۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه

ما بلد نیستیم اعتراض کنیم - ما فقط بلدیم غرغر کنیم



هر وقت عكس يا فيلم‌هاي قبل از انقلاب را مي‌بينم حيرت مي‌كنم كه آن جماعت را چطور توانسته اند توي چادر چاقچور كنند و به اين روز سياه بنشانند! آيا اين عكس‌ها و فيلم‌ها مربوط به يك اقليت كم‌شمار بوده كه بعدا مقهور اكثريت مي‌شوند؟

در جامعه‌ي ما آيا طرفداران حجاب اجباري، عزاداري‌ها ريز و درشت مذهبي، مردانه زنانه كردن همه جا از گهواره تا گور، حرمت موسيقي و رقص و شادي و زيبايي، بمباران مذهبي از كتب درسي تا تلويزيون و نشريات و… در اكثريت‌اند يا اقليت؟
اگر در اكثريت‌اند كه براي چي طلبكاريم و شاكي حكومت؟ براي چي مي‌خواهيم اين‌ چيزها نباشد؟ ما اقليت‌ايم و بايد به احترام اكثريت مدارا كنيم

اما اگر در اقليت هستند، تا به حال از خودمان پرسيده‌ايم كه چگونه اين اقليت، تمايلات خودش را به اكثريتي كه ما باشيم تحميل كرده و مي‌كند؟

مصاحبه‌ي يك تهيه‌كننده‌ي تلويزيون را مي خواندم كه گفته بود توي دكور برنامه‌اي از عكس يك دختربچه استفاده كرده بودند و «مردم» اين قدر زنگ زده و اعتراض كرده بودند كه بالاخره مديران شبكه كه اول در برابر اين اعتراضات مقاومت مي‌كرده‌اند تسليم شده‌اند و از اين‌ها خواسته‌اند كه آن عكس را بردارند

اما پس از آن آيا كسي زنگ زده كه به برداشتن آن عكس و تسليم شدن تلويزيون در برابر تندروها اعتراض كند؟

آن‌ها به محض اين كه دو تا تار موي فلان خانم بيرون بيفتد انقدر داد و هوار مي‌كنند و آن چنان زمين و زمان را به هم مي‌ريزند تا طرف از به دنيا آمدن‌اش پشيمان شود. ما چي؟ آيا تا به حال شده به تلويزيون يك زنگ ناقابل بزنيم و به سانسورهاي اعصاب خردكن‌اش از مسابقات فوتبال گرفته تا فيلم و تاك‌شوها، به مصاحبه‌هاي فرمايشي، اخبار دروغ و جانبدارانه، بمباران مذهبي، پخش تصوير و صداي گوش‌خراش مداحان بد هيبت، ترويج خرافه يا هر چيز ديگري كه نادرست مي‌دانيم اعتراض كنيم؟ اصلا بلديم اعتراض كنيم يا فقط بلديم زير لب غرغر كنيم؟ براي يك تلفن كه دارمان نمي‌زنند؛ مي‌زنند؟
ما حتي از حقوق مسلم‌مان نمي توانيم دفاع كنيم. به جاي اين كه يقه‌ي طرف را بچسبيم و حق‌مان را بخواهيم براي عكس‌اش شاخ و شانه مي‌كشيم و بعد كه حسابي دل‌مان خنك شد مي‌رويم حق‌مان را از يكي ديگر كه مطمئن‌ايم زورش به ما نمي‌رسد مي‌گيريم


ما اكثريت‌ايم؛ اما يك اكثريت خاموش، يك اكثريت مرده

iranianus.blogspot.com