۱۳۸۵ فروردین ۹, چهارشنبه

سکولاريسم به زبان ساده

سکولاريسم يکی از مهم ترين پديده های جهان غرب است
نفوذ و توان فراگستر سکولاريسم، نه تنها غرب امروزين را از غرب قرون وسطا و دوران باستان متفاوت ساخته، بلکه آن را از ديگر حوزه های فرهنگی جهان نيز متمايز می سازد. غرب امروزی عمدتاً به خاطر وقوع جريان سکولاريسم به موقعيت فعلی رسيده است؛ درنظر برخي، اين نکته دليلی است برای ستايش سکولاريسم و برای ديگران دليل ستيز با آن !0

جدا شدن نهاد دين و دولت در فرآيند سکولاريزاسيون بدين معناست که مؤسسات خاص سياسی – که به درجات مختلف تحت اداره ی دولت هستند – از سيطره ی مستقيم يا غيرمستقيم دين رها می شوند. اين بدان معنا نيست که نهادهای دينی ديگر نمی توانند در مورد مسائل عمومی و سياسی حرفی بزنند، بلکه بدين معناست که ديدگاه های اين نهادها ديگر نبايد بر جامعه تحميل شوند، و يا مبنای سياست عمومی قرار گيرند. در عمل، دولت بايد تا حد امکان نسبت به عقايد گوناگون و متفاوت دينی بی طرف بماند؛ نه مانع آنها شود نه مجری شان

سکولاريسم دين انسانيت است؛ به امور اين جهان می پردازد؛ به هرچه که سعادت و رفاه را فراهم آورد علاقمند است؛ توجه ما را به سياره ی خاصی جلب می کند که حيات بر آن پديدار گشته است؛ بدان معناست که هر فردی ارزشمند است؛ بيانيه ی استقلال فکری است؛ نيمکت را برتر از منبر می شمارد، يعنی آنانی که رنج می کشند بايد بهره برند و آنان که کيسه می اندوزند بايد زنجير کشند. اعتراضی است عليه خودکامگی کليسايي، عليه رعيت يا بنده ی اشباح! يا کاهنان! بودن. اعتراضی است عليه تباه کردن اين زندگانی به پای زندگی ديگری که هيچ از آن نمی دانيم. هدفش آن است که ما برای خودمان و ديگران زندگی کنيم؛ برای اکنون و نه گذشته، برای اين جهان و نه جهان ديگر. می کوشد ما را از خشونت و بدي، از جهل، فقر و مرض برهاند

براي دريافت مشروح مقاله . تيتر بالا را كليك كنيد