پيرمرد ی در حاليكه از صداهاي ناشي از ترقه و نارنجك هاي دست ساز ويژه شب چهارشنبه سوري به شكوه و شكايت افتاده است، خطاب به (میوه فروش سرگذر) مي گويد
خدا لعنتشان كند ... يك زماني عيد همه شادي ما بود. من خودم در كودكي كه بودم مگر پدرم چه داشت ؟ اما خدا شاهده دغدغه لباس و ميوه و شيريني شب عيد را نداشتيم... الان يك مهمان كه مي آيد منزلت بايد كلي پولش را بدهي! مهمان شده است عذاب. از ميهمان نوازي هم ما را انداختند
**********
و خیلی ها دراین روز ها با استفاده از شرایط تلخ بهم ریختگی اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشورمان بجان مردمی افتاده اند که جدا در برابر واقعیت های ریز و درشت سر در گریبان دارند.......