كاش انگشت فرزند يكي از مسئولان جمهوري اسلامي هم در آتش ميسوخت
بيست و ششم ديماه 1383
*
سوختن سيزده دانشآموز( لردگاني) در آتش، در شرايطي رخ داد كه صدها مورد مشابه اين وضع در نقاط مختلف كشور وجود دارد و تا زماني كه مسئولان جمهوري اسلامي در ساختمانهاي ميلياردي و آسايش مطلق به سر ميبرند، اميدي به اصلاح شرايط اين نقاط وجود ندارد
***********
نتيجه اي كه (منبر) نشينان عايد يك ملت كردند همين(بي توجهي) هاست كه گوشه هاي بسياركوچك آنرا در اخبار و نوشتار هاي روزانه ( درون وبيرون) ميخوانيد 0
ملا ها از همان روز هاي نخست (فريب) هيچ پشتوانه اي جز هجوم مفت خور هاي بيسواد و فرصت طلب و عوامل اوباش آنها به دار و ندار ملت و مملكت نداشتند.....آنها كه مشت گره ميكردند و (آقايان!) را در شعارها و پاي منبر شان {سه صلواته!!} ميكردند همين دزد ها و غارت گراني هستند كه حتي هزينه خريد يك بخاري قابل استفاده رااز فرزندان معصوم مظلوم ترين قشر آسيب پذير دريغ كرده اند0
غارت و چپاول و دروغ و تظاهر و بي اعتنائي به تمام مظاهرقابل قبول دنيا و به ورطه سقوط كشاندن ارزش هاي اخلاقي يك جامعه كه شاخ و دم ندارد0
◄ كاش انگشت فرزند يكي از مسئولان جمهوري اسلامي هم در آتش ميسوخت
براي دريافت مشروح خبر و نيز تماشاي تصاوير دردناك آتش سوزي و(جزغاله شدن 13 كودك معصوم)- تيتر بالا را كليك كنيد
_________*
روزنامه شرق چاپ تهران نيز در بخشي از يادداشت روز خوددر مورد فاجعه آتش سوزي مدرسه نوشته است كه:0
وزير و ساير مسئولان آموزش و پرورش بايد خدا را شكر كنند كه اين آتش سوزى در يكى از مدارس «كپرى» استان هاى جنوبى كشور رخ نداد و يا سقف يكى از كلاس هاى مخروبه استان چهارمحال و بختيارى كه تعداد آنها بيش از ۶۳۰ واحد است بر سر دانش آموزان فرود نيامد. شانس با وزير و معاونش يار بود كه دو ماه پيش كه بخشى از سقف يكى از مدارس دخترانه تهران بر سر دانش آموزان فرو ريخت منجر به جراحت جدى و مرگ دانش آموزان نشد وگرنه بايد روش دفاعى ديگرى را در پيش مى گرفتند. طبق معمول هياتى براى رسيدگى به اين حادثه تشكيل شده است. مى توان پيش بينى كرد كه با گذشت چند روز در زير آوار خبرهاى جديد، اين حادثه به فراموشى سپرده مى شود، هر چند داغ آن براى مردم محروم اين روستا ابدى است. دو سال پيش تعدادى از اين «غنچه هاى زندگى» كه از جنوب شرق تهران براى بازديد از موزه به ميدان توپخانه آمده بودند، هنگام قايق سوارى در استخر پارك شهر غرق شدند. در اظهارنظرهاى اوليه قايقران مرده قايق مسئول حادثه شناخته شد!!.. كمى پيشتر ۴۰-۳۰ دانش آموز دزفولى كه براى برگزارى اردو عازم منطقه ييلاقى سردشت بودند، بر اثر واژگون شدن كاميونى كه دانش آموزان در قسمت بار آن سوار شده بودند، كشته و زخمى شدند. آيا وزير آمارى از دانش آموزانى كه همه روزه به مناسبت هاى سياسى و براى پر كردن سالن هاى سخنرانى خالى با اتوبوس هاى عهدبوق از مدارس اعزام مى شوند، در دست دارد ؟؟