۱۳۹۰ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

آیا این یک جنایت نیست که خرافات و مسائل موهوم دینی را به عنوان حقیقت به خورد کودکان میدهند؟

وقتی که کودک ما به اندازه ای بالغ شد که توانایی تشخیص بد را از خوب و دروغ را از حقیقت و مزخرف و خرافات را از سخن راست و منطقی داشته باشد، آنگاه می توانیم او را آزاد بگذاریم تا ببیند، بشنود، بخواند، بسنجد و تصمیم بگیرد. آموزش دین در کشورهای پیشرفته عموماً در دبیرستان است. آن هم آموزش همه ادیان در کنار هم، تا دانش آموزش برداشتی از همه ادیان داشته باشد.



کودکان بسیار پاک تر و بی آلایش تر از آتند که درگیر مسائل دینی و فرایض موهوم شوند.
کودکان ساده و زود باور و لج باز هستند، این جمله بدان معناست که وقتی شخصی به فرزند پنج ساله ی ما، از سفر محمّد با الاغش ” براق” به آسمان هفتم سخن بگوید و این دروغ شاخدار را جادو و معجزه ی الله بنامد، کودک به سادگی این موضوع را با جان و دل باور خواهد کرد و پس از آن حتّی اگر ما هر ساعت از شبانه روز را به صحبت کردن با کودک در این مورد که ” امکان ندارد کسی با الاغ به آسمان برود، چرا که الاغ اصلا توانایی پرواز ندارد” پبردازیم، بسیار سخت و غیر ممکن است که بتوانیم آن فکر مخدوش را از ذهن کودک بیرون کنیم

این یک سوء استفاده از ذهن دست نخورده و بی آلایش کودکان است که مانند آینه تأثیر پذیر می باشد و تمیز و پاک کردن آن بسیار دشوار و تقریباً غیر ممکن است

شواهد بسیار و نمونه های مختلف و متعدد در سطح فرهنگ جامعه ، نمایانگر احیا و اجرای برنامه های دراز مدت برای بسط این سوء استفاده غیر قابل بخشش است

در همه گردهمایی ها، و جمع کردن گروهی خردباخته و فرصت طلب (مسئولان ریز و درشت) دم از استمرار و پایندگی (بساط) خود می زنند و از کوردلان می خواهند در دوام و بقای آن بکوشند. به راستی خدشه کردن مغز و روان کودکان، با خرافات و آن چه آبشخور ضد ایران و ایرانی است و موجب بقای (این ضدیت ) می شود، جنایت نیست؟؟




fozoolemahaleh