۱۳۸۵ مرداد ۲۵, چهارشنبه

كوه ها . هرگز بلند تر نميشوند ؟!0

مایلم داستانی را برایتان تعریف کنم که از قول رهبر سابق چین گفته شده است، امروزه به هر جای چین که بروید مردم این کشور (آنرا) برایتان نقل خواهند کرد

روزگاری در شمال سرزمین چین پیرمردی می زیست که "آقای بی سواد" نام داشت. خانه پیرمرد رو به سمت جنوب بود و درآن جانب ، در ست مقابل خانه ، دو کوه سترگ قرار گرفته بودند. روزی او فرزندان خود را فرا خواند و به آنان گفت که باید دست به کار کندن و برداشتن کوهها شوند. همسایه او که نامش "آقای هوشمند" بود به همسایه کم عقل خود گفت : " میدانستم که تو پیرمردی سبک مغزی ولی نه آنقدر که بخواهی با دست کوه را صاف کنی." پیرمرد پاسخ داد 0
راست می گویی دوست من ، ولی بیاد داشته باش که اگر من بمیرم فرزندانم کارم را ادامه خواهند داد. وقتی که آنها هم بمیرند ، فرزندان آنان جایشان را خواهند گرفت و با مرگ ایشان فرزندان آنها هم همین کار را پی خواهند گرفت. به همین ترتیب این تلاش همچنان ادامه خواهد یافت. کوهها هرگز بلندتر نمی شوند ولی ما هر روز آنها را می تراشیم و از ابعادشان می کاهیم و این امید را در دل می پرورانیم که روزی این دغدغه از پیشگاه منزلمان زدوده شود0
جامعه ما نیز با دغدغه ای همچون آن دو کوه بلند دست به گریبان است. همت کنید تا با شکیبایی آن را از محیط خود بزدائیم