۱۳۸۷ مرداد ۱۷, پنجشنبه

شش سال پیش . در چنین روز هائی

نخستین یادداشت این وبلاگ - در6 سال پیش

با درود به هموطنان عزيز ايراني و همه دوستان فارسي زبان در اينترنت
استقبال دوستان از وبلاك و همچنين تشويق و هدايت عزيزاني كه در تهيه و ارائه آن زحمت كشيده اند و وقت صرف كرده اند مرا نيز به جمع شما ملحق كرد واين اجازه واين امكان را بمن داد تا بتوانم با هموطنان علاقمند باب سخن بگشايم و از اين راه . مسلما دوستان خوب و نازنين و موثري جستجو كنم
دوست دارم تا در آغاز كلام از ايران . يعني از هويت ملي مان سخن بميان آورم و براي رنجها و نابساماني هاي بيشماري كه دراين سالها متحمل شده اظهار تاثر و ابرازنگراني بكنم. هنگامي كه به گذشته و به تاريخ كهن كشورمان بر ميگردم و سرگذشت (ايران هميشه جاويد) را مرور ميكنم و بعد به سالهاي اخير مي پردازم و قصه پر غصه(انقلاب)رادوباره وسه باره و چندباره مطالعه ميكنم - ازاينكه خام بوديم و فريب خورديم و از اينكه با باور توده ها بازي كردند و فريب دادند. سخت متاثروخشمگين ميشوم
به زندگي و بخصوص به روش ديگر مردمان در كشورهاي توسعه يافته و پيشرفته مي نگرم و در پس همه ي كژيهائي كه سياست مداران و گردانندگان اموربراي بدست آوردن سهمي بيشتر- مرتكب ميشوند - ريشه ي زورگوئي و استثمارشان را در ناداني و در جهل مركب كساني مي بينم كه بجاي تلاش براي درك و فهم توده ها با رواج افكار پوسيده و رفتار قرون وسطائي به روشني آب به آسياب غارتگران مي ريزند و امكان شناخت و رشد و باروري را ميگيرند و بجايش تخم (مسئله و روايت و حديث!) ميكارند
در اين سالهاي جنگ و خشونت و سركوب و جدال. ايرانياني كه هر يك قادر به احياي سرافرازي و سربلندي فرهنگ و اقتصاد مملكت بوده اند براثر فريب گروهي واپس گرا به بيگانه روي آوردند و بنام آواره آمدند و آوازه ي خاص و عام شدند.- بزرگان فرهنگ و علم و دانش و اقتصاد ايراني. امروز در سراسر اروپا و آمريكا از شهرت بالا و بسزائي برخوردارهستند. در اين سالهاي اختناق و سالهاي توهين و تحقير. بسياري از مردان و زنان والاي ايراني كه صاحبان انديشه و ابتكار بوده اند و نخواسته و يا نتوانسته اند ترك وطن كنند- در برابر آنها كه تا توانستند شعار(خودي و غير خودي)سر دادند و به آزار بقول خودشان غير خوديها پرداختند - هيج مكان امني را بهتر از گنج خلوت و خانه نشيني نيافتند و در مقابل بي حسابي ها و بي توجهي ها و تهمت و انگ زدنهاي ناجوانمردانه. سالهاست سر در لاك خود كرده اند
در اين سالهاي پر رنج و اضطراب . جوانان ما روزگار تلخي داشتند و بخلاف دوران شكوفائي شان.{ جواني}. زير شديد ترين و در عين حال بهم ريخته ترين فرامين ضد ونقيض پژمردند و قرباني شدند
جاي دريغ و درد و افسوس نيست كه همه ي اين مصيبت ها بنام خدا و منسوب به اسلام. بر مردم تحميل شد و ته مانده هاي باور و توكل و تحمل را از آنان زدود. ؟. به راستي و به دور از هرگونه انگ و برچسبي. آنچه كه بر مردم ايران تحميل شد كار مردان خدا بود؟؟ و آنها كه در نهايت سماجت .حتي سخن از الفباي (غيرت) ايراني ميكنند تمام اين همه بيداد و زور و دروغ و فقر و فساد و اعتياد را كه بر مردم ايران تحميل شده است و جاي انكار باقي نگذاشته است . دليلي بر وجود (غيرت) درخودشان احساس مي كنند؟

تابعد خدا يارتان باد