۱۳۸۷ فروردین ۴, یکشنبه

به گواه تاریخ، سنت‌های اصیل ایرانیان هیچگاه به میلِ حاکمان از بین نرفته‌اند




سه روز پیش از آغاز نوروز .( رئيس سازمان ميراث فرهنگي خلافت اسلامي ) ثبتِ نوروز به عنوان اولین میراثِ معنوی را دستاورد مهمی برای دولت نهم قلمداد کرد!.وتلویزیون هم به عنوان بزرگترین و البته تنها رسانه تصویری قانونی کشور، روزهای آخر سال را با نشان دادن تصاویری از بقعه‌ها و مرقد امامان و امامزاده‌ها . پشت سر گذاشت !!0

اگر اظهارات کم‌مایه‌ی رییس سازمان میراث فرهنگی را تلاشی تاسف ‌برانگیز برای تقلیلِ یکی از محبوب‌ترین سنت‌های ایرانیان به ابزاری سیاسی بدانیم، نمی‌شود از اظهارات چندباره‌ی احمدی‌نژاد مبنی بر ارتباط مهدویت و نوروز به سادگی گذشت. تلویزیون ایران به ابزار تبلیغاتی دولتِ احمدی‌نژاد و البته تفکر پشتِ این دولت تبدیل شده است.0

آنچه در دوسه روز اول نوروز به عنوان تصاویر شادیانه می‌بینیم شامل پخش دعا و یا ترانه‌های دعاگونه بر تصاویری از مکان‌های مذهبی است!. تلویزیون ایران به جای اینکه «رسانه»، به معنای دقیق کلمه باشد، تبدیل به ابزار تبلیغاتی یک تفکر خاص شده است، تفکری که به افراطی‌ترین شکل ممکن، درصدد تحویل هر پدیده‌ای به مذهب است. 0
نتیجه‌ی این تفکر در نهایت همان می‌شود که سایر ابعاد هر پدیده‌ای به نفع بُعدِ مذهبی که با اهرم قدرت تبلیغ می‌شود، کنار زده شود. در اینکه فرد یا افرادی آغاز سال شمسی را به پدیده‌ی مهدویت ربط می‌دهند، اگرچه بسیار مهم‌تر از عملکرد تلویزیون است، اما رسانه‌ای که طبق تعریفِ مورد توافق صاحبانش، باید رساننده‌ی اتفاقات و فعل و انفعالات جامعه باشد؛ چطور به خود اجازه می‌دهد که به نمایندگی از مردم ایران، ماهیت نوروز را تغییر دهد؟ واقعاً چند درصد از مردم ایران با چنین تعریفی موافقند؟
به گواه تاریخ، سنت‌های اصیل ایرانیان هیچگاه به میلِ حاکمان از بین نرفته‌اند یا تغییر ماهیت نداده‌اند. اگر اینچنین بود در دوران اوجِ شریعت‌‌مداری و دینِ سیاسی در سالهای حاکمیتِ صفویان نوروز برچیده می‌‌شد. اگر می‌شد که افراطیونِ دینی با اجازه‌ی تام‌الاختیار از حاکمانِ سیاسی، نوروز را به آیینی مذهبی تبدیل کنند؛ در دوره‌ی قاجار این اتفاق می‌افتاد. در دوره‌ای که تکه تکه‌ از این کشور در جنگهایی که با پشتبانی داعیه‌داران نمایندگی مذهب به را افتاد، از دست رفت؛ نوروز همچنان پاینده ماند.0
اما تلویزیون به عنوان رسانه ملی چرا به خودش اجازه می‌دهد در مقابل سنت‌های دینی مردم بایستد. کاش مسوولان تلویزیون ملی!! ایران می‌دانستند که بعد از شوی متظاهرانه‌ی مجری سرشار از معنویت شبکه‌ی سوم سیما، چند نفر با عصبانیت ترجیح دادند برنامه‌های هرچند بی‌ارزش شبکه‌های ماهواره‌ای را تماشا کنند و پس از آرام شدن به اراده‌ی خود، برای سلامتی عزیزانشان در سال جدید دعا کردند.0
زمانی مارلون براندو(هنر پيشه سينما) گفته بود ترجیح می‌دهد به جای اینکه در کلیسا باشد و به داشتنِ موتورسیکلت فکر کند؛ سوار بر موتورسیکلتی باشد و به کلیسا و خدا فکر کند. این گفته‌ی براندو شاید برای کسانی که به خود اجازه می‌دهند تعیین کنند که «امت» چگونه دین بورزند اهمیتی نداشته باشد. اما تلویزیون را نباید به کلیسا تبدیل کرد. و گرنه کلیسای متروکه‌ای خواهد شد. این رسانه بر جلبِ مخاطب استوار است. نوروز، نوروز است. یک سنتِ دوست‌داشتنی که روزهای آغاز سال مردم را شاد می‌کند
. کاش مسوولان تلویزیون ایران این گزاره ساده را درک کنند و اجازه دهند همان مردمِ «فهیم»ی که بارها در برنامه‌هایشان استعمال می‌شود، خودشان تصمیم بگیرند. یک اصل مهمِ معرفت‌ شناختی و یک اصل مهمِ رسانه‌ای را از یاد نبریم. نخست اینکه پروردگار، پروردگار همه است و خداوندگار به هیچکس بر روی زمین نمایندگی انحصاری نداده است. و اینکه رسانه، مخاطبش را به سختی به دست می‌آورد و به آسانی از دست می‌‌دهد.0


radiozamaaneh.com