۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

بعید است حکومتی این چنین بحران زده، به دنبال سلاح هسته ای باشد


«راجر کوهن» خبرنگار و تحليلگر سرشناس آمريکايی در مطلبی که روزنامه « نيويورک تايمز» آن را منتشر کرده، به بهانه سالگرد جنبش اعتراضی ايران پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ نگاهی دارد به اوضاع سياسی ايران و مواضع رايج در ميان رهبران سياســـــی غرب در برخورد با تحولات داخلی آن کشـــــــور و مسئله برنامه های هسته ای

راجر کوهن» با يادآوری اعتراضات گسترده سال ۲۰۰۹ و به نقل از کارشناسانی نظير حميد دباشی استاد ايرانی دانشگاه « کلمبيا» می نويسد که اين حوادث چهره ديگری از ايران و تلاش جوانان و طبقه متوسط برای حرکت به سوی دمکراسی را به نمايش گذاشت. بدون شک اعتراضات دو سال پيش ميليونها نفر ايرانی در خيابان ها الهام بخش موج اعتراضات اخير در جهان عرب بوده است.
نياز و ضرورت حرکت به سمت دمکراسی در ايران هنوز بسيار نيرومند است. حکومت ايران پس از سه دهه در بحران است و ايدئولوژی و مشروعيت آن همچون بن لادن و القاعده ديگر طرفدار چندانی ندارد. مردم ايران مثل بسياری از کشورهای خاورميانه در جستجوی حرمت انسانی، اصلاحات سياسی و اقتصادی هستند
ولی با همه اين احوال، هنوز هم ما با خصمانه ترين و بدبينانه ترين مناسبات سياسی بين دو کشور ايران و آمريکا دست به گريبان هستيم
«راجر کوهن» سپس می افزايد بسياری در غرب به جای آنچه که وی تصوير واقعی از ايران می داند، (خلافت) اسلامی را که در پی دست يافتن به سلاح هسته ای است در ذهن خود دارند


از اواخر دهه ۱۹۹۰ ابتدا رهبران اسراييل و سپس جناح هايی از سياستمداران آمريکا مرتب در مورد هسته ای شدن ايران و توليد بمب اتمی در آن کشور هشدار داده اند. شيمون پرز مدعی بود که در سال ۱۹۹۹، ايهود باراک پيش بينی می کرد که در سال ۲۰۰۴ و بنيامين نتانياهو نيز هشدار می داد که (خلافت اسلامی) در همين سالها بمب هسته ای را توليد خواهد کرد.
براساس بعضی گزارشات مشخص شد که دولت آمريکا هنوز هم به ارزيابی امنيتی اين کشور در سال ۲۰۰۷ متکی است که می گويد حکومت(خلافت اسلامی ایران)اقدامات خود برای توليد سلاح هسته ای را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد.
«راجر کوهن» در ادامه تحليل خود در روزنامه «نيويورک يايمز » يادآوری می کند که برنامه هسته ای ايران که پس از ده سال هنوز نتوانسته يک کيلو وات برق در نيروگاه بوشهر توليد کند چگونه می تواند در حال ساخت بمب اتمی باشد.
وی می افزايد که (دست اندرکاران خلافت اسلامی) خود را حافظ انقلاب و نظام اسلامی می دانند. از نگاه آنها به جای تلاش برای ساختن بمب و به خطر انداختن امنيت نظام بهتر است غنی سازی را ادامه داد و گذاشت که شايعه توليد سلاح هسته ای ديگران را در هراس و ناامنی نگاه دارد!؟

ايران در ماه های اخير از صدر فهرست اولويت های سياست خارجی آمريکا خارج شده است. شايد بخشی از اين تغيير محصول انقلابات و بحران در کشورهای عربی باشد ولی در عين حال نمی توان سالها با تکرار همان چيزهای قديمی که هيچ گاه ثابت نشده و يا به جايی نرسيده، مقابله با ايران را عمده و مهم نگاه داشت.
نبايد فراموش کرد که اکنون (خلافت) اسلامی با بحران شديدی دست به گريبان است و شايد تنها دليل بقاء آن اعمال قدرت سپاه پاسداران و از سوی ديگر عدم توافق و هماهنگی ميان صفوف مختلف مخالفان و منتقدان باشد. جنگ قدرت و اختلاف بين (دست اندرکاران) به اوج خود رسيده و (خلافت) در هرج و مرج کامل است
بعيد است (خلافتی) با يک چنين مختصات و بحران هايی قادر به توليد بمب هسته ای باشد . ايران را نبايد فراموش کرد و در اين مورد همواره بايد هوشيار بود که فريب جنگ طلبان را نخوريم