنیا سراغ دارید که فرماندار شهری به بزرگی تهران اعلام کند که فرمانداری برای کسانی که به انتخابات معترض بودند مجوزصادرکرده بود و فردایش هم رسما اعلام کند ما کی گفتیم برای این راه پیمایی مجوزصادرکردیم؟! یا دانشگاهی که سی سال پیش پایه گذاری شده و مدتی است به صورت موقوفه درآمده، ناگهان با چپ افتادن (حضرات!!) مقام عظما اعلام کند که نه خیر، موقوفه بودن این دانشگاه غیرشرعی بوده است! مثل اینکه همین مقام عظما خواب نماشده و فردا از خواب بیدارشود و اعلام کند که نه خیر آقا، موقوفه امام رضا از اول غیرشرعی بوده و اداره آن را باید بدهیم این آقای رحیمی دستیار اول احمدی نژاد تناول بفرماید.

خوب، آدم این مطالب را که در نامه این آقای نوری زاد می خواند که تازه خودش تا سال پیش جزو حزب اللهی های دو آتشه و خشخاشی بود و حالا گویا به راه راست هدایت شده است!، یا خود آدم همه اینها را به عینه هرروز درجمهوری اسلامی شاهد است، دچار وسوسه نمی شود که جمهوری اسلامی مقدس را با جاهای دیگر مقایسه کند؟

آیا آدم وقتی می بیند مقامات آمریکایی و یا ملت آمریکا از این جور حرفهای ناجور ودروغ و ناروا نمی زنند، حق ندارد که شک کند و بپرسد راستی ما مسلمان و پیرو اسلامیم یا این آمریکایی های به قول ما خاج پرست؟!

من که معتقدم مسلمان ناب !، همین آمریکایی ها هستند و تنها مانع بین آنان و اسلام ناب ، یک قطعه پوست ناقابل است که باید آن را هم برید و قال قضیه را کند!!. در آن صورت می توانیم با آن آمریکا که دیگر مسلمان و برادرما هم شده است روابط بسیارحسنه و حسینه برقرارکنیم و دوست بشویم. واقعا چرا نه؟ یک وقت دیدید که یک روزی همین آمریکا هم شد جمهوری اسلامی آمریکا، بله؟ چرا نه


kayhanpublishing.uk.com