۱۳۹۲ شهریور ۲۱, پنجشنبه

بخشی از یک مقاله * سیر قهقرایی جامعه در ۳۵ سال جمهوری! < خلافت> اسلامی


تنزل مرتبه‌ی انسان

وضعیت بیکاری و بی نشاطی و آموزش و پرورش ایدئولوژیک و مبتنی بر پشت میز نشینی، جوانان کشور را به تحقیر خود با رویکرد به مواد مخدر سوق داده است. یک تحقیق میدانی در سطح شهر تهران تنها در مورد شیشه نشان می‌دهد که ۸/۲ درصد افراد ۱۵ تا ۴۵ سال شهر تهران حداقل یک بار مصرف شیشه را تجربه کردند که ۱۳/۴ درصد مصرف کنندگان زن بودند و همچنین ۷۱/۷ درصد این آمار نیز مربوط به مصرف کنندگان شیشه در سنین ۱۵ تا ۲۵ سال بوده است. (خبر آنلاین، ۶ تیر ۱۳۹۲) اعتیاد امروز حد و مرزی در ایران نمی شناسد و طبقات تحصیلکرده، زنان، مقامات و نوجوانان را نیز آلوده ساخته است ....
تحقیر انسان‌های عادی کوچه و خیابان توسط گشت ارشاد، گزینش‌های ایدئولوژیک و ریختن به خانه‌ها برای جمع آوری تجهیزات دریافت از ماهواره یک تحقیر سیستماتیک است. 

تنزل مرتبه‌ی کودکی

کودکی یعنی بازی و آموزش اما نه در جمهوری اسلامی. سه موضوع به هم مرتبط است که کودکان را از کودکی تنزل داده است: ترک تحصیل، کار در دوره‌ی خردسالی و ازدواج در این دوره.

سالانه ۲۲ هزار کودک به موقع وارد مدرسه نمی‌شوند و ۸۰ هزار دانش‌آموز اول تا چهارم دبستان نيز با ترک تحصيل، در معرض بازگشت به بی‌سوادی قرار می‌گيرند. افزايش سالانه ۸۰ هزار نفر به آمار بی‌سوادان در حالی است که سرشماری سال ۹۰ نشان می‌دهد، ۱۴ درصد افراد بالای ۶ سال و هفت درصد گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال در ايران بی‌سوادند. براساس سرشماری سال ۹۰ مرکز آمار ايران، ۲۵ درصد بزرگسالان تنها تحصيلات دوران ابتدايی را به پايان رسانده‌اند و ۹ ميليون و ۷۱۹ هزار نفر هم در گروه سنی بالای شش سال، خود را بی‌سواد مطلق اعلام کرده اند که حدود سه ميليون و ۴۵۶ هزار نفر از اين تعداد در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال هستند. برنامه توسعه سازمان ملل ايران را از نظر نرخ باسوادی در ميان ۱۷۸ کشور دنيا در جايگاه، ۱۲۰ قرار داده است. (اعتماد ۲۴ تیر ۱۳۹۲)

در این نظام کودکان و نوجوانان را برای مقابله با روابط میان دختران و پسران یا خلاصی از دست دختران یا فروش آنها به قدرتمندان یا ثروتمندان در روابط ازدواج و طلاق درگیر می‌کنند. در این میان دختران بیشتر از پسران قربانی این ازدواج‌ها می‌شوند. از سال ۸۵ تا ۹۰، ۸۵ هزار و ۲۰۰ واقعه طلاق میان افراد زیر ۱۹ سال کشور صورت گرفته که از این تعداد ۴۰۰۰ واقعه مربوط به کودکان دختر زیر ۱۴ سال است. از سال ۸۵ تا ۹۰، ۶۱۶ هزار واقعه طلاق در کشور رخ داده است که ۸۱ هزار و ۵۰۰ واقعه از این تعداد مربوط به دختران زیر ۱۹ سال و ۷۷۰۰ واقعه مربوط به پسران زیر ۱۹ سال است

۱۳ درصد طلاق‌های کشور طی آن سالها مربوط به دختران زیر ۱۹ سال و ۱/۵ درصد مربوط به پسران زیر ۱۹ سال است. طی پنج سال عنوان شده ۶۳ نفر از کودکان پسر زیر ۱۵ سال و ۴۰۰۰ نفر از دختران زیر ۱۴ سال طلاق گرفته‌اند. یک میلیون و ۸۵۹ هزار واقعه ازدواج در میان افراد زیر ۱۹ سال طی آن سالها صورت گرفته است که از این تعداد یک میلیون و ۵۸۹ هزار کودک دختر و ۲۷۰ هزار کودک پسر وجود بوده‌اند. ۱۹۶ هزار واقعه ازدواج از این تعداد مربوط به کودکان دختر زیر ۱۴ سال و پنج هزار و ۲۰۰ واقعه مربوط به پسران زیر ۱۵ سال ثبت شده است. (فرشید یزدانی ایسنا، ۲۵ فروردین ۱۳۹۲)


تنزل مرتبه‌ی استدلال

کاری که جمهوری اسلامی در ۳۵ سال گذشته انجام داده تنزل مرتبه‌ی همه چیز در کشور است از جمله تنزل مرتبه‌ی استدلال. ببینید خامنه‌ای برای وجود آزادی بیان در کشور تنها به برگزاری سه مناظره با شرکت وفاداران به خود استدلال می‌کند: "تهمت زنندگان به نظام جمهوری اسلامی سالها نعره می‌زدند که در ایران آزادی نیست و تریبون نمی‌دهند اما اکنون خجالت زده شده اند." (تابناک، ۲۲ خرداد ۱۳۹۲) هشت نامزد از سوی نمایندگان رهبر برگزیده شده‌اند (کسانی که همه به خامنه‌ای و جمهوری اسلامی وفادارند) و در یک برنامه‌ی تلویزیونی که قرار هم نبوده یکدیگر را چالش کنند (بجز مناظره‌ی سوم) حرف‌هایی با همه‌ی ملاحظات سیاسی زده‌اند (روحانی می‌گفت نگذارید حرفها زده شود) و این دلیلی است برای آزادی بیان در یک کشور.

تنزل مرتبه‌ی استاندارد

در کشور هیچ استانداردی حتی برای مواد خوراکی و دارو وجود ندارد (از برنج آلوده تا داروی بیهوشی بی کیفیت) یا اگر وجود دارد اعمال نمی شود. نتیجه‌ی این امر مقررات عجیب و غریب است. به عنوان نمونه با موافقت دولت و در راستای ایمن سازی و جلوگیری از بروز خطرات آتش سوزی، نصب کپسول آتش نشانی برای خودروهای تولیدی جدید از ابتدای مهرماه ۱۳۹۲ اجباری شد. این امر در پی آتش سوزی‌های مکرر خودروها انجام شده است. (پایگاه اطلاع رسانی دولت، ۳۱ تیر ۱۳۹۲) دولت با این کار پذیرفته که استاندارد تولید خودرو در کشور فاجعه آفرین است و برای آن مسکنی مثل کپسول آتش نشانی را ضروری ساخته است. در هیچ نقطه‌ای از دنیا چنین اجباری وجود ندارد.

تنزل مرتبه‌ی مقامات

سطح مقامات سیاسی تا این حد تنزل یافته که می‌ترسند از کسی با کراوات و بوی ادکلن در مذاکرات گول بخورند: "رئیس‌جمهوری می‌خواهیم که گول کراوات و ادکلن امثال جک استراو را نخورد." (مهدی کوچک زاده عضو مجلس، رجا نیوز، ۲۱ خرداد ۱۳۹۲) علی خامنه‌ای نیز بارها نگرانی خود را از مقامات دولت خاتمی در مذاکرات با مقامات خارجی ذکر کرده است. این می‌تواند هم به دلیل تنزل رتبه‌ی مقامات و هم به دلیل تنزل رتبه‌ی مقامات جمهوری اسلامی در اذهان اسلامگرایان باشد.
تنزل مرتبه‌ی بی طرفی

رئيس رادیو تلویزیون دولتی اعلام كرد: «در نظرسنجي ملي صداوسيما در تاريخ ۲۱ خرداد بيش از ۸۵ درصد معتقد به بي‌طرفي رسانه ملي در تبليغات انتخاباتي هستند.» ( مهر، ۲۲ خرداد ۱۳۹۲) ضرغامی با یک مورد (که در آن نیز هم بی طرفی سازمان متبوعش و هم نظر سنجی آن زیر سوال است) می‌خواهد سه دهه رفتار تبلیغاتی و امنیتی سازمان تحت پوشش خود را بشوید.
تنزل رتبه‌ی رقابت سیاسی

رقابت سیاسی میان جناح‌ها تنها به سیاستمداران و اعضای مذکر خانواده‌های آنها محدود نمانده است. زنان، دختران و خواهران سیاستمداران جناح‌ها نیز به این جنگ وارد شده‌ و علیه هم افشاگری می‌کنند. در این جنگ افراد مونث نیز به داد و ستد کلمات علیه هم و رو کردن فساد یکدیگر پرداخته‌اند که به شناخت هیئت حاکمه‌ی جمهوری اسلامی در ۳۴ سال گذشته کمک می‌کند. البته در این افشاگری‌ها خانواده‌ی خامنه‌ای و اعمال خجسته از دایره بیرون است چون افشاگران با عوامل مجتبی و کینه‌ی انقلابی علی خامنه‌ای مواجه خواهند شد. گربه‌های رده اول چه در دوره‌ی خمینی و چه در دوره‌ی ولی فقیه دوم «دامن» نظام هستند و نباید لکه دار شوند.

یک طرف می‌گوید: «بروید ببینید پروین احمدی‌نژاد که آهی در بساط نداشته، چگونه زندگی می‌کند.» (فاطمه هاشمی، تابناک، ۲ مهر ۱۳۹۱) طرف مقابل می‌گوید: «افتخار می‌کنم که باغی در لواسانات ندارم و در هیچ شرکت نفتی و هواپیمایی سهامدار نیستم، خوشحالم که در هیچ کشوری حساب بانکی، خانه و ویلا ندارم. دو تابعیتی نیستم و ویزای آماده خروج ندارم.» (پروین احمدی‌نژاد، فارس، ۱۰ مهر ۱۳۹۱) در این دعوا بحث بر سر آن است که اعضای خانواده‌ی کدام رئیس دولت فاسد‌تر هستند: اکبر هاشمی رفسنجانی یا محمود احمدی‌نژاد.

تنزل رتبه‌ی اطلاع رسانی

اطلاع رسانی و پاسخگویی در جمهوری اسلامی به دروغ‌های کوچک و بزرگ با پیامدهای بزرگ برای جامعه تبدیل شد. دروغ سفید دروغی است با نیت خیر، دیپلماتیک، بی آسیب، نه چندان مهم و سر انگشتی. بسیاری این نوع دروغ‌ها را بالاخص در عالم سیاست و در روابط خانوادگی برای خیر بزرگ‌تر (رسیدن به هدفی بزرگ‌تر مثل ساخت یک بزرگراه یا کسب یک بودجه برای فعالیت های آموزشی یا حفظ نهاد خانواده) می‌گویند. در دوره‌های خاتمی و رفسنجانی، دولت در ایران عمدتا دروغ‌های کوچک می‌گفت و سعی می‌کرد آنها را در قالب دروغ‌های سفید بگوید. اما دولت احمدی‌نژاد این روش را کنار گذاشت و رسما به گفتن دروغ‌هایی که نیت خیر یا دیپلماتیک هم در آنها نبود اقدام کرد.
یک دروغ همیشگی به علت قطع یا کاهش سرعت اینترنت مربوط می‌شود. کاهش سرعت اینترنت که در زمان انتخابات برخی علت آن را اختلال در کابل‌های زیر دریا و پاره شدن آنها نامیدند ناشی از راهکارهای امنیتی بود که برای حفظ آرامش کشور در زمان برگزاری انتخابات چاره شده بود: «در حال حاضر هیچ مشکلی در ارتباطات اینترنتی کشور وجود ندارد و کاهش سرعتی که در زمان انتخابات برخی آن را اختلال نامیدند ناشی از راهکارهای امنیتی بود که برای حفظ آرامش کشور در زمان برگزاری انتخابات چاره شده بود.» (محمد حسن نامی، خبرگزاری تسنیم، ‌۴ تیر ۱۳۹۲)


تنزل سرمایه‌ی اجتماعی

جشن سوارکاری محلی و اجرای موسیقی بومی از جمله برنامه‌هایی است که ایلات بختیاری و قشقایی تیرماه هر سال برگزار می‌ کنند و از آن می‌توان به عنوان جشن تیرگان نیز نام برد. ایل بختیاری این جشن را با رقص و پایکوبی برگزار می‌کند و بیش از ۳۰ هزار گردشگر برای دیدن این جشن به منطقه چغاخور می‌رفتند. اما بیش از دو سال است که سازمان میراث و گردشگری مجوز برگزاری این جشن را صادر نمی‌کند. شلوغ شدن، حضور گردشگران بی‌شمار و رقص و پایکوبی زنان و مردان عشایر در کنار یکدیگر دلیل اصلی لغو مجوز برگزاری جشن ایل‌یار بختیاری ذکر شده است. این جشن در سه روز برگزار می‌شد و عشایر بختیاری و قشقایی گردهم می‌آمدند و به نمایش آیین و فرهنگ خود می‌پرداختند.. درحال حاضر جشن ایل‌یار بختیاری به حاشیه رانده شده و تنها ۲ یا ۳ هزار نفر برای دیدن آن می‌روند. (تابناک به نقل از سی اچ ان، ۳۱ تیرماه ۱۳۹۲) همه‌ی گردهمایی‌های مردمی که محلی برای افزایش سرمایه‌ی اجتماعی است با همین گونه‌ بهانه‌ها متوقف شده‌ است. تنها بسیجیان و نیروهای مورد اعتماد حکومت می‌توانند گردهمایی داشته باشند.
تنزل مرتبه‌ی روحانیت


علی مخدوم رئیس مرکز ملی پاسخ‌گویی به سوالات دینی می‌گوید: «در شش سال اخیر بیش از ۱۵ میلیون سوال از سوی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی پاسخ داده شده و کارشناسان این مرکز به صورت تلفنی، پیامکی، مکتوب و در فضای مجازی به سوالات دینی پاسخ می‌دهند.» (تسنیم، ۱۰ تیر ۱۳۹۲) او در این آمار میلیون‌ها تلفن و پیامک جوانان را که صرفا برای سرکار گذاری و شوخی با این گونه مراکز تماس می‌گیرند جزئی از فعالیت روحانیون برای پاسخ گویی به سوالات دینی لحاظ کرده است. جمهوری اسلامی کاری کرده که روحانیون ابزار دست بازی و خنده‌ی جوانان قرار گیرند. کسانی که در این گونه مراکز کار می‌کنند نیز برای تامین معیشت خود مجبورند با شرایط عجیب خود کنار بیایند...
ازسایت: khodnevis.org