۱۳۸۷ تیر ۵, چهارشنبه

شنيدني ها

اسمش را گذاشته اند (مامورين ارشاد و امنيت و اخلاق!!! اما در عمل كارشان سلب امنيت و توهين بمردم و آزار رواني آنهاست)...0

هروقت تو ريشت را كوتاه كردي . من هم موهايم را كوتاه ميكنم

بعضی وقتا بعضی حرف ها آدمو به فکر وا می داره.یه روز یه جایی با یه دوست بودم.این دوستمون از اون آدم هایی بود که همیشه اول حرف میزد بعد فکر می کرد
این دوست ما عادت داشت موهاشو بلند و دم اسبی مدل کنه .یه روز که داشتیم تو خیابون راه میرفتیم داشتیم حرف می زدیم که یه جناب سروانی از تو ماشین گشت ارشاد صدامون کرد.بهش گفتم دیدی آخرش تو هم امنیت اجتماعی رو به خطر انداختی!!0
.خلاصه سرتونو درد نیارم.جناب سروان گیرداد به دوست ما که چرا مدل موهات اینجوریه.این یارو دوستمون هم می گفت خوب مگه چه اشکال داره؟.مگه چی میشه؟ مگه با این موهام دارم چکار می کنم
جناب سروان(بخوانيد از جنس اوباش) یه سیلی زد تو گوشش و گفت پدرسگ!! تو فکر نمیکنی که هرکی هرکار دوست داره که نمیتونه بکنه.این مدل مویه تو باعث چندش من(!!) میشه.باعث چندشه خیلی ها میشه
همين طور که داشت حرف میزد این دوستمون یهو برگشت و با تندي بهش گفت: 0
موی خودمه دوست دارم هرجور خواستم مدل کنم. مگه من از ریش تو خوشم میاد. حالا که اینجوریه هروقت شما ریشتو کوتاه کردی منم موهامو کوتاه می کنم

روز بعدش با خودم فکر کردم که این اولین باری بود تو زندگیش که اول فکر کرد وبعد حرف زد

رنگين كمان