
با ورشکستگی بسیاری از نهادهای تولیدی، کارگران در ایران روزهای سختی را میگذرانند. در این میان زنان کارگر اولین قربانی تعدیل نیرو هستند و با نابرابری دستمزد، نبود بیمه و خشونتهای جسمی دست بهگریباناند
آمار رسمی از نابرابری دستمزدهای پرداختی به کارگران زن و مرد در دسترس نیست. با اینحال خبرگزاری "ایسنا" در گزارشی به تاریخ آذرماه ۱۳۹۰، با تایید این امر که نابرابری دستمزد میان کارگران زن و مرد به شدت رایج است، نوشت: «بررسی آمار رسمی مرکز آمار ایران و مقایسهی تطبیقی با برآوردهای سازمان تامین اجتماعی، حاکی از آن است که زنان در اکثر موارد، نصف مردان دستمزد دریافت میکنند
تحقیق گروهی از دانشجویان پزشکی دانشگاه یزد نشان میدهد که نیمی از زنان کارگر صنعت قالیبافی و گلیمبافی کشور که کمتر از ۱۶ سال سن دارند، در روز بین ۱۲ تا ۱۶ ساعت کار میکنند و بیش از ۱۰ نوع بیماریهای مختلف پوستی، استخوانی و عضلانی در میان این دختران نوجوان شناسایی شده است. آمار غیررسمی میگوید بیش از ۹۰ درصد کارگران شاغل در این صنعت را زنان تشکیل میدهند
از آنجایی که بسیاری از زنان کارگر در تولیدیهای کوچک با کمتر از ۱۰ کارگر اشتغال دارند، از حق بیمه و خدمات پزشکی رایگان نیز محروماند و عملا دسترسی کمتری به خدمات پزشکی برای درمان دارند
. با اینکه آمار رسمی از آزارهای جسمی در ایران (اسلامی)به ثبت نمیرسد گزارشها از رواج این قبیل خشونتها در برخی از نهادهای تولیدی حکایت دارد. زهرا ق. میگوید: «بههرحال زنها خیلی بیشتر در معرض خشونت هستند. خیلی وقتها هم اگر به خواستههای نامشروع کارفرما تن ندهند، کارشان را از دست میدهند. از سر اجبار ناچارند که با خواستههای کارفرما و سرکارگر مدارا کنند
این نابسامانیها و تبعیضها خود در شرایطی رخ میدهد که در سال ۸۹ و ۹۰ نهادهای تولیدی و صنعتی بیشتر از همهی سالهای اخیر با ورشکستگی مواجه شده و ناچار به تعطیلی یا تعدیل نیرو شدهاند.
در این تعدیل نیروها و اخراجها نیز غالبا کارگران زن اولین کسانی بودند که کار خود را از دست دادند. در ایران(اسلامی) بسیاری از زنان کارگر نیز در خانه و به شیوهی دور از محل کار مشغول به کار هستند که این زنان نیز معمولا بی قرارداد رسمی و مشخص کار میکنند و از همهی حقوق بدیهی کار محروم هستند
خبرگزاری ایلنا که خود متعلق به خانه کار است!، در گزارشی تاکید دارد که پیشرفت شغلی زنان کارگر در ایران(اسلامی) بسیار محدود و با موانع جدی روبرو است و مینویسد: «در کوچکترین بحران کارگری زنان کارگر اخراج میشوند و تبعیض جنسیتی در برخورد با کارگر مشهود است