
رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران (اسلامی)میگوید
پیشبینی وقایع و آسیبهای اجتماعی که در سال جدید رخ خواهد داد کار
سختی نیست و از هماکنون میتوان با قاطعیت گفت با رشد آسیبهای اجتماعی، با رشد طلاق، با کاهش ازدواج، با افزایش تعداد کودکان خیابانی، با بالا رفتن میزان اعتیاد و دزدی و انواع بزه و خشونت رو به رو خواهیم بود.
همانطور که قبلا هم اشاره کردهام، مادر آسیبها در کشور ما تورم است و با توجه به وضعیت امسال که تمام اجناس گران شدند میتوان پیشبینی کرد که در سال جدید نیز قیمتها افزایش یابد و به تبع آن آسیبها نیز روند رو به رشدی را طی خواهند کرد و اگر یارانهها نیز حذف شود با این وضعیت تورم، آسیبها بیشتر و بیشتر خواهد شد.
اینطور که اعلام شده آمار زندانیها دو برابر شده و من هشدار میدهم که این آمار بیشتر نیز خواهد شد چرا که وقتی افراد دو شیفت کار میکنند آستانه تحملشان پایین آمده و در برابر کوچکترین بگومگوها ممکن است به خشونتهای شدید دست بزنند، درگیریهای خانوادگی افزایش خواهد یافت و خشونتهایی که همسران علیه یکدیگر و علیه فرزندانشان به کار میگیرند زیاد خواهد شد که منشا بسیاری از این خشونتها مسائل مادی و بیکاری است، طلاقها و مشکلاتی که طلاق به همراه خواهد آورد افزایش خواهد یافت و با توجه به گرانی و بیکاری، جوانان از ازدواج کردن فرار میکنند که این مساله هم عواقب خود را به همراه خواهد داشت.
افزایش کرایه تاکسی، افزایش اجاره خانه، افزایش قیمت کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم، افزایش هزینههای آموزشی، پاس نشدن چکها و موارد اینچنینی بسیار دیگر باعث میشود نتوان اوضاع خوبی را در زمینه کاهش آسیبهای اجتماعی پیشبینی کرد.
هر کدام از این موارد همراه با خود اختلالات روانی خواهد داشت که نه تنها زندگی شخصی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه وارد تعاملات اجتماعی او نیز شده و بر سایر افراد اجتماع تاثیرگذار خواهد بود.
از 30 سال گذشته تا امروز میزان پایه حقوق یک حقوق بگیر 84 درصد افزایش یافته این در حالی است که به عنوان مثال کالایی مانند بنزین 800 برابر افزایش قیمت یافته است و اگر حقوق یک کارمند میخواست با این شرایط به صورت برابر افزایش پیدا کند باید الان حقوق 800 برابری دریافت میکرد نه 84 برابری.
ممکن است در یک نگاه کلی افزایش قیمت محصولات به چشم نیاید و به نظر برسد که تاثیر چندانی در اوضاع آسیبهای اجتماعی نخواهد داشت اما لازم است بررسیهای عمیقتر و جدیتری صورت بگیرد و تاثیر اقتصاد بر رشد بزه به صورت جدی و آماری بررسی شده و در اختیار دولتمردان(!!) و سیاست گذاران (!!)قرار بگیرد تا با توجه به این
پیشبینی وقایع و آسیبهای اجتماعی که در سال جدید رخ خواهد داد کار
سختی نیست و از هماکنون میتوان با قاطعیت گفت با رشد آسیبهای اجتماعی، با رشد طلاق، با کاهش ازدواج، با افزایش تعداد کودکان خیابانی، با بالا رفتن میزان اعتیاد و دزدی و انواع بزه و خشونت رو به رو خواهیم بود.
همانطور که قبلا هم اشاره کردهام، مادر آسیبها در کشور ما تورم است و با توجه به وضعیت امسال که تمام اجناس گران شدند میتوان پیشبینی کرد که در سال جدید نیز قیمتها افزایش یابد و به تبع آن آسیبها نیز روند رو به رشدی را طی خواهند کرد و اگر یارانهها نیز حذف شود با این وضعیت تورم، آسیبها بیشتر و بیشتر خواهد شد.
اینطور که اعلام شده آمار زندانیها دو برابر شده و من هشدار میدهم که این آمار بیشتر نیز خواهد شد چرا که وقتی افراد دو شیفت کار میکنند آستانه تحملشان پایین آمده و در برابر کوچکترین بگومگوها ممکن است به خشونتهای شدید دست بزنند، درگیریهای خانوادگی افزایش خواهد یافت و خشونتهایی که همسران علیه یکدیگر و علیه فرزندانشان به کار میگیرند زیاد خواهد شد که منشا بسیاری از این خشونتها مسائل مادی و بیکاری است، طلاقها و مشکلاتی که طلاق به همراه خواهد آورد افزایش خواهد یافت و با توجه به گرانی و بیکاری، جوانان از ازدواج کردن فرار میکنند که این مساله هم عواقب خود را به همراه خواهد داشت.
افزایش کرایه تاکسی، افزایش اجاره خانه، افزایش قیمت کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم، افزایش هزینههای آموزشی، پاس نشدن چکها و موارد اینچنینی بسیار دیگر باعث میشود نتوان اوضاع خوبی را در زمینه کاهش آسیبهای اجتماعی پیشبینی کرد.
هر کدام از این موارد همراه با خود اختلالات روانی خواهد داشت که نه تنها زندگی شخصی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه وارد تعاملات اجتماعی او نیز شده و بر سایر افراد اجتماع تاثیرگذار خواهد بود.
از 30 سال گذشته تا امروز میزان پایه حقوق یک حقوق بگیر 84 درصد افزایش یافته این در حالی است که به عنوان مثال کالایی مانند بنزین 800 برابر افزایش قیمت یافته است و اگر حقوق یک کارمند میخواست با این شرایط به صورت برابر افزایش پیدا کند باید الان حقوق 800 برابری دریافت میکرد نه 84 برابری.
ممکن است در یک نگاه کلی افزایش قیمت محصولات به چشم نیاید و به نظر برسد که تاثیر چندانی در اوضاع آسیبهای اجتماعی نخواهد داشت اما لازم است بررسیهای عمیقتر و جدیتری صورت بگیرد و تاثیر اقتصاد بر رشد بزه به صورت جدی و آماری بررسی شده و در اختیار دولتمردان(!!) و سیاست گذاران (!!)قرار بگیرد تا با توجه به این
قضایا برای پیشگیری(!!) از بروز جرم و بزه اقدامات لازم صورت بگیرد